پیش گفتار:
گفتار چرچیل نخست وزیر زمان جنگ جهانی دوم انگلیس درست بود که اگر بخواهیم کشوری را دست نشانده خود و یا خاکستر نشین کنیم نیازی به حمله نظامی نیست. تنها کافیست که جای سیاستمداران و اندیشمندان آن کشور را با مشتی عقب افتاده، احمق و نادان و یا فرصت طلب عوض نمود. این کار را آخوندهای شارلاتان و حقه باز از خمینی تا خامنه ای به خوبی انجام داده اند.
رژیم، توصیه چرچیل را در همه ارکان مملکت از دانشگاه، کارگاه، کارخانه گرفته تا وزارتخانه ها، ادارات و سازمان های گوناگون دولتی و ملی تاکنون به خوبی پیاده کرده و این کشور را آنچنان که می بینیم به قهقرا برده و ملتی را خاکستر نشین نموده است.
گفتار رئیس روانی دانشگاه صنعتی شریف
رئیس به اصطلاح پیشین دانشگاه صنعتی شریف که اگر دوران گذشته بود لیاقت و عرضه جاروکشی و لبو فروشی هم نداشت، با آن ریخت عقب افتاده خود آرزوی نماز جماعت در کرات دیگر دارد. این آرزوی احمقانه ممکنست از روی نادانی، بی سوادی و نفهمی این فرد باشد و یا از روی فرصت طلبی و گول زدن اجتماع به ویژه امت خردباخته مذهبی. زیرا ممکن است یک فرد عادی اجتماع که سواد و درک چندانی ندارد و یا یک آخوند خردباخته غرق مسائل مذهبی چنین آرزویی را بکند ولی نه یک فرد تحصیل کرده خردمند، آنهم استاد و بالاتر از آن رئیس دانشگاه.
چه کسانی شایستگی ریاست دانشگاه را دارند؟
در کشورهای متمدن و پیشرفته جهان، یک رئیس دانشگاه از میان خردمندترین، با تجربه ترین و با سابقه ترین استادان طراز اول برگزیده می شود. کسی که مظهر علم و دانش و تجربه پژوهش و آموزش است و می تواند خود راهنمای شمار زیادی از استادان و فرهیختگان دیگر باشد.
یک رئیس دانشگاه دارای قدرت خلاقیت، بارور و سازنده ایست که می تواند هرزمان با داشتن تجربیات و اندوخته های علمی خود ابتکارات جدید و بیشتر و بهتری در پیشبرد سطح علمی و پژوهشی دانشگاه خود به کار برده، و راهگشای بهتری برای تحصیل و تحقیقات دانشجویان باشد. به راستی جای گریستن و زار زدن نیست که این ابله بی سواد که به درد جارو کشی هم نمی خورد به جای فرهیختگانی چون پروفسور فضل الله رضا و دکتر محمد علی مجتهدی نشسته است!؟.
من نویسنده می گویم که: ” ابله، ابله است و همیشه ابله می ماند. تحصیلات کلاسیک نمی تواند برای او شعور ییافریند. بنابراین، کسانی که از روز نخست ابله اند هرآنچه هم بر تحصیلات و معلومات دانشگاهی آنان افزوده شود، درک و شعور اجتماعی اشان همچنان پائین و دست نخورده می ماند.”
گفتار مولر
مولر دانشمند آلمانی می گوید: “ یک ابله تحصیل کرده از یک ابله بی سواد ابله تر است.”من نویسنده می گویم که ابله، ابله است و همیشه ابله می ماند. تحصیلات کلاسیک نمی تواند شعور یک ابله را بالا ببرد. بنابراین، کسانی که از روز نخست ابله اند هرآنچه هم بر تحصیلات و معلومات دانشگاهی آنان افزوده شود، درک و شعور اجتماعی اشان همچنان پائین و دست نخورده می ماند.”
البته وضع در مورد فرصت طلبان و سودجویان متفاوت است. زیرا آنان نان را به نرخ روز می خورند و با آگاهی و درک کامل حرکاتی احمقانه از خود نشان می دهند و یا حرف هایی می زنند که بدان باور و اعتقادی ندارند. نمونه آنها نخست کسانی هستند که با ضربه وارد کردن بر پیشانی خود بنظر می آیند که نماز به ویژه نماز شب می خوانند و برآمدگی پیشانی آنان جای مهر و نماز خواندن زیاد است. یا کسانی که در جلو تلویزیون و منابع خبری فریاد می زنند:” جانم فدای رهبر و وانمود می کنند که آماده اند پیشمرگ خامنه ای شوند. تمام حقه بازی و تظاهر آنان و فرصت طلبی است.
از آنچه گذشت:
رئیس به اصطلاح دانشگاه صنعتی شریف چندی پیش شکر افشانی نموده که آرزویش شرکت در نماز جماعت در یکی از کرات دیگر است. این شخص که لیاقت لبو فروشی و یا ماشین شویی هم ندارد،در جای اندیشمندان و خردمندانی چون پروفسور فضل الله رضا و دکتر محمد مجتهدی نشسته و چنین سخنان ابلهانه بر زبان می راند.
رژیم اسلامی برای نابودی کشور بنا به توصیه چرچیل از ۳۷ سال پیش تا کنون جای فرهیختگان، اندیشمندان، خردمندان، و علاقمندان رابا مشتی عقب افتاده، احمق و نادان و یا فرصت طلب مانند همین فرد و جلپشت و ابله هایی چون عبدالکریم حاج دباغ (دکتر سروش؟!!!). و یا کامران دانشجو وزیر آموزش عالی بی خرد و فرصت طلب پیشین که به اندازه یک کودک دبستانی شعور و سواد نداشت، آلش و عوض نموده که پیامد آن سرنگونی و وارونه شدن کشور، و خاکستر نشین شدن مردم آن است.
نکته پایانی:
در کشورهای متمدن و پیشرفته جهان، یک رئیس دانشگاه از میان خردمندترین، با تجربه ترین و با سابقه ترین استادان طراز اول برگزیده می شود. کسی که مظهر علم و دانش و تجربه پژوهش و آموزش است و می تواند خود راهنمای شمار زیادی از استادان و فرهیختگان دیگر باشد. یک رئیس دانشگاه دارای قدرت خلاقیت، بارور و سازنده است که می تواند هرزمان با داشتن تجربیات و اندوخته های علمی خود ابتکارات جدید و بیشتر و بهتری در پیشبرد سطح علمی و پژوهشی دانشگاه خود به کار برده، و راهگشای بهتری برای تحصیل و تحقیقات دانشجویان باشد. آیا جای گریستن و سربه دامن غم بردن نیست؟.