وحشت مزدوران اطلاعات و مخالفان بدلی از سخنان وحدت آفرین شاهزاده رضا پهلوی ۸

شاهزاده سالها دیر آغاز کرد

بیش از ۳۵ سال از سوگند پادشاهی شاهزاده رضا پهلوی در خارج از ایران می گذرد. سوگندی که بارها اشاره کرده است که بدلیل جوانی و از روی فشار اطرافیان بوده است. سوگند پادشاهی در زمانی که حکومتی وجود نداشت چه ارزشی می توانست داشته باشد؟

شاهزاده رضا پهلوی در این سالها نشان داد که از طرف اطرافیان سلطنت طلب تحت فشار است. ایشان همواره در برابر وقایع منفعل نشان داده است و حتی وقتی مجری نا ایرانی بی بی سی (به اشتباه و یا از روی عمد) او را شاهزاده سابق می خواند، سکوت اختیار می کند. شکی نیست که او شاهزاده بوده و هست! البته ولیعهد سابق است و شیطنتی در این کار بی بی سی بنظر آمد که لفظی اختراع کنند برای کاهش بار معنایی واژه “شاهزاده”.

همچنین در انتخابات گذشته ایران بجای اینکه توضیح دهد که تعداد آرای مردم در ایران با توجه به نوع انتخابات بی ارزش است ، با عصبانیت از فاشیست بودن رژیم ایران سخن گفت که هرچند درست است ولی ربط مستقیم به موضوع نداشت و فرار به جلو بود.

همچنان که پیشتر گفته ایم ، شاهزاده رضا باید بتواند از مرحله توهم شاهنشاهی عبور نماید . او هرگز نتوانسته و یا نخواسته است که یک رهبر کاریزمایی باشد. از اینکه بعنوان یک فعال حقوق بشر در صحنه هست و همچون بسیاری دیگر ، ایران را فراموش نکرده است باید سپاسگزار بود ؛ اما آیا براستی جایگاه شاهزاده ایران در حد یک خبرنگار و فعال حقوق بشر است؟ اصولاً این جایگاه یک پیشرفت محسوب می شود و یا پسرفت؟ در این مقاله سعی داریم نشان دهیم که این جایگاه یک آغاز خوب اما بسیار دیر است.

همانطور که سال گذشته به تفصیل گفتیم ، گیریم که خامنه ای فردا بمیرد؛ اپوزسیون در برابر این فرصت چه می تواند انجام دهد و چه برنامه ای دارد؟

فعال سیاسی بیشترین چیزی است که می توان برای کارهای تا به امروز شاهزاده متصور شد. پرسشی ساده از شاهزاده داریم که : جناب شاهزاده ؛ شما بیشتر برای آزادی ایران تلاش کردید و یا مردم ایران؟ مگر نه این که رهبران باید از ملت خود پیش باشند؟

(ادامه این مطلب :  در برابر فرصتی چون مرگ خامنه ای چه کار باید کرد؟ )

شاهزاده رضا پهلوی در این سالها نشان داد که از طرف اطرافیان سلطنت طلب تحت فشار است. ایشان همواره در برابر وقایع منفعل نشان داده است و حتی وقتی مجری نا ایرانی بی بی سی (به اشتباه و یا از روی عمد) او را شاهزاده سابق می خواند، سکوت اختیار می کند. شکی نیست که او شاهزاده بوه و هست! البته ولیعهد سابق است و شیطنتی در این کار بی بی سی بنظر آمد که لفظی اختراع کنند برای کاهش بار معنایی واژه "شاهزاده".

شاهزاده رضا پهلوی در این سالها نشان داد که از طرف اطرافیان سلطنت طلب تحت فشار است. ایشان همواره در برابر وقایع منفعل نشان داده است و حتی وقتی مجری نا ایرانی بی بی سی (به اشتباه و یا از روی عمد) او را شاهزاده سابق می خواند، سکوت اختیار می کند. شکی نیست که او شاهزاده بوه و هست! البته ولیعهد سابق است و شیطنتی در این کار بی بی سی بنظر آمد که لفظی اختراع کنند برای کاهش بار معنایی واژه “شاهزاده”.

اپوزسیون آشفته و کارکرد اطلاعات رژیم

از شاهزاده و دیگر فعالان سیاسی چه انتظاری می توان داشت وقتی دعوای اپوزسیون تمامی ندارد. وقتی یک گروه ۱۰ نفره توان اتحاد و همدلی را ندارند چگونه می توانیم از مردم انتظار داشته باشیم که از این آشفتگان و متفرقان حمایت و پیروی نمایند؟!

چه شد که هدف اصلی ما یعنی دموکراسی، آزادی بیان و رفع تبعیض را فراموش کردیم؟ چه شد که هدف اصلی یعنی حذف رژیم فاشیست آخوندی را به دعوای مصدق و شاه بدل کردیم؟ براستی کسی هست پژوهشی کند که چقدر انرژی اپوزسیون ایران فقط در این دعوای ۶۰ ساله هدر شده است؟

ما را چه شد که اجازه دادیم وزارت اطلاعات به افرادی مانند “هخا” پر و بال دهد تا اپوزسیون براحتی با یک شوی تلویزیونی مضحکه شود؟ کسی هست که محاسبه کند وزارت اطلاعات ایران چقدر برای نفوذ در اپوزسیون به راههای مختلف هزینه کرده و نیرو ارسال کرده است؟

ما را چه شد که اجازه دادیم وزارت اطلاعات به افرادی مانند "هخا" پر و بال دهد تا اپوزسیون براحتی با یک شوی تلویزیونی مضحکه شود؟ کسی هست که محاسبه کند وزارت اطلاعات ایران چقدر برای نفوذ در اپوزسیون به راههای مختلف هزینه کرده و نیرو ارسال کرده است؟

کسی هست که محاسبه کند وزارت اطلاعات ایران چقدر برای نفوذ در اپوزسیون به راههای مختلف هزینه کرده و نیرو ارسال کرده است؟ این اپوزسیون تقلبی و بدلی از چه روی آمدند و هدفشان چیست؟

چند نمونه از راههای نفوذ اطلاعات در اپوزسیون

۱)  نفوذ به گروههای سلطنت طلب برای ایجاد جو ترس و وحشت در میان مردم  ایران به این مضمون که ” بازگشت سلطنت یعنی بازگشت چکمه و استبداد و حذف مردم در تعیین سرنوشت خود”

۲)  نفوذ به گروههای طرفدار تمدن ایرانی و تغییر شعارهای ایراندوستی و اتحاد آمیز زیر چتر پرچم شیر و خورشید به شعارهای ضد مذهب و ضد قومیتی برای ایجاد ترس و وحشت در میان مردم به این مضمون که ” دین اسلام و مسلمانان در آینده ایران جایگاهی ندارند ”

شاید دین اسلام به حاشیه برود ولی گروهی از مردم ایران طرفدار این مذهبند و نمی توان به آزادی آنها در انتخاب مذهبشان خرده گرفت و بلکه غیاباً اعدامشان نمود.

۳) نفوذ به گروههای آزادیخواه قومیتی و تجزیه طلب برای اینکه به دشمنی میان اقوام مختلف ایرانی با ملیت ایرانی دامن بزنند. می پرسید که رژیم از دامن زدن به دشمنی میان اقوام چه سودی می برد. پاسخ را در مقاله هفته گذشته دادیم و به اجمال می گوییم که ایجاد جو وحشت از تجزیه ایران به این مضمون که :” سقوط جمهوری اسلامی یعنی تجزیه کشور!”

۴) نفوذ در گروههای ملی ، سوسیال و مخالفان سنتی رژیم پهلوی برای ایجاد دعوا و سردرگم کردن ایشان در داشتن یک هدف مشخص یعنی ” سقوط رژیم اسلامی ” و ایجاد پیامی با این مضمون که ” اکثریت مردم ایران هنوز موافق رژیم اسلامی هستند ”

موارد دیگری هم هست که در ذهن هیچمدان نیست ولی ایجاد یک اپوزسیون بدلی در تخریب مخالفان نظام اسلامی ، برنامه ایست که اطلاعات رژیم اسلامی دقیقا آنرا اجرا نموده و تا امروز هم موفق بوده است.

شاهزاده رضا پهلوی بخوبی متوجه نفوذ اطلاعات در تخریب اپوزسیون شده است. شعارهای تند سلطنتی ، شعارهای تند ضد مذهبی ، شعارهای تند نژادپرستانه هرسه باعث تخریب و تفرقه در میان مخالفان رژیم اسلامی شده است. پس از دو مصاحبه شاهزاده با کیهان لندن و رادیو امریکایی "فردا" ، سیل انواع حمله ها از سوی هخا ها و نفوذیهای اطلاعات بر شاهزاده باریدن گرفت. اما این کار شاهزاده چه بود و شاهزاده چه گفته بود؟

شاهزاده رضا پهلوی بخوبی متوجه نفوذ اطلاعات در تخریب اپوزسیون شده است. شعارهای تند سلطنتی ، شعارهای تند ضد مذهبی ، شعارهای تند نژادپرستانه هرسه باعث تخریب و تفرقه در میان مخالفان رژیم اسلامی شده است. پس از دو مصاحبه شاهزاده با کیهان لندن و رادیو امریکایی “فردا” ، سیل انواع حمله ها از سوی هخا ها و نفوذیهای اطلاعات بر شاهزاده باریدن گرفت. اما این کار شاهزاده چه بود و شاهزاده چه گفته بود؟

پاتک شاهزاده رضا پهلوی به نفوذیها

شاهزاده رضا پهلوی بخوبی متوجه نفوذ اطلاعات در تخریب اپوزسیون شده است. شعارهای تند سلطنتی ، شعارهای تند ضد مذهبی ، شعارهای تند نژادپرستانه هرسه باعث تخریب و تفرقه در میان مخالفان رژیم اسلامی شده است. پس از دو مصاحبه شاهزاده با کیهان لندن و رادیو امریکایی “فردا” ، سیل انواع حمله ها از سوی هخا ها و نفوذیهای اطلاعات بر شاهزاده باریدن گرفت. اما این کار شاهزاده چه بود و شاهزاده چه گفته بود؟

شاهزاده در مصاحبه با کیهان لندن مشخصاً از دادن شعارهای ضد قومی و ضد مذهبی در پاسارگاد انتقاد کرد. درود با ایشان! چون دقیقا هدف اطلاعات رژیم این است که پیام حضور خود جوش مردم ایران در پاسارگاد را تحریف نماید و آنرا یک نمایش ضد مذهب و نژادپرستانه معرفی نماید. واقعیت اما این نیست. مردم ایران از هر قوم و هر نژاد و هر مذهب به فرهنگ ایرانی می بالند و اگر دشمنی و تفرقه ای هست ناشی از ناآگاهی و دادن آدرس نادرست از سوی اپوزسیون تقلبی است. کسانی که آبروی مبارزان واقعی را با شعارهای تند فاشیستی برده اند. کسانی که دقیقا مطابق اهداف اطلاعات رژیم اسلامی بر طبل تجزیه و تفرقه می کوبند ؛ چه دانسته و چه ندانسته!

همچنین شاهزاده در مصاحبه با رادیو امریکایی “فردا” مشخصاً گفت که از آغاز هم دغدغه پادشاهی نداشته است. او در پاسخ خبرنگار درباره سوگند پادشاهی خود می گوید :

«مسئله برای من دغدغه پادشاهی از روز اول نبوده و نیست. حالا یک عده باور دارند به آن سیستم، خب داشته باشند. من قبل از هر چیز به دموکراسی و آزادی و سکولاریسم کار دارم. اینکه در آینده چه می‌خواهد بشود بحثی است که باید مجلس موسسان بکند و بحثی است که هم‌میهنانم بکنند. حق رای من هم این وسط محفوظ است و به موقعش اظهارنظر خواهم کرد.»

این دقیقا آغاز راه شاهزاده است. ای کاش در سالهای پیش اینطور با صراحت می گفت که ” پادشاهی دغدغه اش نبوده و نیست”. با این پاسخ صریح ، شاهزاده خود را از جبهه هخا ها و اپوزسیون بدلی کنار کشید و خود را در صف “مردم” بعنوان یک شخص صاحب “یک رأی” قرار داد که باید به ایشان گفت : « آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟!»

شاهزاده امروز از هر روز دیگر برای رژیم خامنه ای خطرناکتر است

شاهزاده با این صراحت می گوید که «پادشاهی دغدغه اش نبوده و نیست» او ادامه می دهد که انتخاب نوع حکومت از جزئیات است و آنچه در آینده ایران اهمیت دارد «سکولاریسم ،دموکراسی و آزادی بیان» است. درود بشما شاهزاده رضا پهلوی و امیدواریم در آغاز مبارزه واقعی علیه رژیم اسلامی موفق باشید.

با توجه به مرگ خامنه ای در آینده نزدیک یکی از خطرناکترین دشمنان بالقوه رژیم اسلامی می توان شاهزاده رضا پهلوی باشد که خوشبختانه با کش و قوس بسیار بالاخره به پادشاهی موروثی خود "نه" گفتند

با توجه به مرگ خامنه ای در آینده نزدیک یکی از خطرناکترین دشمنان بالقوه رژیم اسلامی می تواند شاهزاده رضا پهلوی باشد که خوشبختانه با کش و قوس بسیار بالاخره به پادشاهی موروثی خود “نه” گفت.

امروز نظام فاشیستی اسلامی منفور داخل و خارج ، دوست و دشمن شده است. از هر کسی که بپرسیم درباره فساد و دروغگویی این رژیم سخن می گوید. خودیهای نظام اسلامی هم دل خوشی از این سیستم مافیایی سپاه و بیت خامنه ای ندارند و بسیاری ابراز پشیمانی می کنند. با توجه به مرگ خامنه ای در آینده نزدیک یکی از خطرناکترین دشمنان بالقوه رژیم اسلامی می تواند  شاهزاده رضا پهلوی باشد که خوشبختانه با کش و قوس بسیار بالاخره به پادشاهی موروثی خود “نه” گفت تا تکلیف به عهده مردم باشد. این صراحت گفتار اگرچه اندکی دیر بوده است ولی باعث می شود که مگسان گرد شیرینی  از پیرامون شاهزاده بروند و او بتواند نه بعنوان ” یک گزینه برای جانشینی” که بعنوان ” یک مبارز با داشتن چند میلیون هوادار ” پا به عرصه فعالیت ضد رژیم اسلامی بگذارد.

امیدواریم هم میهنان ما نسبت به حمله های اطلاعات رژیم آگاهتر شوند و اپوزسیون فریب دعواهای بیهوده ای که سناریو اش در “تهران” نوشته شده است را نخورند. دعواهای مذهبی ، قومی و سیاسی که تنها به سود رژیم تهران است ، چه کمکی به آینده ایران خواهد نمود؟

 

 

  • خسته

    بیچاره رضا پهلوی !خوب هندوانه ای گذاشتی زیر بغلشان ، اینده نشان خواهد داد سخنان امروز تیر خلاص به زندگی سیاسی ایشان بود !! اگر فردا روزی بعد از ازادی ایران از دست ملاهای خونخوار که دور هم نیست ملت ایران نظام پادشاهی را برگزینند که احتمالش کم نیست جایگاه ایشان به عنوان کسی که سوگند پادشاهی خود را پس گرفته و به نحو اشکاری مخالف نظام پادشاهی گذشته و منتقد انند چه خواهد بود ؟؟ کسی که ناسیونالیست ایرانی و هویت خواهی ملی فرزندان شجاع ایرانزمین و فریادهای پادشاهی خواهان ایران در ارامگاه کوروش بزرگ را به سخره گرفته و سعی در به بیراهه کشاندن ان دارد دیگر جایی در اینده ایران پادشاهی نخواهد داشت ، ایشان بهتر است همان ازادی های یواشکی خودش را انجام داده ما را به حال خودمان بگذارد شما هم لازم نیست نگران بازگشت ایشان از بیراهه ای که به ان پا گذاشته است باشید و با تعاریف چاپلوسانه تهی از احساس مهر به ایشان سعی در ماهی گرفتن از این اب گل الود باشید تیر خلاص زده شده است ما ملی خواهان فقط و فقط نگران اینده ایران و تمامیت ارزی هستیم و شخص پرست نبوده که غلط های املایی ایشان را زیر چشمی رد کنیم رضا شاه بزرگ از هیچ به پادشاهی ایران رسید و کشور را ساخت مطمءن باشید رضا شاه دیگری از دامان پاک ایرانمان بلند خواهد شد ان روز نزدیک است

    • Faranak Azad

      نه تاریخ را می شناسید و نه از ملی گرایی چیزی می دانید همین ناآگاهی ها به سرنوشت سیاهی می رسد که هم اکنون کشور دچار آن شده است

  • Ertejae siah va ertejae sorkh

    گفتید پوپولیسم؟ بله! ولی از خیلی‌وقت پیش
    http://www.iran-emrooz.net/index.php/think/more/66490/
    به نوشته دیمیتری لگونوو، در کتاب «لنین واقعی» که بر مبنای
    آرشیو‌های پنهان شوروی نوشته شده، این سخنان با کف زدن‌های بسیار محتاطانه و
    تُنُکی روبرو شد. اما از سوی نمایندگان بلشویکها که اقلیت این مجمع را
    تشکیل می‌دادند، پروپاگاند حزب ادامه یافت که آماده‌اند تمام قدرت را به
    دست بگیرند. اما کسی آنها را جدی نمی‌گرفت. بس که لنین و هوادارانش
    حاشیه‌ای محسوب می‌شدند. در ۱۹۰۵ بلشویک‌ها هشت هزار نفر، منشویک‌های رقیب،
    دوازده هزار نفر، و سوسیالیست‌های انقلابی ازین دومی هم بیشترند. به این
    ترتیب دنباله‌روهای تفکر لنینی، تعداد قابل توجهی نیستند.

    با این حال کمیته مرکزی حزب به‌طور پنهانی روز ۲۳ اکتبر را روز خیزش
    تعین کرده و لنین، رفقایش را برای انجام اینکار تحت فشار قرار داد. دو هفته
    قبل، اکثریت کمیته مرکزی بلشویک برای گرفتن نابهنگام قدرت رأی مخالف داده
    بود. لنین با لحبازی و سخت سری همیشگی‌اش تهدید کرده بود اگر طرح او
    پذیرفته نشود استعفا خواهد داد. دهم اکتبر در آپارتمانی جلسه دارند و از
    بیست و یک عضو فقط دوازده نفر آمده‌اند. ازین دوازده نفر هم دو نفر رای
    مخالف می‌دهند. بقیه چرا نیآمده‌اند؟ شرایط را نامناسب و نارس تلقی
    می‌کنند. می‌خواهند کنگره نوامبر برسد، بیشتر بحث کنند. در نتیجه اقدام
    برای شورش، توسط عده بسیار کوچکی از حزب بلشویک، نه همه حزب تصمیم گیری
    می‌شود و زیر فشار لنین. در کشوری جنگزده وهنوز به صلح دست نیافته که از
    جلسه‌ای به جلسه‌ای می‌رود تا خودش را از جنگی که در آن شکست خورده بیرون
    بکشد و وزیر جنگ و نظامی آن تغییر می‌کند و ارتشش نابسامان و نیروی نظامیش
    استوار نیست، تعداد افرادی که از کارگران بیکار و ناراضیان جمع کرده‌اند
    کمتر از نیروی منشویک‌ها، حزب رقیب است. و حتی کمتر از حزب سوسیالیست‌های
    انقلابی.

    این انقلاب نیست که انرژی آن با همراهی مردم، از اقشار مختلف و بطورخود
    جوش آزاد شده و در پی رسیدن به خواستهایش به خیابانها روانه می‌شود. نه!
    این تدارک کودتا دیدن است با سوءاستفاده از شرایط ضعفی که بر نیروی حاکمه
    بخصوص نیروی دفاع شهری آن برقرار شده است. جمعیت و هوادار کم است؟ مردم
    حوصله انقلاب ندارند؟ نداشته باشند! لنین اتکا به روش ژاکوبن‌های خونریز
    فرانسه و توسل به ایجاد توحش را همیشه پاس داشته است.

    از گفته‌های اوست که خشونت، قابلۀ انقلاب است. زایمان بخصوص سزارین، در
    ادبیات لنین حضور آشکاری دارند. در ذهن او هر انقلاب باید با فریاد‌های
    جنون‌آمیز زائو و خونریزی و صحنه‌های خشونت توام باشد. بخصوص به سزارین
    بسیار ارادت دارد. غافل از آنکه خشونت و خونریزی از اجزاء غیر قابل تفکیکِ
    زایش نیستند، بلکه از عوارض عقب‌ماندگی علمی‌اند و بشر روز به روز نه تنها
    راه‌های زایمان‌های بدون درد را یافته و می‌یابد بلکه، تولید مثل اساسا در
    آینده‌ای نه چندان دور به عهده آزمایشگاه‌ها گذاشته شده و اشکال بدوی
    زائیدن که لنین احیانا در دهات روسیه زمانه‌اش از آنها تاثیر گرفته و گمان
    کرده شق‌القمر علمی سیاسی ماتریالیستی کرده به عنوان فکت علمی و نتیجه گیری
    سیاسی اجتماعی منطبق با قوانین طبیعت آنها را در دفتر سینه‌اش با تفاخر
    نگاشته، چه بسا بالکل یا بخشاً منسوخ شود. اما برای لنین، انقلاب و تغییر
    کهنه به نو در زایمان، از نوعی که در روستا‌ها شاهد بوده خود را نشان
    می‌داد، و تا پایان، تغییر کهنه به نو را در جمع‌آمدن خشونت و فریاد و صدای
    ضجه و خونریزی تصور کرد. باز هم غافل از آن که زایمان، تغییر کهنه به نو
    نیست بلکه ادامه کهنه به نوست. جنگی هم بین کهنه با نو نیست بلکه آنچه به
    نظرش کهنه آمده است، خود برای تولد و ظهور نو، نیرو صرف می‌کند و نو را به
    جلو فشار می‌دهد.

    جهان‌بینی خون‌آلود و خشن لنین که راه‌حل سزارین را برای پاسخگوئی به
    عجول بودن خود، از خاطر دور نمی‌کرد، کودتای، یا سزارین ۱۹۱۷رابه پیش برد.
    اما نه بخاطر محبوبیت اجتماعیش، نه هوش و درایتی که در نزد امثال بوخارین
    یافت می‌شد اما نه نزد او، بلکه بخاطر شرایط اجتماعی مردمانی خسته و ناامید
    که فروریزی خشونتی از آندست که در مخیله لنین می‌گنجید، آنها را از پا در
    انداخت و تسلیم کرد. تازه کودتا بدون مقاومت هم نبود و مدتها برای جا
    انداختن خود وحشیانه می‌جنگید. مقاومتی شکل گرفته از شاگردان دبیرستانها،
    افسران، طبقه متوسط، تحصیلکرده‌ها، قزاق‌ها، نیروهای منتهای راست تا منتهای
    چپ در بین آنها بود. روستائیان، همان خلقی که کودتا مدعی بود به نام آنها و
    برای قدرت بخشیدن به آنها باید اقدام کند از هر دو دسته متنفر بودند چون
    از آنها فرزندانشان را برای پیوستن به مبارزه می‌خواستند و ثباتی را که در
    زندگی به آن نیاز داشتند، می‌آشفتند.

  • sancorchian rousi

    Very good. Break Pro-Russian Censorship against Bani Sadr as well. He was the first person in Islamic Republic who openly revealed and criticized torture in prison and stood up against Khomeiny when Mousavi and other pro-Russian -Green members along with Fadayee- Toudehei-Mellimozheki were supporting Khomeini against USA

    http://www.dailyvideoreports.net/?p=13907

  • سوسیالیست ملی کارگران ایران

    با تقدیم درود بر همه آریایی ها و آزادیخواهان.
    تمامی مخالفان اسلام و حکومت اسلامی میبایست زیر فرماندهی یه حزب کاملا قوی و متمرکز، جمع شده و تمام نیروی خود را متوجه دشمن کنیم. اگر تمام جنایت های نظام توسط این گروه و آن گروه، این حزب و آن حزب، این شخص و آن شخص؛ برملا شوند سودی ندارد مگر آنکه همگی زیر یک حزب قدرتمند کار کنیم. بجای این کارها اول باید تمام حزب ها مانند”پان ایرانیسم”،”سومکا”،”کیان مهر”و… را با یکدیگر تلفیق یا حداقل متحد سازیم؛ چیزی که هیچکس اهمیتی به آن نمیدهد. فقدان یک رهبری قوی و کاریزماتیک کاملا حس میشود.

  • سوسیالیست ملی کارگران ایران

    وقتی میبینین در اینستاگرام، پیج یه دختر سکسی تهرانی، صد هزار نفر فالور داره ولی پیج احزاب ملی گرا و آزادی خواه مانند خودتون، حتی ده هزارنفر هم نداره چه انتظار پیروزی باید داشت؟ مشکل در نبود یک رهبری جذاب و منسجم است.

  • asang Putin’s malijak

    دونالد ترامپ قصد دارد تیمی را برای مبارزه با حمله‌های سایبری تدارک ببیند

    دونالد ترامپ: دیدار با مدیران اطلاعاتی درباره نقش روسیه در انتخابات آمریکا «سازنده» بود

    سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا: هک انتخاباتی به دستور ولادیمیر پوتین انجام شد
    http://www.bbc.com/persian/world-38538559
    —————————————————————————————————-
    حمد و سنا لنین و جانشین بر حق او استالین و فرزند حرامزاده ک گ ب – تزار – ارتدکس – سرمایه دار رانت خوار مافیایی او پوتین را که اکنون بلاخره در امریکا جمهوری خواه و دموکرات ، سیا و ا ف بی ای و سازمان امنیت ملی همه فهمیدند و تایید کردند که پوتین نفوذ میکند حتا در امریکا ( تا چه رسد به رژیم قراضه ورشکسته ج ا مارکسیستی روسی ملاها در تهران ) . تایید کردند که او دروغ پخش میکند ، رسانه ها و اندیشمندان و سازمانها را مورد حمله قرار داده و به یکی اعتبار میدهد و دیگری را بی اعتبار میکند . ویکی لیکس را که بنده کوچک مدرسه جاسوسی ندیده از آغاز پیدایش بر اساس شیوه عمل ( شبیه خط امام روسی اشغال کننده سفارت امریکا و پخش گزینشی و وارونه شده به اصطلا ح مدارک ) جاسوس روسیه و آلت دست پوتین نامیدم ، حالا همه ا ذعا ن دارند که چنین بوده و هست . همین گزارش او از خلخالی و جنایات بی سابقه او که از دادگاه های استالین و پل پت و چ گوارا و کاسترو الهام گرفته بود کافی است بگوید که او هم همان عباس عبدی است . یک بد بخت مزدوری که نمی داند به چه کسی خدمت میکند . ایشان در گزارش دست ساز دفتر رسانه ای پوتین – دوگین از امیر انتظام و بازرگان و مخالفت آنها با دادگاه های خلخالی نام نمی برد ! فقط یزدی و خلخالی مطرح هستند ! یزدی چون خودش و حزب بازرگان را به حزب توده فروخته مثل فرخ نگه دار تا در دستگاه ملا های روسی بماند و نفس هایی بکشد که نگویند مرده . از رژیم ورشکسته تا خر خره فرو رفته در توطیه های مارکسیست های روسی و روسیه دفاع کند و به امریکا حمله کند و در برابر جنایات روسیه و سوریه و آدمکشان لبنانی حسن روس الله سکوت کند . چیزی شبیه حبیبی ! دستمالی به دست بگیرد خایه رفسنجانی بمالد و امید به رحم خامنه ای . عباس عبدی سوئدی که در سفارت تحت کنترل روسیه یعنی اکوادور در لندن سوراخ موش گزیده و همه اخباری که به او میرسد از همین پوتین به همان شکلی که او به آمریکایی ها در خاک خودشان تزریق کرد ، و به همان شکلی که مارکسیست های روسی در ایران از زمان شاه تا امروز با نفوذ در همه رسانه ها ، کانون نویسندگان و اکنون هنرمندان ، دستگاه های حکومتی و امنیتی به خورد روشنفکران و تحصیل کرده های ایرانی و مردم عادی میدهند ، به مغز مریض او تزریق میکنند . آسانژ کوچکترین اشاره ای به حمایت بی نظیر حزب توده از خلخالی و اعدامها نمیکند چیزی که هر بچه ژورنالیستی میتواند با مراجعه به روزنامه مردم و کار آنروز ها آنرا ببیند . خلخالی کاندید حزب توده برای ریاست جمهوری بود بعد جلال الدین افغانی -لیبیایی قتل و سر انجام حسن حبیبی سیب زمینی مدرسه سیاست روشنفکرانه – آخوندی کاندید ان شدند فقط به این دلیل که حزب توده و شوروی نمی خواستند بنی صدر یا بازرگان یا هر کس دیگری که به مصدق نزدیک باشد رئیس جمهور شود . بنی صدر بسم الله بود و حزب توده جن . هنوز هم هست . این همه که مارکسیست های روسی سرباز پوتین در همه این رسانه های فارسی سعی در سانسور مطلق او دارند نشان از یک واقعیت کوچک ولی مهم دارد . حزب توده و فدایی و رفسنجانیست ها و ملاهای روسی دیگر می خواهند بنی صدر زیر سانسور مدفون و از خاطره ها برود . امیر انتظام هم همینطور . حقیقت بزرگتر ان است که روسیه و شوروی سابق اساس پیشرفت و تحمیل نوع حکومت شان و تحمیل دست نشانده شان را بر همین مبنا ( نفوذ ، پخش دروغ مخلوط با حقیقت ، بر کشیدن مهره ها و ترور شخصیت دگر اندیشان و ازا دی خواهان و استقلال طلبان ) گذاشته اند . تا در موقع مقتضی با استفاده از بازوی نظامی و کودتا کشور قربانی را به یک باره اشغال و اگر با مخالفت مردمی روبرو شدند آنرا تل خاکستر کرده و زمین سوخته آنرا تصاحب کنند . کاری که در آسیای میانه با همه کردند و در سوریه ! امروز هم با تروریسم نقابدرا ترکیه را جولان گاه ک گ ب و مرسنری ها و آدمکشان خودشان کرده اند . در ایران همه رسانه ها ، دفتر خامنه ای ، سپاه ، مجلس ، دولت ، احزاب سیاسی در اختیار اینها است . شما فکر میکنید خامنه ا ی این همه توهم دشمن را از کجا گرفته ؟ وقتی دشمن اصلی روسیه دورادور او را گرفته بدون اینکه جلب توجه بکند . اما ترامپ خامنه ای نیست و امریکا ج ا یا سوریه نیست . خیلی زود که گرد و خاک ترامپ – کلینتون فروکش کرد او با یک تو دهنی بزرگتر از ان که ریگان به شوروی زد با کمک تاچر ، ترامپ و ترزا می به دهان او میکوبند . امروز موضع ترامپ تغییر آشکار پیدا کرد در مورد دخالت پوتین . تا فردا ، صبو ر باشید

  • Faranak Azad

    شاهزاده رضا پهلوی پرچمدار جنبش آزادیخواهی ملت ایران است این بر کسی پوشیده نیست تلاش امروز آزادیخواهان رسیدن به روزیست که انتخابات آزاد برگزار شود و ملت ایران بتوانند رای خود را آزادانه به نظام مورد نظر خود بدهند. کدام رهبر ملی به جز شاهزاده رضاپهلوی خود را چنین در اختیار گزینش ملت ایران قرار می دهد. به امید پیروزی این جنبش