زمزمه های تغییر رژیم از آغاز امسال
زمزمه ها روز بروز جدی تر می شوند چه در داخل و چه در خارج. پس از مدتها ، مقامات امریکایی از عزم این کشور برای تغییر رژیم در ایران سخن گفتند. موضوعی که هم یک مزیت می تواند باشد و هم یک تهدید. اگر گوادلوپ دیگری بوجود آید بی آنکه به شرایط پس از آن توجه شود ، مشکلات فراوانی در پیش روی ایران خواهد بود.
بنابراین از اینکه جهان غرب به رهبری امریکا بدنبال تغییر رژیم فاشیست اسلامی است می توان بهره جست به شرطی که مخالفان رژیم در این تغییرات حضور مشخص و تعیین کننده ای داشته باشند. اما وزارت اطلاعات رژیم هم بیکار ننشسته است و سعی دارد که با روشهای مختلف جلوی تغییر رژیم را بگیرد.
نفوذ برخی اصلاح طلبان در بدنه اپوزسیون بخصوص از سال ۸۸ باعث شد که اینگونه نمایش و تبلیغ شود که این نظام اصلاح پذیر است. اما خود اصلاح طلبان که از بدنه نظام بوده اند با سدی بنام قانون اساسی ولایت فقیه روبرو هستند. دفاع متقابل رهبر و سپاه از یکدیگر نشان می دهد که خامنه ای بصورت یک دیکتاتور نظامی ، از ابزار تفنگ برای دیکته کردن خود به اصلاح طلبان بهره ای جانانه برده است.
حسن روحانی در یکی از آخرین سخنرانیهای خود ، سپاه را عامل بسیاری از مشکلات دانست و در ادامه نقد را به شخص خامنه ای رسانید و از عدم نظارت قانون بر مقام رهبر انتقادی نرم انجام داد. پرسش ما از حسن روحانی ، محمد خاتمی و دکتر زیبا کلام بعنوان رهبران جنبش اصلاحات ساده و واضح است:
کدام دیکتاتور بدون زور کنار رفت؟
اگر قرار باشد که یک دیکتاتور با گفتگو و روش مسالمت آمیز کنار برود که دیکتاتوری را پیشه نمی نمود. یکی از مشکلات بنیادین نظام جمهوری اسلامی این است که دیکتاتور پرور است. خواه نا خواه ، مقام ولایت مطلقه فقیه به دیکتاتوری بدل خواهد گشت و این در ذات این مقام است. در واقع مردم ایران همچنان دچار پادشاهی خودکامه هستند و نه تنها به آزادیهای مدنی مورد بحث در انقلاب ننگین ۵۷ نرسیده اند بلکه آزادیهای اجتماعی و حکومت سکولار شاه را نیز از دست داده اند.
نظام مشروطه ای که با خون دل و تلاش و کشته شدن بسیاری از فرزندان ایران مانند ستارخان ، صدر المتکلمین و صور اسرافیل شیرازی بدست آمده بود ، براحتی کنار زده شد و هیچ کس هم توجهی به اخطارهای دلسوزانه شاپور بختیار نکرد.
پیام ما به زیباکلام و امثال او واضح است : کدام نظام را سراغ دارید که دیکتاتوری بوده باشد و بطور مسالمت آمیز حاضر شده باشد مسند حکومتش را در اختیار مخالفان بگذارد؟ آن هم دیکتاتوری که حمایت نیروهای نظامی را داشته باشد و قانون اساسی هم از دیکتاتوری اش حمایت نموده باشد؟
آقای زیبا کلام!
شما بعنوان یک تحصیل کرده علوم سیاسی؛ شما بخوبی می دانید که تغییر نظام ولایت فقیه بدون تغییر در قانون اساسی و حذف مقام ولی فقیه ممکن نیست. پس آیا نمی توان شما و امثال شما را عده ای فریبکار قلمداد کرد که برای کرسی دانشگاهی ، چهره شدن در کتابی و سود و کف عده ای ، حاصر نمی شوند اعتراف نمایند که نظام ولایت فقیه باید برچیده شود و اصلاحش هم ممکن نیست! اگر مصداقی بر حذف مسالمت آمیز دیکتاتور سراغ دارید بما هم بگویید.
آیا حسن روحانی بعنوان رئیس جمهور توان آن را دارد که مقابل سپاه و رهبر بایستد؟ خود خامنه ای بخوبی پاسخ این پرسش را داد و با مقایسه اوضاع فعلی با دوران بنی صدر ، حسن روحانی را به عاقبت بنی صدر تهدید نمود. آتش باختیار هم تهدیدی بود که خامنه ای برای ساکت نمودن روحانی از آن سخن گفت و عملاً روحانی را قانونی (عدم کفایت مانند بنی صدر) و غیر قانونی (آتش باختیار یا کودتا) تهدید نموده است.
پرسش ما از روحانی و زیبا کلامها این است: دیگر چه در چنته دارید؟ آیا می خواهید همچنان اصلاح طلب باشید ؟ البته که روحانی و زیبا کلام جایشان گرم است و نگرانی خاصی ندارند!
داستانی از ناصرالدین شاه قاجار
ناصرالدین شاه قاجار از حرم عبدالعظیم و ری به کاخ خود باز می گشت. کوران بسیار شدیدی بود و هوا بسیار سرد. گالسکه ران از بدی هوا و سرمای بیرون شکایت کرد و گفت : حضرت علّیّه هوا بسیار سرد است و دستهایم ترک خورده است و خون می آید. ناصرالدین شاه پاسخ داد : « ما که جایمان خوب است » . اینگونه بود که ۵۰ سال ایران بدست چنین شاه بی عرضه و احمقی اداره شد! جایش خوب بود!
به همین حال است جایگاه امثال روحانی و زیباکلام. اینها هم جایشان گرم است. بالاخره اوضاع خانواده و دور و برشان خوب است و توانسته اند با حمایت مردم به کرسی علمی و مقامی برسند و دستمزد ماهیانه شان هم باندازه دهها کارگر بیچاره ایرانی است. پس دلیلی ندارد که این اوضاع را بهم بزنند. اینها هم خدا را می خواهند و هم خرما را. هم می خواهند در چتر حمایت مالی نظام باشند و هم می خواهند از حمایت مردم برخوردار شوند و چه آسان مردم را با شعار اصلاحات بیست سال فریب داده اند!