رواج توهین به اقوام عرب حاشیه خلیج فارس
شوربختانه مردم احساسی ایران، طلب ۱۴۰۰ ساله خود را از همسایگان عرب خلیج فارس می خواهند . گویی در تهران روزانه به نوامیس همین مردم خواب تجاوز نمی شود. مگر در کهریزک و زندانهای اول انقلاب نقل پخش می شد؟. مردم ما عصبانیند، این درست ولی چرا توهین به قوم عرب؟. این در حالی است که بیشتر اعراب حاشیه خلیج فارس از نظر فرهنگی و قومیتی نزدیکی و همخونی با ایرانیان دارند. هزاران سال تجارت و مسافرت ایرانیان به این کشورها باعث نزدیکی فرهنگی ایشان با ما شده است و بسیاری از ساکنان عمان و امارات و کویت و بحرین ریشه ایرانی دارند و به زبان فارسی هم می توانند سخن بگویند.
در ایران جز در چند نقطه نمی توان عرب زبان یافت ولی تعداد کسانی که در کشورهای فوق می توانند فارسی سخن بگویند بسیار است. گروه زیادی از ایرانیان ساکن لارستان و بلوچستان در سده گذشته به عمان و امارات مهاجرت کرده اند و همچنان به آداب ایرانی پایبندند. همچنین بیش از نیمی از ساکنان کشور بحرین ایرانی تبارند و زبان فارسی در بحرین هنوز زنده است. پس با این همسایگی و هم خانوادگی اعراب حاشیه خلیج فارس با مردم ایران، خواهی و نخواهی ایشان را باید گرامی بداریم.
توهین به اعراب ، جز نژاد پرستی نیست. اعراب بیابان گرد ۱۴۰۰ سال پیش را نباید با اعراب امروزین مقایسه کرد. ظلم و ستم خلفا و کشتار ایشان را نیز نمی توان به نوادگان ایشان ربط داد! مگر می شود قومی را بخاطر جرم پدران ۱۴۰۰ سال پیشش نکوهش کرد؟. البته که باید ظلم و کشتار اعراب آن زمان را نکوهش نمود و از آن عبرت گرفت ولی دوستان تاریخ را مطالعه نمایید! اعراب منطقه خود قربانی خشونت در اسلامند.
خائنین ایرانی بسیار از اعراب بدتر بودند!
بزرگترین دلیل شکست ایران از اعراب در آن زمان خیانت گروهی از ایرانیان و پیوستن ایشان به صف اعراب بوده است. آن قدر خیانت و سستی در سپاه ساسانیان انجام شد که رستم فرخزاد را توان مبارزه با اعراب نماند. پیش از حمله اعراب در ساسانیان جنگ داخلی بسیار روی داده بود و درست به هنگام نیاز به سپاهیان بغیر از رستم فرخزاد ، اکثر سرداران سپاه به طمع پادشاهی و مقام ، به ایران خیانت کردند.
سرداری که به بابک خرمدین نیز خیانت کرد و این بزرگمرد ایرانزمین را با توطعه شکست داد سرداری ایرانی بنام افشین بود. بزرگانی چون یعقوب لیث صفاری و المقنع و بابک و بسیاری دیگر از خودیها بطور خلاصه از خائنین ایرانی ضربه خوردند. چرا قیامهای ملی این بزرگان به نتیجه نرسید؟. چرا ابومسلم خراسانی حتی جرأت نکرد خود را پادشاه ایران بنامد و خلافت را به بنی هاشم بازگردانید؟. اینها ضعفی جامعه شناختی را در ایرانیان نشان می دهد.
ما همواره ملتی دو زاری و طمع کار بوده ایم. هرگز به بلندای تاریخ ننگریسته ایم و به لقمه نانی و تکه مقامی که عربی و یا مغولی به ما بدهد راضی شده ایم. ما ایرانیان بیش از هر کس به فرهنگ و دانش خود ضربه زده ایم. مگر امثال خلخالی ایرانی نبودند؟. مگر نه اینکه کتیبه ی خط میخی خارک که نام دریای پارس بر آن حک شده بود در بی توجهی ما عمداً تخریب شد تا این سند تاریخی دیگر نباشد؟. آیا بی غیرتی و بی توجهی ما هم تقصیر حمله اعراب است؟. اعراب مگر ۱۴۰۰ سال پیش حمله نکردند؟. پس چرا هنوز سنگشان زا به سینه می زنیم؟. ارتجاع واقعی و متجاوز واقعی در قم است! ارتجاع واقعی و دشمن واقعی سپاه است.
حوزه و سپاه پاسداران ایران مملو از خائن و خود فروخته
پیش از هر سخن باید گفت که سخن پایینی ما درباره ی گروه خائن درون حوزه و سپاه است و هستند انسانهای شریف و آزاده ای که در این دو ارگان هستند و با تمام امکاناتی که برای سوء استفاده شان محیا هست، سر سپرده ی آخوندان دزد و خائن به میهن نشده اند و حتی با نا امیدی سعی در اصلاح آنها دارند که البته خیالی باطل است.
از گذشته بیاد دارم که عوام می گفتند :”هرکس از ننه اش قهر کرد ، رفت حوزه !” .بعدها به همین منوال گفتند :” هرکس هیج جا راهش ندادند ، رفت سپاه !” . این دو سخن عامیانه به چه منظور و معناست؟ اولاً نشان از منفی بودن عضویت در حوزه و سپاه در میان عامه دارد و عوام نمی پسندند کسی را که آخوند شود و یا سپاهی! دوم اینکه عوام معتقدند که نالایق ترین و کم بهاترین افراد جامعه وارد سپاه و حوزه ها می شوند. اما امروز سرنوشت همان عوامی که چنین می گفتند بدست ملایان و سپاهیان است.
(این ویدئو که از طریق کمپین حقوق بشر ایران پخش گردیده است ، حقیقتی تلخ از تجاوز بسیج و سپاه به زنان و دختران را در بازداشتهای سال ۸۸ بیان می کند. چیزی که بعدها بسیاری از دختران بازداشت شده بدان اذعان نمودند… اما چه شد؟. متجاوز به۲۰۰ هزار تومان جریمه محکوم شد)
این دو گروه که عقده ها و کمبودهایشان بسیار است ، یک عقده تازه هم خواهند داشت و آن جدا شدن از بدنه ی اجتماع و ورود به جامعه ی کوچک خائنین است. هم کاسگانی که مردم عادی را بچشم شهروند درجه دوم می نگرند و جامعه کوچک سگان ولایت و امامت را شهروندان برتر می دانند. این جامعه کوچک است که حیوانات درنده ای مانند سعید مرتضوی ، سعید امامی و صادق خلخالی را می سازد. مردم خواب ایران در سال ۸۸ دیدند که چگونه سگان و درندگان بسیج برای حفظ تاج و تخت آقا به جان و مال و ناموس مردم ایران تجاوز می کنند.
ازآنچه گذشت؛
فراموشکاران به دنبال سپاهند
حقیقت تلخی است که گروهی از مردم ایران به گرگها پناهنده شده اند و گمان می برند که با پناه بردن به جانیان سپاهی که کارنامه ای معلوم در دوران انقلاب دارند این سگان ولایت از جان و ناموس ایشان دفاع خواهند کرد!. بسیج و سپاه نه می خواهد و نه می تواند از مردم ایران دفاع کند. سپاه پاسداران در نامش هم آمده است که پاسدار انقلاب است و نه مردم! زهی خیال باطل اگر کسانی گمان برند که بسیج و سپاه ذره ای به میهن و هم میهن بیاندیشند.
آنچه برای سپاهیان خود فروخته مهم است دفاع از ولایت و نظام استبدادی است . تا با دوام این نظام ، به چپاول و دزدی شان ادامه دهند. مردم ایران بجای توهین و فحاشی به اقوام کشورهای همسایه باید بدانند که این رژیم ولایت فقیه است که باعث بی حرمتی به پاسپورت ایرانی شده است. چرا گروه بزرگی از ایرانیان در مالزی به جرم قاچاق مواد مخدر در انتظار اعدامند؟. آیا این هم کار اعراب است؟. چرا پیش از انقلاب ایرانیان به قاچاق مواد مخدر در جهان شهره نبودند؟. این رژیم چه بر سر فرهنگ و اخلاق ایرانیان آورده است که در فرودگاههای مختلف جهان به ایرانی چون یک تروریست و قاچاقچی برخورد می شود؟. آمار بالای معتاد و زورگیر و فاحشه هم کار عربستان است؟. یا این که دشمن اصلی مردم ایران در قم و تهران نشسته است؟.