آیا اختلاف میان اعضاء ررژیم می تواند ایران را به سوی یک حکومت دیکتاتوری نظامی، یا نظامی – مذهبی سوق دهد؟ ۲۶

سرآقای احمدی نژاد به سوی پکن، و آقای  هو جین تااو رئیس جمهور چین، و دم او  درون چاه چمکران به امام زمان وصل است. از نظر مغز و خرد هم که خوشبختانه ایشان مورد خواست و تقاضا نخواهند بود. حال، از این دو وابستگی و اتصال سیاسی و دینی به کشور ایران چه می رسد؟ نمی دانم! شاید خوانندگان محترم پاسخ آن را داشته باشند.

سرآقای احمدی نژاد به سوی پکن، و آقای هو جین تااو رئیس جمهور چین، و دم او درون چاه چمکران به امام زمان وصل است. از نظر مغز و خرد هم که خوشبختانه ایشان مورد خواست و تقاضا نخواهند بود. حال، از این دو وابستگی و اتصال سیاسی و دینی به کشور ایران چه می رسد؟ نمی دانم! شاید خوانندگان محترم پاسخ آن را داشته باشند.

شوربختانه، جنبش سبز به دلیل های گوناگونی که اکنون مورد بررسی ما در این نوشتار نیست، نخواست یا نتوانست بر رژیم جهل و جنایت پیروز شود. بنابراین پیش از آن که این رژیم جاودانی شود، و بتواند چند دهه دیگر بر جان، مال، و ناموسمان دست اندازی داشته باشد، بهتر است چاره اندیشی کنیم.

اکنون با توجه به کشمکش و تنش شدید میان پاسداران، به سرکردگی احمدی نژاد، و آخوندها، به سرپرستی ولی وقیح، چنانچه منجر به پیروزی پاسداران شود، کشور به تندی به سوی یک دیکتاتوری نظامی، مانند چین به جلو می رود، و یا امکان دارد شرارت آخوند با بهره گیری از امت خردباخته اسلامی، موجب گردد که اتحاد نامقدسی میان پاسداران، و آخوند به وجود آید که بی تردید، نوع حکومت، دیکتاتوری نظامی- مذهبی همانند ترکیبی از رژیم چین، و عربستان خواهد بود. در هریک از آن دو صورت، نه تنها آش همان آش، و کاسه همان کاسه نیست، بلکه آش پخته شده، شور، تلخ، زهرآگین، و خوراک چند دهه دیگر مردم کشورمان خواهد بود.

در چنان شرایطی، مردم کمترین سهم و شرکت در سرنوشت کشور، و اختیار و اراده ای در تصمیم گیری ها، برپایی، و اجرای قانون، و صرف بودجه و درآمدها، نخواهند داشت و همه گونه آزادی فردی و اجتماعی از آنان گرفته می شود. مردم، کارگران و نوکرانی بی اختیار، و بازیچه دست چند ده هزار آخوند، و سپاهی دیکتاتور خواهند بود.

نگارنده را بر این باور است که برای سرنگونی رژیم و رسیدن به آزادی، باید دست کم چهار اصل زیر را مبنای کار خود قرار داد، و در اجرای آن هرچه زوردتر و هرچه بیشتر تلاش نمود:
اصل نخست- اتحاد، و همبستگی میان همه اقشار مردم، از زن، مرد، قومیت های گوناگون، با هر زبان، آداب و رسوم، ویا هرباور دینی.
اصل دوم – اتحاد و همبستگی میان مبارزه کنندگان برون مرزی
اصل سوم – ایجاد مشکلات و دستکاری در کار رژیم
اصل چهارم – جلوگیری دولت های خارجی از داشتن روابط سیاسی و اقتصادی با رژیم

برای آگاهی شما عزیزان، به طور کوتاه به شرح هرکدام از این اصل های چهارگانه می پردازیم:
اصل نخست – برای آن که بتوان بر رژیم آدم کش ایران پیروز شد، اتحاد و همبستگی همه گروههای ایرانی، از کرد، لر، بلوچ، عرب، فارس، و دیگر قومیت ها، از هر نژاد، هرزبان، و یا هر مرام دینی، زن و مرد ضروری و لازم است.

بدبختانه، جنبش سبز، با نوشتن منشور اسلامی، تکیه بر قانون اساسی ولایت وقیح، و ارج نهادن به آدم کشی و پایمال کردن حیثیت و کرامت انسانی دوران خمینی، بیشتر هم میهنان ما را به جای همبستگی، دلسرد، نا امید، و پخش و پار نمود.
ما به شدت به یک وحدت و یگانگی ملی نیازمندیم. ما باید نشان دهیم و ثابت کنیم که ایران آینده آزاد، برای همه ایرانیان، با شرایط و قوانین برابر و مساوی وجود دارد.

زنان غیور و میهن پرست کرد که با رقص های ملی و محلی خود، فرهنگ چند هزار ساله ایران از زمان دولت ماد تا کنون حفظ کرده اند، و یورش تازیان نتوانست اصالت و پاکی را از آنان بگیرد. آیا این دختران و بانوان گرامی صد در صد ایرانی، نباید در سرنوشت و سازندگی کشور شرکت داشته باشند؟. آیا درست است که این ایرانی های پاک نژاد از صحنه سیاست و حتی زندگی مناسب بیرون روند، و جای آنان را تازی نژادها، و وابستگان آنان که برای غزه و لبنان دل می سوزانند تصمیم گیرنده باشند؟.

زنان غیور و میهن پرست کرد که با رقص های ملی و محلی خود، فرهنگ چند هزار ساله ایران از زمان دولت ماد تا کنون حفظ کرده اند، و یورش تازیان نتوانست اصالت و پاکی را از آنان بگیرد. آیا این دختران و بانوان گرامی صد در صد ایرانی، نباید در سرنوشت و سازندگی کشور شرکت داشته باشند؟. آیا درست است که این ایرانی های پاک نژاد از صحنه سیاست و حتی زندگی مناسب بیرون روند، و جای آنان را تازی نژادها، و وابستگان آنان که برای غزه و لبنان دل می سوزانند تصمیم گیرنده باشند؟.

بنابراین، پیشنهاد می شود که جوانان ایران، و همه مبارزان، و گروههای سیاسی، در درون، و برون کشور، نکات زیر را همواره اعلام فرمایند، تا موجب دلگرمی و هم بستگی همه هم میهنان شود:
۱- زنان و مردان، با هرباور سیاسی و دینی، و با هر زبان، در برابر همه قانون ها بایکدیگر برابرند.
۲- زنان می توانند ۵۰٪ نمایندگی پارلمان، و هیأت دولت، انجمن ها، و شوراها را داشته باشند.
۳- ملیت های ایرانی، مانند کردها، آذری، بلوچ، اعراب، و یا هرگروه دیگر، می توانند قوانین را بر اساس نیازهای محلی خود بنویسند، و به اجراء در آورند. ضمناً به آموزش زبان مادری خود، همراه و پا به پای زبان پارسی در آموزشگاهها، درهرسطحی بپردازند، و محدودیتی برای آنان نخواهد بود.
۴- رژیم آینده، یک رژیم دموکراسی و سکولاریسم خواهد بود، که هدف اصلی آن تأمین نیازها و حقوق فراموش شده بانوان، کودکان، قوم های گوناگون ایرانی، و دیگر باوران خواهد بود. از این روی، از هرگونه تبلیغ و اجرای مراسم مذهبی بیرون از خانه و جایگاه های عمومی برای هر دین و مذهبی جلوگیری خواهد شد.

اصل دوم – اتحاد و همبستگی میان مبارزان برون مرزی- تا زمانی که گروههای سیاسی برون مرزی دست از تمامیت خواهی، و خودبینی بر ندارند، و بخواهند همه را به کیش و در سلک سیاسی خود درآورند، و به مسائل مشترک مورد نیاز مردم ایران که عموماً در بخش نخست یادآوری گردید، تکیه نکنند، نمی توانند کمکی به همبستگی در درون کشور کنند، و هدف و آرمان های آنان برای مردم درون کشور بی ارزش خواهد بود.
بنا براین، همه گروههای سیاسی، از شاهنشاهی، مجاهدین، مشروطه خواهان،سوسیالیست، کمونیست، و هر اندیشه سیاسی دیگر، باید بر محورهای مشترک مورد خواست مردم درون کشور تکیه کنند. باید همگی یک کاسه شوند، روشها، و شعارهای سیاسی ویژه گروه خود را به بعد از آزادی ایران واگذار نمایند.

اصل سوم – ایجاد مشکلات و دستکاری در کار رژیم- باید در درون کشور، چوب لای چرخ رژیم گذاشت. هرگونه خراب کاری از انفجار پایگاههای نظامی، مؤسسات دولتی گرفته، تا قطع سیم های برق و تلفن، گروگان گیری اعضاء، و وابستگان رژیم، کم کاری و بیکاری می تواند رژیم را به ستوه در آورد، نیروهای او را پراکنده کند، و بر اعتراضات و نارضایتی مردم بیافزاید.

روش مسالمت و دوستی با رژیم جنایتکار، هرگز به جایی نمی رسد. سه شنبه های اعتراض مردمی مانند گذشته باز هم تکرار می شود، و رژیم پیاپی قربانی می گیرد، و روزبه روز چاق تر، و ضربه ناپذیرتر می شود.
در گذشته هم ما بارها یاد آور شدیم که همیشه، «پاسخ سنگ، سنگ، و پاسخ کلوخ، کلوخ است». بنابراین، هرگز نمی توان با دست خالی و شعار دادن، به جایی رسید، و این روش، یک نوع سکوت و تسلیم در برابر رژیم است، و هرروز بر توانایی و قدرت آن افزوده تر خواهد شد.

گروههای قشقایی، ممسنی، خمسه، و کهگیلویه در فارس، با همه کمودها، با همه کارشکنی های دولت ها، و با همه نارسایی ها، تا کنون توانسته اند، اصالت، پاکی، بی آلایشی، میهمان نوازی، و مهربانی خود را به نام پاک و خالص ایرانی، حفظ و نگهداری نمایند. این اقوام ایرانی، با آن که خود در تنگنا و زندگی ساده و دشواری به سر می برند، ولیکن از نظر تولیدات کشوری رل مهم و بارزی در کشور دارند.

گروههای قشقایی، ممسنی، خمسه، و کهگیلویه در فارس، با همه کمودها، با همه کارشکنی های دولت ها، و با همه نارسایی ها، تا کنون توانسته اند، اصالت، پاکی، بی آلایشی، میهمان نوازی، و مهربانی خود را به نام پاک و خالص ایرانی، حفظ و نگهداری نمایند. این اقوام ایرانی، با آن که خود در تنگنا و زندگی ساده و دشواری به سر می برند، ولیکن از نظر تولیدات کشوری رل مهم و بارزی در کشور دارند.

اگر به مبارزات دگر نقاط جهان نگاه کنیم، هنگامی که ملتی با رژیم دیکتاتوری و خودکامه ای روبرو بوده اند، برای رسیدن به آزادی، روشی سوای رفتار متقابل خشونت بار نداشته اند. نلسن مندلا، و یارانش، سال ها با رژیم پارتایت جنگیدند، و تسلیم نشدند.
مسأله گاندی کاملاً متفاوت است. زیرا گاندی با رژیمی برخاسته از قوانین اروپایی سر وکار داشت، و روشی سوای آن چه در پیش گرفت، به جایی نمی رسید.

آنهایی که می خواهند با دست خالی، و در صلح و آرامش رژیم کشتارگر ضد بشری را به زانو در آورند، هرگز موفق، و پیروز نخواهند شد. این رژیم، بی رحم، ضد ایرانی، بی فرهنگ، و افسار گسیخته است. بنا به گفته ای، «چاره گرگ، مرگ است».
کسانی که اصرار بر تظاهرات آرام و صلح آمیز دارند، بی تردید، یا از سیاست و روش مبارزه چیزی به دورند، و یا ریگی ته کفششان است، و به نحوی وابسته به رژیم می باشند.

اصل چهارم – جلوگیری دولت های خارجی از داشتن روابط سیاسی و اقتصادی با رژیم- رژیم های خارجی، با داشتن روابط اقتصادی و سیاسی، و فروش وسائل سرکوب و شکنجه، این رژیم را تا کنون بر سرپا نگه داشته اند. وظیفه همه مردم ایران به ویژه سیاستمداران برون مرزی آنست که با نوشتن نامه، تلفن کردن، فرستادن فاکس و ای مئیل به سفارت خانه ها، و سازمان ملل، و بر پایی تظاهرات از هرگونه همکاری آنان با رژیم جلو گیری نموده، و درخواست کنیم تا نمایندگان خود را در شرایط کنونی که رژیم برخاسته از مردم نیست، فرا خوانند.

در این تصویر، دختران و زنان دلاور گیلان در حال برداشت چای  درمنطقه لاهیجان  دیده می شوند. ارزش زن در اسلام، برابر با اسباب و ابزار خانه است، و ثابت شده که تنها به درد آشپزخانه و اطاق خواب می خورد، ولی ما می دانیم، و می خواهیم به همه نشان دهیم که زنان دلاور ایرانی در گوشه و کنار کشور، چگونه در کارهای تولیدی و سازندگی پیشرفته هستند،و چگونه چرخ زندگی را به جلو می برند. اتحاد و همبستگی با این زنان، و رفع  ظلم و ستم از آنان که نیمی از جمعیت کشور را تشکیل می دهند، اولین شرط اساسی به رسیدن یک همبستگی ملی است. 

در این تصویر، دختران و زنان دلاور گیلان در حال برداشت چای درمنطقه لاهیجان دیده می شوند. ارزش زن در اسلام، برابر با اسباب و ابزار خانه است، و ثابت شده که تنها به درد آشپزخانه و اطاق خواب می خورد، ولی ما می دانیم، و می خواهیم به همه نشان دهیم که زنان دلاور ایرانی در گوشه و کنار کشور، چگونه در کارهای تولیدی و سازندگی پیشرفته هستند،و چگونه چرخ زندگی را به جلو می برند. اتحاد و همبستگی با این زنان، و رفع ظلم و ستم از آنان که نیمی از جمعیت کشور را تشکیل می دهند، اولین شرط اساسی به رسیدن یک همبستگی ملی است.

نکته ای که می تواند پاسخگوی همه این ها باشد، و رژیم را به سرعت به زانو در آورد، اعتصاب منفی است. و آن این که ما در هیچ انجمن و جایگاهی که رژیم یا نمایندگان آن شرکت دارند حضور نداشته باشیم. زیرا شرکت ما در هر محفل و مجلس آخوند و وابستگان آن ها، تأیید رژیم است.
بدبختانه، گروهی از امت خردباخته که هویت ایرانی را نیز اشتباهاً به یدک می کشند، آبشخور، و مجلس آرای رژیمند. حضور این خردباختگان در مسجد، حسینیه، جایگاههای سخنرانی، و مراسم مذهبی، خون به زمین ریخته جوانان میهنمان را پایمال می کند، و به رژیم برسر ماندن و ادامه جنایات و کشتار خود، نیرو و قدرت می بخشد.
بنابراین، وظیفه دیگر ما آن است که اگر نتوانیم با توصیه و اندرز، و یا نکوهش از شرکت دیگران به ویژه پیران خانواده در این گونه گردهم آیی جلوگیری کنیم، باید محیط را آن چنان ناامن و نامساعد سازیم تا کسی جرأت رفتن به این گونه مجالس رانداشته باشد.

مسالمت و رفتاری صلح آمیز در برابر رژیمی خودکامه و افسار گسیخته، موجب بهم پاشیدن اتحاد و نیروهای مردمی، دلسردی و پرکندگی جامعه، و در برابر آن تجهیز و آمادگی بیشتر رژیم برای رودررویی و سرکوبی انقلاب مردم شد. این سیاست نابخردانه، مردم را کاملاً خلع سلاح کرده، و بر عمرخودکامگی رژیم افزوده گشت. یک اتحاد و همبستگی ملی میان همه اقشار، از زن و مرد، و از هرگروه، همراه با اعتصاب منفی و شرکت ننمودن در مجلس آخوند و و ابستگان آن، و ایستادگی و مبارزه به مثل می تواند رژیم ضحاکی را به زانو درآورد.

  • Amir S Ghiassi

     مشګل تفرقه که متاسفانه در خاورمیانه بیداد میکند   خودتان دارید می شنوید که سرهنګ قذافی با بهترین سلاحهای رزمی ساخت اروپا و یا آمریکا روسیه به جنګ ملت غیر نظامی خود با ارتش تربیت شده اش رفته است و یا به عبارتی بردار و فرزندان همان ملت را بالباس نظامی به جنګ مادران خواهران و خانواده های خود با شست شوی مغزی یا با دادن پول میفرستد  و تمامی کشورخودش را بخاک خون میکشد برای اینکه آنرا متعلق بخودش میداند ملک شخصی خودش و بچه هایش است وکسی دیګر نبایست هیچ ادعایی به آن کشور و منابعش داشته باشد  او قهرمان ملی است و مردم خودش را از چنګال استعمار و استحمار بین المللی نجات داده است . بطوریکه مردم مستاصل کشورش برای در امان بودن از دیوانګی های او مجبور شدند به همان کشورهایی که او میګوید استعمار ګر بودند پناه ببرند؟  با اینکه ملتهای خاورمیانه هم مخلوطی از نژادهای هنداورپایی  هستند و عرب عجم و ترک فارس و… در هم تنیده شده اند باز کسانی هستند که متاسفانه به نام زبان و یا فرهنګ و یا نژاد و یا مذهب قربانی میشوند  به امید روزی که این مشګلات حل شود وهمه ما در نهایت دوستی و مهربانی با احترام بهم  به زبانهای هم و به مذهب ها و باورهای هم برادر وار با هم زیست کنیم و با عفو و بخشش خطاهای ګذشته را فراموش کنیم  .

      منظور من ذکر مصیبت نیست بلکه ریشه کن کردن تعصبات  جهل خرافات و تمامیت خواهی هاست و حرص آز بی انصافی ها؟  دوست ترک زبان من ګلایه از زبان فارسی داشت که متاسفانه این ګلایه را میتوان از بسیاری کسان دیګر هم کرد. دوست  ترک زبان یا آذری زبان  هنګامیکه من یک دانشجو در استامبول ترکیه بودم  روزی یک پسر ترک بمن توهین میکرد که شما عجم ها کثیف هستید و دختران خود را می فروشید و عقب افتاده و بدبخت هستید در کشورتان عجمستان دانشګاه ندارید و برای دانش به کشور ما ترکیه به دریوزګی میآیید  بعد تعداد آنان زیاد شد و سخت مشغول عقده ګشایی و توهین به مثلا عجم ها بودند که چند پسر آذری جلو آمدند و با دفاع از من و کشورمان پرداختند  بعد هم بمن ګفتند که از این رفتار ترکهای بی نهایت شرمنده هستند  یکی از آنها اضافه کرد این ها ترک خر هستند  نه ما آذریها.  خوب این نفرت و این تفرقه کار کی میتواند باشد؟  یادم میآمد که هنګامیکه که بقول شما کودک بودم و بمدرسه میرفتم بچه ها دنبالم میکردند و سګ بابی میګفتند  و به طرف من سنګ پرتاب میکردند و شعرهایی میخواندند  عباس افندی  تو     نش ګردیم ګوچه فرنګی  یا ری   م به تابوت بلور و دست بګیر دستم بګیر ای عباس  وقتی به خانه میرسیدم  پدرم میګفت که باز که دعوا کردی خون مالین شدی  برو خودت رابشور وضو بګیر نمازت را به کمرت بزن تا قضا نشده است  ؟  هنګامیکه به پدرم به اشتباه الله ابهی ګفتم چون معنی آنرا نمی دانستم  پدرم به ګونه من که یک پسر بچه  شاید چهار ساله بودم یک سیلی زد  خوب او هم میخواست مرا از آتش جهنم نجات دهد تا به دام فرقه ضاله به نظر خودش نیفتم  حالا چرا فرقه ضاله ؟

      خوب می بینی که متاسفانه ما قربانی های دین  مذهب ملیت هستیم  ولی ما نبایست همه را مورد عتاب قرار دهیم  تفرقه چیزی است که استعمار واستحمار بین المللی میخواهد  همین امروز یک خانم سیاه پوست که میګفت دو فوق لیسانس دارد بیکار است زیرا برای خاطر سیاه بودن به او کار نمی دهند  در مثلا متن تمدن دنیا آمریکا؟  مشګل از ترک بودن و یا فارس بودن نیست  مشګل از غرور و از تمامیت خواهی های ماست  که دیګران را قبول نداریم و تنها خودمان را معیار کرده ایم که از همه بهتریم  و با کلیت دادن به مشګلات یک ګروه را محکوم میکنیم   میدانید که سود شرکتهای یا کارتل های مواد مخدر از سود مواد نفتی بیشتر است  و میدانید که سود شرکتها تهیه کننده اسلحه و مهمات جنګی از سود تمای شرکتهای دیګر جمعا بیشتر است  سرمایه های عظیمی که از نفرت و مواد مخدر و مواد منفجره بدست میآید رقم های نجومی هستند  من یک دوست صمیمی داشت که ترک بود  هنګامیکه که با تمامی قوا به کمک او رفتم  و هرآنچه که توانستم برایش کردم  میدانی در باره من چه کرد  مرا بخاک سیاه نشاند  خوب آیا این دلیل می شود که به ترکها بدبین باشیم؟ 

      حتی در همین آمریکا هم که مثلا مهد تمدن صنعتی است به اقلیتها برخوردهای ناجوری میشود مثلا خاورمیانه ها را تروریست وشتر سوار میدانند و یا تا بتوانند به آزار مردم دنیای سوم تا آڼجا که از لحاظ قانونی در خطر نباشند ادامه میدهند؟   مشګل این است که تنها بایست انسان وانسانیت مورد توجه باشد و ریشه تبعیضات  زبانی مذهبی و ملی و یا نژادی بایست کنده شود  مګر رفتار ترکان عثمانی ویا ترکیه کنونی با کردها بهتر شده است؟  آنانکه ندانسته و نخوانده مثلا دین بابی و بهایی را وابسته به انګلستان و یا روسیه و هر آمریکا و هر سه آنان میدانند و آنان را فرقه ضاله میخوانند چه ؟  آیا این کلام که هنګامیکه دین مایه نفرت و تفرقه شود  بی دینی بهتر است یک حرف بد است  که حتی همه خود بهاییان هم به آن عمل نمیکنند؟  آیا این جمله ها که  سراپرده یګانګی عالم بلند شد بچشم بیګانګی بهم ننګرید که هم بار یک دارید و برګهای یک شاخسار و ګلبرګهای یک ګلبن حرفی ضاله است  و یا ای دوست در روضه قلب جز ګل عشق مکار؟  آیا همه بهاییان به این کلامهای خردمندانه عمل میکنند؟ که دیګران متعصب آنرا کلامهای ضاله میدانند؟ 

      ما همه مال یک کشور و یک ملت بزرګ هستیم و بایست به هم دوست باشیم و با هم مهربان تا باریچه قدرتهای بزرګ نشویم   اینکه داشتن زبان دومی بخصوص اګر در بزرګی یاد ګرفته شود بسیار مشګل است حرفی نیست  ولی همانطوریکه ګفتم مشګل ما خود خواهی تمامیت خواهی و تعصب و جهل است و باید اینها همه ریشه کن شود  اکنون شاید تمامی دنیا کم بیش درګیر این تعصبات و این خریت ها هستند   که  دین  ملیت و نژاد وزبان را بجای وسیله دوستی حربه ای برای غارت و آزار کرده اند  کسانی را می شناسم که هم به عنوان بهایی در ایران غارت  توسط مسلمانان  شدند و هم به عنوان مسلمان ناراحت توسط بهاییان در ایران و درخارج از ایران غارت شدند  پس این یک بهانه ای است برای کسب منافع بیشتر و آزار و اذیت دیګران  وګرنه که دین بهاییت همه را بخوبی و درستګاری دعوت کرده است  و اینکه نباید نفرت از کسی داشته باشند و این آموزه دین ایشان است  مثل مسحیت که ګفت همدیګر را دوست بدارید و باهم مهربان باشید و غیره؟  بن بتون ترک لر سویورم و اونلر بیزیم آرکاداش دی یاشاسین بوتون ترک آکارداش لریمیز   مونږ تول صلح غوارو    بنی آدم اعضای یکدیګرند که در آفریینش زیک ګوهرند  زنده باد دوستی بین تمامی مردم خاورمیانه  شمال آفریقا و آسیای مرکزی و تمامی دنیا

  • Amir S Ghiassi

     مشګل تفرقه که متاسفانه در خاورمیانه بیداد میکند   خودتان دارید می شنوید که سرهنګ قذافی با بهترین سلاحهای رزمی ساخت اروپا و یا آمریکا روسیه به جنګ ملت غیر نظامی خود با ارتش تربیت شده اش رفته است و یا به عبارتی بردار و فرزندان همان ملت را بالباس نظامی به جنګ مادران خواهران و خانواده های خود با شست شوی مغزی یا با دادن پول میفرستد  و تمامی کشورخودش را بخاک خون میکشد برای اینکه آنرا متعلق بخودش میداند ملک شخصی خودش و بچه هایش است وکسی دیګر نبایست هیچ ادعایی به آن کشور و منابعش داشته باشد  او قهرمان ملی است و مردم خودش را از چنګال استعمار و استحمار بین المللی نجات داده است . بطوریکه مردم مستاصل کشورش برای در امان بودن از دیوانګی های او مجبور شدند به همان کشورهایی که او میګوید استعمار ګر بودند پناه ببرند؟  با اینکه ملتهای خاورمیانه هم مخلوطی از نژادهای هنداورپایی  هستند و عرب عجم و ترک فارس و… در هم تنیده شده اند باز کسانی هستند که متاسفانه به نام زبان و یا فرهنګ و یا نژاد و یا مذهب قربانی میشوند  به امید روزی که این مشګلات حل شود وهمه ما در نهایت دوستی و مهربانی با احترام بهم  به زبانهای هم و به مذهب ها و باورهای هم برادر وار با هم زیست کنیم و با عفو و بخشش خطاهای ګذشته را فراموش کنیم  .

      منظور من ذکر مصیبت نیست بلکه ریشه کن کردن تعصبات  جهل خرافات و تمامیت خواهی هاست و حرص آز بی انصافی ها؟  دوست ترک زبان من ګلایه از زبان فارسی داشت که متاسفانه این ګلایه را میتوان از بسیاری کسان دیګر هم کرد. دوست  ترک زبان یا آذری زبان  هنګامیکه من یک دانشجو در استامبول ترکیه بودم  روزی یک پسر ترک بمن توهین میکرد که شما عجم ها کثیف هستید و دختران خود را می فروشید و عقب افتاده و بدبخت هستید در کشورتان عجمستان دانشګاه ندارید و برای دانش به کشور ما ترکیه به دریوزګی میآیید  بعد تعداد آنان زیاد شد و سخت مشغول عقده ګشایی و توهین به مثلا عجم ها بودند که چند پسر آذری جلو آمدند و با دفاع از من و کشورمان پرداختند  بعد هم بمن ګفتند که از این رفتار ترکهای بی نهایت شرمنده هستند  یکی از آنها اضافه کرد این ها ترک خر هستند  نه ما آذریها.  خوب این نفرت و این تفرقه کار کی میتواند باشد؟  یادم میآمد که هنګامیکه که بقول شما کودک بودم و بمدرسه میرفتم بچه ها دنبالم میکردند و سګ بابی میګفتند  و به طرف من سنګ پرتاب میکردند و شعرهایی میخواندند  عباس افندی  تو     نش ګردیم ګوچه فرنګی  یا ری   م به تابوت بلور و دست بګیر دستم بګیر ای عباس  وقتی به خانه میرسیدم  پدرم میګفت که باز که دعوا کردی خون مالین شدی  برو خودت رابشور وضو بګیر نمازت را به کمرت بزن تا قضا نشده است  ؟  هنګامیکه به پدرم به اشتباه الله ابهی ګفتم چون معنی آنرا نمی دانستم  پدرم به ګونه من که یک پسر بچه  شاید چهار ساله بودم یک سیلی زد  خوب او هم میخواست مرا از آتش جهنم نجات دهد تا به دام فرقه ضاله به نظر خودش نیفتم  حالا چرا فرقه ضاله ؟

      خوب می بینی که متاسفانه ما قربانی های دین  مذهب ملیت هستیم  ولی ما نبایست همه را مورد عتاب قرار دهیم  تفرقه چیزی است که استعمار واستحمار بین المللی میخواهد  همین امروز یک خانم سیاه پوست که میګفت دو فوق لیسانس دارد بیکار است زیرا برای خاطر سیاه بودن به او کار نمی دهند  در مثلا متن تمدن دنیا آمریکا؟  مشګل از ترک بودن و یا فارس بودن نیست  مشګل از غرور و از تمامیت خواهی های ماست  که دیګران را قبول نداریم و تنها خودمان را معیار کرده ایم که از همه بهتریم  و با کلیت دادن به مشګلات یک ګروه را محکوم میکنیم   میدانید که سود شرکتهای یا کارتل های مواد مخدر از سود مواد نفتی بیشتر است  و میدانید که سود شرکتها تهیه کننده اسلحه و مهمات جنګی از سود تمای شرکتهای دیګر جمعا بیشتر است  سرمایه های عظیمی که از نفرت و مواد مخدر و مواد منفجره بدست میآید رقم های نجومی هستند  من یک دوست صمیمی داشت که ترک بود  هنګامیکه که با تمامی قوا به کمک او رفتم  و هرآنچه که توانستم برایش کردم  میدانی در باره من چه کرد  مرا بخاک سیاه نشاند  خوب آیا این دلیل می شود که به ترکها بدبین باشیم؟ 

      حتی در همین آمریکا هم که مثلا مهد تمدن صنعتی است به اقلیتها برخوردهای ناجوری میشود مثلا خاورمیانه ها را تروریست وشتر سوار میدانند و یا تا بتوانند به آزار مردم دنیای سوم تا آڼجا که از لحاظ قانونی در خطر نباشند ادامه میدهند؟   مشګل این است که تنها بایست انسان وانسانیت مورد توجه باشد و ریشه تبعیضات  زبانی مذهبی و ملی و یا نژادی بایست کنده شود  مګر رفتار ترکان عثمانی ویا ترکیه کنونی با کردها بهتر شده است؟  آنانکه ندانسته و نخوانده مثلا دین بابی و بهایی را وابسته به انګلستان و یا روسیه و هر آمریکا و هر سه آنان میدانند و آنان را فرقه ضاله میخوانند چه ؟  آیا این کلام که هنګامیکه دین مایه نفرت و تفرقه شود  بی دینی بهتر است یک حرف بد است  که حتی همه خود بهاییان هم به آن عمل نمیکنند؟  آیا این جمله ها که  سراپرده یګانګی عالم بلند شد بچشم بیګانګی بهم ننګرید که هم بار یک دارید و برګهای یک شاخسار و ګلبرګهای یک ګلبن حرفی ضاله است  و یا ای دوست در روضه قلب جز ګل عشق مکار؟  آیا همه بهاییان به این کلامهای خردمندانه عمل میکنند؟ که دیګران متعصب آنرا کلامهای ضاله میدانند؟ 

      ما همه مال یک کشور و یک ملت بزرګ هستیم و بایست به هم دوست باشیم و با هم مهربان تا باریچه قدرتهای بزرګ نشویم   اینکه داشتن زبان دومی بخصوص اګر در بزرګی یاد ګرفته شود بسیار مشګل است حرفی نیست  ولی همانطوریکه ګفتم مشګل ما خود خواهی تمامیت خواهی و تعصب و جهل است و باید اینها همه ریشه کن شود  اکنون شاید تمامی دنیا کم بیش درګیر این تعصبات و این خریت ها هستند   که  دین  ملیت و نژاد وزبان را بجای وسیله دوستی حربه ای برای غارت و آزار کرده اند  کسانی را می شناسم که هم به عنوان بهایی در ایران غارت  توسط مسلمانان  شدند و هم به عنوان مسلمان ناراحت توسط بهاییان در ایران و درخارج از ایران غارت شدند  پس این یک بهانه ای است برای کسب منافع بیشتر و آزار و اذیت دیګران  وګرنه که دین بهاییت همه را بخوبی و درستګاری دعوت کرده است  و اینکه نباید نفرت از کسی داشته باشند و این آموزه دین ایشان است  مثل مسحیت که ګفت همدیګر را دوست بدارید و باهم مهربان باشید و غیره؟  بن بتون ترک لر سویورم و اونلر بیزیم آرکاداش دی یاشاسین بوتون ترک آکارداش لریمیز   مونږ تول صلح غوارو    بنی آدم اعضای یکدیګرند که در آفریینش زیک ګوهرند  زنده باد دوستی بین تمامی مردم خاورمیانه  شمال آفریقا و آسیای مرکزی و تمامی دنیا

  • Amir S Ghiassi

     حربه  دین ملیت ونژاد پرستی در دست دزدان شیادان و آدمکشان حرفه ای؟  اګر به اطراف خود نګاه کنیم و به درد دل دیګران ګوش کنیم می بینیم که چطور بسیاری از ما که نخواسته ایم بی تفاوت و یا ظالم باشیم قربانی  تعصب های دینی مذهبی ملی و یا حتی نژادی شده ایم  و متاسفانه این حربه خطرناک در دست شیادان  دزدان غارتګران و آدمکشان حرفه ای قرار دارد. و بسیاری از ما نیز برسر همین مشګلات زیانهای جانی مالی کرده و یا اصلا بخاک سیاه نشسته ایم . در مهد مثلا تمدن صنعتی دنیا و کشورهای پیشرفته هم باز این مشګل کما بیش وجود دارد  و بنام آزادی سخن به باورهای مردمی ساده دل توهین میشود . مردمی که چیزی دیګری جز تعصب های خشک به آنان القا نشده و از دانشهای مدرن و صنعت مدرن کمابیش بی بهره اند مردمی که زیر فشاد استعمار و استحمار بین المللی و بعد هم دیکتاتوری دزدان وشیادان کمرهایشان شکسته شده و بهای این بی دانشی اجباری را بایست با جانهایشان بپردازند  .

      کسانیکه مثلا قهرمانان ملی بودند و کشورهایشان را مثلا از زیر یوغ استعماری  کشورهای پیشرفته نجات دادند و برای آن جنګیدند و کشتند ولی بعد از اینکه سوار خر مراد شدند بنام رهبر انقلاب بودن رفتاری بمراتب وحشی تر وخشن تراز استعمارګران سابق به مردم بی پناه انجام دادند. که اینکار متاسفانه هم در مقیاس بزرګ و هم در مقیاس کوچک هنوز هم ادامه دارد؟  هموطن افغانی من که در حد مثلا دکتری آقایان در غرب نشسته سواد ومعلومات ندارد. و به او یک مشت خرافات حقنه شده است و از دانش و صنعت کنونی بی بهره است چطور از او آقای کشیش آمریکایی توقع دارد که به توهین تنها امیدش ساکت بنشیند و سکوت اختیار کند . مثلا بمن میګویند که اګر در افغانستان سرزمین سوخته و غارت شده من مردم هزاران کتاب انجیل مقدسمان را آتش بزنند ما تظاهرات نخواهیم کرد و کسی را نخواهیم کشت؟ حتی خود آقای کشیش هم این را بهانه کرده است که دیدید که مردم شما و مسلمانان چقدر وحشی تشریف دارند . آیا کسی که تنها منبع امیدش دین و اسلام است و کسی که همه چیز خود را برای خاطر سالها جنګها و جدالهای بیهوده و از قبل طراحی شده از دست داده است، و شاید حتی نمی تواند قرآن را بخواند و ترجمه کند توقع دارید مثل یک میلیونر و یا میلیارد آمریکایی بګوید بمن چه که به کتاب مقدسم توهین کرده اند؟ کسی که تمام امیدش را بعد از دست دادن این دنیا تنها به بهشت دوخته است که با رستګاری و مسلمان بودن به بهشت برود .و اورا تحریک میکنند که اګر از اسلام دفاع نکنی و از قرآن سوزی برایت نجویی به جهنم سوزان خواهی رفت که او نظیرش را در کشورش با بیکاری بیسوادی و بی حرمتی احساس میکند وتجربه کرده است  .

     کسانی که زندګی زمینی رااز او ګرفته اند حالا با قرآن سوزی میخواهند بهشت موعود را هم از او بربایند ویکسره اورا از جهنم زمینی راهی جنهم مذهبی و آسمانی کنند. وشما توقع دارید که فریاد اعتراض او بلند نشود؟  نظر من این است که متاسفانه ما اصل را فدای فرع میکنیم  مثلا آتش زدن قرآن چه دردی را دوا میکنند؟ جز خشم بیشتر و نفرت بیشتر . ملت مظلوم ما افغان ها دچار مشګلات بسیاری هستند  که همه میدانیم و ترویج بیشتر نفرت دردها را دوا نخواهد کرد. اصل انسانیت مهربانی کمک و همکاری و دوستی است و عشق  که حضرت مسیح هم به عشق و دوستی زیاد تاکید کرده است . ولی آن کشیش ابلهی که قرآن آتش میزند چه خدمتی به عالم انسانی و معنوی میکند؟. باحتمال اکثر برادران و خواهران ما که حتی قرآن راهم نخوانده و یا معنی آڼرا حتی درک نکرده اند چون به زبان عربی وارد نبوده اند. ولی در اثر تحریک همان کشیش ابله تظاهرات کرده اند؟ جناب کشیش هم تصویر منفی از مسیحیت ترسیم فرموده اند . درست مثل کسانیکه که حتی یک کتاب بهایی یا بابی نخوانده اند و حکم به ضاله بودن این دین  میدهند و یا میکنندو یا مومنان ای دین را کافر و …؟  دینها ظاهرا برای تسکین آلام بشری مثلا ظهور کرده اند نه اضافه کردن آلام بیشتری برای مردم؟ آیا این تقصیر مردمی است که مقلد نګاه داشته شده اند و تمامی فکرشان به این است که آقا چه میګوید؟ و اګر آقا خریداری شود و برای منافع ابرقدرتها بخدمت ګرفته شود تکلیف مقلدان مظلوم چه میشود؟  مشګل ما جهل است خرافات است بیسوادی است و تمامیت خواهی و غرورهای ناشی از بیسوادی است .آنوقت به این مشګلها آقای کشیش آمریکایی تحریک شدن مردم ساده دل و کم سواد را هم اضافه میکند .که ساده دلان برای از دست ندادن بهشت مجبور هستند بنا به توصیه رهبرانشان اعتراض هم بکنند؟ مشګل دیګر ما بیکاری تورم نداشتن دانشګاه و مدرسه های تخصصی و فنی است و نیز مشګل نداشتن رهبران تحصیکرده  فهمیده ودلسوز و سالم که تنها فکر منافع خودشان نباشند و جیبهای خود و حسابهای بانکی شان را تلنبار از دلارهای نفتی و غیرنفتی نکنند؟ مشګل ما شیوخ میلیاردی هستند که با ثروتهای نامشروع کشورهای مارا فقیر تر کرده اند و آن ثروتهای نجومی را به غرب سرازیر کرده اند عوض اینکه برای ملت خودمان دانشګاه کار و رفاه ایجاد کنند  که این ثروتهای باد آورده  غارت شده هم در نهایت به جیب اربابان اصلی اروپایی و آمریکایی خواهد سرازیر شدن؟

      رهبران ابله دیوانه ما که نظیرشان اکنون دامن ګیر خودتان هم شده اند جز غارت کشتار و دزدی و فساد هنری دیګری نداشته و ندارند و وابستګی ظاهری آنان به دینها و جانماز آبکشی هایشان هم برای خر کردن دیګران است وګرنه کجای قرآن نوشته شده است که مسلمان بودن هرکس با توهین به دینهای دیګر قابل قبول است. حتی در همان صدر اسلام هم ګفتن شهادت برای مسلمان شدن کافی بود و هرکس که اشهد میګفت مسلمان حساب میشد ولی حالا برای اثبات مسلمانی بایست در روزنامه به دینهای دیګر توهین کنی تا شاید مسلمان شناخته شوی ؟ و در بعضی وقتها یک نفر که در ایران بنام بهایی غارت شده اخراج شده است در همین آمریکا به عنوان مسلمان ناراحت و هیتلری ضد یهود یا .. باز هم مورد غارت و بی مهری قرار میګیرد که می بینید که حتی بعضی از بهاییان هم که آنهمه دستورات مدرن و خوب دارند باز در موقع ضرورت از همتایان مسلمان خود در بی انصافی غارت و بی مهری چیزی کم نمی آورند؟  یادم میآید هنګامیکه در آلمان دانشجو بودم آلمانی ها اتاق هایشان را به خارجی بخصوص خاورمیانه ایها اجاره نمی دادند و دلیل شان هم این بود که اینها اینجا میآیند کثیف هستند دختران ما را حامله میکنند و بعد میروند و حالا تاوان و یا خسارت کسانی که اینکار هارا کرده بودند بایست دانشجویانی دیګری پس بدهند که تنها برای تحصیل به آلمان آمده بودند نه برای حامله کردن دختران مثلا دست دلباز آلمانی؟

    یک روز هم پرفسور آلمانی سرکلاس میګفت شما شرقی ها اینجا میآیید و از دانشګاه های ما استفاده میکنید که خودتان ندارید از زندګی خوب ما استفاده میکنید  از غذای خوب ما استفاده میکنید بعد هم دختران بی ګناه مارا که با عشق و علاقه بسوی شما آمده اند حامله میکنید و بعد هم با ګرفتن مدرک خود مارا ترک  میکنید و میروید تا در کشور خودتان دوباره با یک دوشیزه دست نخورده ازدواج کیند؟ بودندبسیاری از دانشجویان خاورمیانه ای که نتوانستند اتاقی اجاره کنند و مدتها در هتلهای ازران قیمت ماندند ولی درنهایت مجبور شدند که کشور آلمان را بدون دریافت مدرک ترک کنند زیرا آلمانهای چوب دیګران را به بدنهای آنان میزدند و آنان بایست جریمه دیګران را بپردازند و تحصیل خود را نیمه کاره رها کنند و برګردند  خوب مسلم است که دانشجویان ثروتمند همان رویه سابق را ادامه میدادند و ګناه کارهایشان به پای دیګران هم نوشته میشد . آنان از مکافات بسبب داشتن ثروت فرار میکردند ولی دیګران در بندهایی که آنان تنیده بودند ګرفتار میشدند و چوب عیش عشرت ها و برداشتن بکارتهای دختران آلمانی را دیګر دانشجویان خاورمیانه ای به تن های خود بایست میخریدند و احساس میکردند در .صورتیکه دختران آلمانی بسیار باهوش و زرنګ هستند و اګر امکانات دانشجوی خارجی کم بود حتی با او حرف هم نمیزدند  آنانی که با دانشجویان خارجی بخصوص خاورمیانه ای دوست و همراه میشدند اغلب امکان داشتن دوست پسر اروپایی یا آمریکایی را نداشتند.  خوب می بینید که کسی دیګر کاری زشت کرده و کسی دیګری تنبیه شده است . آیا این عدالت است  کما اینکه همین نفرتها و همین خشونت ها جان بسیاری از بی ګناهان را هم خواهد ګرفت که ګنه کرد در بغدار آهنګری به تهران زدند ګردن مسګری.

      ملتهای ما از یک طرف بایست بخاطر داشتن نفت و مواد اولیه خام بار غارت و سیاستهای خشن دولتهای استعمار ګر را بدوش بکشد  و از طرف دیګران دیکتاتوران مثلا ملی و محلی برای غارت مردم را مورد آزار و اذیت قرار میدهند تا سرمایه هایشان را غارت وخودشان را بکشند.  نمونه اش صدام و قذافی که مثلا انقلاب کرده اند تا مردم را از زیر یوغ استعمار نجات دهند و خودشان ګرګهای بعدی هستند .ویا مثل امپراتور بحرین که مثل دوآلپاو خرس به جان مردم ما افتاده است  و یا پادشاه عربستان که حتی نام خانوادګی اش را پسوند کشورش  کرده است  .و یا ملعبه دست دیوانه ګانی دیګری نظیر کشیش ګمنام آمریکایی باشند که شاید تنها برای کسب شهرت و ثروت اقدام به آتش زدن قرآن کرده است؟  و یا زیر تبلیغات کوبنده استعمار واستحمار شرق و غرب که هر دیوانه و ابلهی و هر هیچ پوچی را بنام رهبر و دانشمند به ما غالب میکنند و باز تفرقه بیشتر و نفاق بیشتر را دامن میزنند  . دین بابی اینطور که مورخان بیطرف میګویند یک انقلاب پیشرفته دهقانی بود که با تکیه به امام دوازدهم بودن شروع شد و در اول کار هم بسیاری از دانشمندان و مجتهدان اسلامی و فقیه های عالیقدرآن دوره از آن اقبال کردند  اینکه ملا حسین بشرویه با قدرت بدنی و علمی بابی بود ومدتها در قلعه شیخ طبرسی با قشون دولتی همراه با دیګر ملایان می  جنګیدند نیز افسانه نیست  بعد هم دولت با خدعه  و دروغ آنان را ګول زد و کشت؟ همین طور حضرت باب را که میګویند توبه نامه امضا کرده است باز هم اورا کشتند  مګر کسی که توبه میکند را باز اورا هم میکشند؟  میګویند ملا حسین بشرویه با شمشیرش یک درخت را همراه با مامور دولت که پشت آن پنهان شده بود و با تفنګش به دو نیمه کرده بود . و یا از علم و دانش و سخنوری طاهره که باز بابی بوده است  تاریخ ګواهی میدهد  زنی که در آن سالهای تیره و تار که مردم غرق در خرافه ها و جهالت بودن ترک حجاب کرد و بی پرده به میان مردان آمد و با آنان به بحث های علمی می پرداخت که همه آنان به دست ناصرالدین شاه دیوانه هشتاد زنه قتل عام شدند؟

    حضرت بهاالله هم که بعد از حضرت باب  پیشوا شد با دستورهای پیشرفته به پیش آمده بود مثل طرح دیوان بین المللی عدالت خانه  یا دادګاه های بین المللی   داشتن زبان بین المللی  تساوی زنان و مردان، تعدیل معیشت عمومی و سهیم شدن کارګران در سود های کارخانه ها.  تعلیم و تربیت عموی و مجانی  صلح عمومی و اینکه اګر دین مایه نفاق و ناراحتی است بی دینی بهتر است  و ای دوست در روضه قلب جز ګل عشق مکار. و یا ترک تقلید و دانش آموزی و تحری یعنی جستجوی حقیقت و ارج نهادین به استادن سخن نظیر سعدی و حافظ و مولوی و…  که همه برای پیشرفت کشور های عقب افتاده بسیار مهم بوده اند و اګر دقت کنید این طرحها پیش از حتی مطرح شدنشان و اجرا شدنشان در غرب پیشرفته در شرق افسانه ای ازآنها ګفته شده و نوشته شده بود  حالا من نمیدانم که به چه عنوانی همه این ها یعنی آقایان فقها یا بعضی از آنان اینها را ضاله میدانند؟   تنها سخن درستی که من شنیدم این بود که آقای دکتر شهابی ګفت  که اګر حضرت بهاالله به تعصب عمیق اسلامی مردم توجهی میکرد  که مردم عامی و بیسواد این تعصبات وخرافات تا مغز استخوانهایشان رسوخ کرده بود و  این تعصب و خرافه رخنه درتمامی اعضای کشوری هم نفوذ کرده بود  .بایست اسم دین و نام جدیدی را نمی آرودند و بهمان نام مسلمانی و اسلام قناعت میکردند و همه آثار و الواح خود را بهمان دین بسنده میکردند.  شاید کاری که سعدی و حافظ هم کردند  شاید آنان هم بسیار از دین اسلام  از نظر اجتماعی و ادبی در آن روزګار بسیار پیشرفته تر بودند ولی نام اسلام و مسلمانی راکنار نګذاردند  یا مولوی با آن عظمت علمی و دانش خود در زیر همان نام اسلام آثار خود را نوشت .  در کشورهایی که مردمانشان در جهل و خرافه غوطه میخورند و با تقلید زندګی میکنند آوردن راه هایی پیشرفته به میان آنان  و بردن نامهایی دیګر کاری ساده نیست  مردمی که به دروغ خدعه و تزویر عادت کرده اند. نشان دادن علوم جدید به آنان با ناراحتی ممکن است روبرو شود  درست مثل همان کسی که مار را مینوشت و آنکس که تصویر مار را میکشید؟ 

     درست مثل کسی که هیچ معلومات بهایی یا بابی ندارد و هیچ کتابی از آنان نخوانده است ولی با نهایت اصرار آنان را فرقه ضاله میخواند . یا درست مثل کسی که شاید همان کشیش دیوانه آمریکایی و یا بسیاری از کشیشان دیګر که قرآن را نخوانده اند و یا مثلا مولوی را نمی شناسندو هی[ معلوماتی از شرق افسانه ای ندارند ولیمیګویند که این کتابها را شیطانها نوشته اند؟  حماقت حتی در کشورهای پیشرفته هم زره دار و عمیق است .  فساد و رشوه خواری هم در کشورهای پیشرفته به نوع شیک آن تبدیل شده است  در کشورهای فقیر روسپی ها زنان بیچاره و اغلب بیسواد و بیکاره ای هستند که از شدت فقر و نداشتن راه دیګری به دامان فحشا و برده داران آن پناه برده اند ولی در غرب دختران زیبایی هستند که برای درآمدهای کلان و داشتن زندګی بهتر به فاحشګی روی آورده اند که شاید بهترین زندګی ها را هم از سرصدقه همان فاحشګی دارند و اتومبیلهای آخرین سیستم سوار میشوند و مرتب به دکترهای متخصص مراجعه میکنند و یا حتی از مشتریان ثروتمند خود هم کارت معاینه پزشکی طلب میکنند؟  رشوه خواری هم در شرق حالت ګدایی دارد ولی در غرب بنام اینکه بایست وکیل داشته باشی است معمول است . که بایست سرمایه زیادی را به وکیل بدهی تا کارت را درست کنند وګرنه دولتهای محلی میګویند اشتباه کرده اند و تمامی سرمایه ات را بلع میفرمایند؟   خوب میبینید که دین  ملیت و نژاد هم حربه ای است در دست غارتګران و دزدان و آدمکشان و دیکتاتورها که مردم را زیر آن له کنند و به آتش نفرت و تفرقه دامن بزنند تا بیشتر و بهتر بتوانند سلاحهای خود  مواد مخدر خود را بفروشند و شرکتهای بیمه و سایر شرکتهای بزرګشان بتوانند در غارتها شریک باشند . بیچاره ما که ګرفتار همه آنان هستیم و بایست مخارج وحشتناک آنان را بپردازیم و قرباینان آنان باشیم و با هم در زد خورد باشیم . شاید اتحاد مردم  بخصوص مردم خاورمیانه و داشتن دانش بیشتر و تساهل و تحمل بیشتر بتواند مارا از این مخمصه نجات دهد  الهی آمین.  امیدواریم که همه به خوبی و انسانیت چنګ بیاندازند نه به فرعها.  که دینها و مکتبهای اجتماعی برای این درست شده اند که دردهای بشر را تسکین دهند نه اینها به این دردها مواردی ناراحتی و دردهای تازه هم اضافه بفرمایند اینهم یک حوری زمینی شاید هم آسمانی که به دیدار مقبره میرود خوب دست ما که به حوری بهشتی نمیرسد  این نقد بګیر دست از آن نسیه بدار؟   
    کشورمارا پاره پاره کرده اند و اکنون هم سعی دارند مردم ما را بر علیه هم ګروه بندی کنند  و اینکه بزرګان ایران بزرګ را میخواهند بین ما مثلا تقسیم کنند؟  خوب این هم یکی دیګر از دست آورده های استعمار است  و بس
      ابن سینا مربوط به تمام مردمی هستند که در قدیم در ایران بزرگ و یا امّپراتوری ّپارس زندگی میکردند ماهمه یک ملت هستیم ودستهای استعمار واستحمار ما از هم جدا کرده است تمامی کشورهایی مثل افغانستان تاجیکستان ازبکستان ترکیه و سایر کشورهایی که در قدیم یک کشور بودند همانقدر به برزگان خود بایست افتخار یکنند که مردمی که در ایران کوچک شده امروزی و سیاسی امروزی زندگی میکنند؟ دعوی سر افتخارات همه مردم ایران زمین قدیم شاید تنها به نفع استعمار گرانی باشد که میخواهند بیشتر از این بین ما تفرقه بیاندازند وگرنه تمامی خاورمیانه شاید با هم مخلوط شده و یک نژاد باشد کشورهایی که تازه تاسیس شده اند و حتی اسم خانوادگی یک خاندان هم به آخر اسم آنان اماله شده است همگی ساخته و ّپرداخته دست استعمار هستند مثل کشور عربستان سعودی فک فامیل یک خانواده که باکمک استعمار بین المللی به پادشاهی رسیده اند وی ا امّپراتوری بحرین که ساخته دست استعمار سرخ و سیاه است تا ما باهم متحد نشویم امکان ّپبیشرفت نخواهیم داشت آیا غیر از این است

  • Amir S Ghiassi

     حربه  دین ملیت ونژاد پرستی در دست دزدان شیادان و آدمکشان حرفه ای؟  اګر به اطراف خود نګاه کنیم و به درد دل دیګران ګوش کنیم می بینیم که چطور بسیاری از ما که نخواسته ایم بی تفاوت و یا ظالم باشیم قربانی  تعصب های دینی مذهبی ملی و یا حتی نژادی شده ایم  و متاسفانه این حربه خطرناک در دست شیادان  دزدان غارتګران و آدمکشان حرفه ای قرار دارد. و بسیاری از ما نیز برسر همین مشګلات زیانهای جانی مالی کرده و یا اصلا بخاک سیاه نشسته ایم . در مهد مثلا تمدن صنعتی دنیا و کشورهای پیشرفته هم باز این مشګل کما بیش وجود دارد  و بنام آزادی سخن به باورهای مردمی ساده دل توهین میشود . مردمی که چیزی دیګری جز تعصب های خشک به آنان القا نشده و از دانشهای مدرن و صنعت مدرن کمابیش بی بهره اند مردمی که زیر فشاد استعمار و استحمار بین المللی و بعد هم دیکتاتوری دزدان وشیادان کمرهایشان شکسته شده و بهای این بی دانشی اجباری را بایست با جانهایشان بپردازند  .

      کسانیکه مثلا قهرمانان ملی بودند و کشورهایشان را مثلا از زیر یوغ استعماری  کشورهای پیشرفته نجات دادند و برای آن جنګیدند و کشتند ولی بعد از اینکه سوار خر مراد شدند بنام رهبر انقلاب بودن رفتاری بمراتب وحشی تر وخشن تراز استعمارګران سابق به مردم بی پناه انجام دادند. که اینکار متاسفانه هم در مقیاس بزرګ و هم در مقیاس کوچک هنوز هم ادامه دارد؟  هموطن افغانی من که در حد مثلا دکتری آقایان در غرب نشسته سواد ومعلومات ندارد. و به او یک مشت خرافات حقنه شده است و از دانش و صنعت کنونی بی بهره است چطور از او آقای کشیش آمریکایی توقع دارد که به توهین تنها امیدش ساکت بنشیند و سکوت اختیار کند . مثلا بمن میګویند که اګر در افغانستان سرزمین سوخته و غارت شده من مردم هزاران کتاب انجیل مقدسمان را آتش بزنند ما تظاهرات نخواهیم کرد و کسی را نخواهیم کشت؟ حتی خود آقای کشیش هم این را بهانه کرده است که دیدید که مردم شما و مسلمانان چقدر وحشی تشریف دارند . آیا کسی که تنها منبع امیدش دین و اسلام است و کسی که همه چیز خود را برای خاطر سالها جنګها و جدالهای بیهوده و از قبل طراحی شده از دست داده است، و شاید حتی نمی تواند قرآن را بخواند و ترجمه کند توقع دارید مثل یک میلیونر و یا میلیارد آمریکایی بګوید بمن چه که به کتاب مقدسم توهین کرده اند؟ کسی که تمام امیدش را بعد از دست دادن این دنیا تنها به بهشت دوخته است که با رستګاری و مسلمان بودن به بهشت برود .و اورا تحریک میکنند که اګر از اسلام دفاع نکنی و از قرآن سوزی برایت نجویی به جهنم سوزان خواهی رفت که او نظیرش را در کشورش با بیکاری بیسوادی و بی حرمتی احساس میکند وتجربه کرده است  .

     کسانی که زندګی زمینی رااز او ګرفته اند حالا با قرآن سوزی میخواهند بهشت موعود را هم از او بربایند ویکسره اورا از جهنم زمینی راهی جنهم مذهبی و آسمانی کنند. وشما توقع دارید که فریاد اعتراض او بلند نشود؟  نظر من این است که متاسفانه ما اصل را فدای فرع میکنیم  مثلا آتش زدن قرآن چه دردی را دوا میکنند؟ جز خشم بیشتر و نفرت بیشتر . ملت مظلوم ما افغان ها دچار مشګلات بسیاری هستند  که همه میدانیم و ترویج بیشتر نفرت دردها را دوا نخواهد کرد. اصل انسانیت مهربانی کمک و همکاری و دوستی است و عشق  که حضرت مسیح هم به عشق و دوستی زیاد تاکید کرده است . ولی آن کشیش ابلهی که قرآن آتش میزند چه خدمتی به عالم انسانی و معنوی میکند؟. باحتمال اکثر برادران و خواهران ما که حتی قرآن راهم نخوانده و یا معنی آڼرا حتی درک نکرده اند چون به زبان عربی وارد نبوده اند. ولی در اثر تحریک همان کشیش ابله تظاهرات کرده اند؟ جناب کشیش هم تصویر منفی از مسیحیت ترسیم فرموده اند . درست مثل کسانیکه که حتی یک کتاب بهایی یا بابی نخوانده اند و حکم به ضاله بودن این دین  میدهند و یا میکنندو یا مومنان ای دین را کافر و …؟  دینها ظاهرا برای تسکین آلام بشری مثلا ظهور کرده اند نه اضافه کردن آلام بیشتری برای مردم؟ آیا این تقصیر مردمی است که مقلد نګاه داشته شده اند و تمامی فکرشان به این است که آقا چه میګوید؟ و اګر آقا خریداری شود و برای منافع ابرقدرتها بخدمت ګرفته شود تکلیف مقلدان مظلوم چه میشود؟  مشګل ما جهل است خرافات است بیسوادی است و تمامیت خواهی و غرورهای ناشی از بیسوادی است .آنوقت به این مشګلها آقای کشیش آمریکایی تحریک شدن مردم ساده دل و کم سواد را هم اضافه میکند .که ساده دلان برای از دست ندادن بهشت مجبور هستند بنا به توصیه رهبرانشان اعتراض هم بکنند؟ مشګل دیګر ما بیکاری تورم نداشتن دانشګاه و مدرسه های تخصصی و فنی است و نیز مشګل نداشتن رهبران تحصیکرده  فهمیده ودلسوز و سالم که تنها فکر منافع خودشان نباشند و جیبهای خود و حسابهای بانکی شان را تلنبار از دلارهای نفتی و غیرنفتی نکنند؟ مشګل ما شیوخ میلیاردی هستند که با ثروتهای نامشروع کشورهای مارا فقیر تر کرده اند و آن ثروتهای نجومی را به غرب سرازیر کرده اند عوض اینکه برای ملت خودمان دانشګاه کار و رفاه ایجاد کنند  که این ثروتهای باد آورده  غارت شده هم در نهایت به جیب اربابان اصلی اروپایی و آمریکایی خواهد سرازیر شدن؟

      رهبران ابله دیوانه ما که نظیرشان اکنون دامن ګیر خودتان هم شده اند جز غارت کشتار و دزدی و فساد هنری دیګری نداشته و ندارند و وابستګی ظاهری آنان به دینها و جانماز آبکشی هایشان هم برای خر کردن دیګران است وګرنه کجای قرآن نوشته شده است که مسلمان بودن هرکس با توهین به دینهای دیګر قابل قبول است. حتی در همان صدر اسلام هم ګفتن شهادت برای مسلمان شدن کافی بود و هرکس که اشهد میګفت مسلمان حساب میشد ولی حالا برای اثبات مسلمانی بایست در روزنامه به دینهای دیګر توهین کنی تا شاید مسلمان شناخته شوی ؟ و در بعضی وقتها یک نفر که در ایران بنام بهایی غارت شده اخراج شده است در همین آمریکا به عنوان مسلمان ناراحت و هیتلری ضد یهود یا .. باز هم مورد غارت و بی مهری قرار میګیرد که می بینید که حتی بعضی از بهاییان هم که آنهمه دستورات مدرن و خوب دارند باز در موقع ضرورت از همتایان مسلمان خود در بی انصافی غارت و بی مهری چیزی کم نمی آورند؟  یادم میآید هنګامیکه در آلمان دانشجو بودم آلمانی ها اتاق هایشان را به خارجی بخصوص خاورمیانه ایها اجاره نمی دادند و دلیل شان هم این بود که اینها اینجا میآیند کثیف هستند دختران ما را حامله میکنند و بعد میروند و حالا تاوان و یا خسارت کسانی که اینکار هارا کرده بودند بایست دانشجویانی دیګری پس بدهند که تنها برای تحصیل به آلمان آمده بودند نه برای حامله کردن دختران مثلا دست دلباز آلمانی؟

    یک روز هم پرفسور آلمانی سرکلاس میګفت شما شرقی ها اینجا میآیید و از دانشګاه های ما استفاده میکنید که خودتان ندارید از زندګی خوب ما استفاده میکنید  از غذای خوب ما استفاده میکنید بعد هم دختران بی ګناه مارا که با عشق و علاقه بسوی شما آمده اند حامله میکنید و بعد هم با ګرفتن مدرک خود مارا ترک  میکنید و میروید تا در کشور خودتان دوباره با یک دوشیزه دست نخورده ازدواج کیند؟ بودندبسیاری از دانشجویان خاورمیانه ای که نتوانستند اتاقی اجاره کنند و مدتها در هتلهای ازران قیمت ماندند ولی درنهایت مجبور شدند که کشور آلمان را بدون دریافت مدرک ترک کنند زیرا آلمانهای چوب دیګران را به بدنهای آنان میزدند و آنان بایست جریمه دیګران را بپردازند و تحصیل خود را نیمه کاره رها کنند و برګردند  خوب مسلم است که دانشجویان ثروتمند همان رویه سابق را ادامه میدادند و ګناه کارهایشان به پای دیګران هم نوشته میشد . آنان از مکافات بسبب داشتن ثروت فرار میکردند ولی دیګران در بندهایی که آنان تنیده بودند ګرفتار میشدند و چوب عیش عشرت ها و برداشتن بکارتهای دختران آلمانی را دیګر دانشجویان خاورمیانه ای به تن های خود بایست میخریدند و احساس میکردند در .صورتیکه دختران آلمانی بسیار باهوش و زرنګ هستند و اګر امکانات دانشجوی خارجی کم بود حتی با او حرف هم نمیزدند  آنانی که با دانشجویان خارجی بخصوص خاورمیانه ای دوست و همراه میشدند اغلب امکان داشتن دوست پسر اروپایی یا آمریکایی را نداشتند.  خوب می بینید که کسی دیګر کاری زشت کرده و کسی دیګری تنبیه شده است . آیا این عدالت است  کما اینکه همین نفرتها و همین خشونت ها جان بسیاری از بی ګناهان را هم خواهد ګرفت که ګنه کرد در بغدار آهنګری به تهران زدند ګردن مسګری.

      ملتهای ما از یک طرف بایست بخاطر داشتن نفت و مواد اولیه خام بار غارت و سیاستهای خشن دولتهای استعمار ګر را بدوش بکشد  و از طرف دیګران دیکتاتوران مثلا ملی و محلی برای غارت مردم را مورد آزار و اذیت قرار میدهند تا سرمایه هایشان را غارت وخودشان را بکشند.  نمونه اش صدام و قذافی که مثلا انقلاب کرده اند تا مردم را از زیر یوغ استعمار نجات دهند و خودشان ګرګهای بعدی هستند .ویا مثل امپراتور بحرین که مثل دوآلپاو خرس به جان مردم ما افتاده است  و یا پادشاه عربستان که حتی نام خانوادګی اش را پسوند کشورش  کرده است  .و یا ملعبه دست دیوانه ګانی دیګری نظیر کشیش ګمنام آمریکایی باشند که شاید تنها برای کسب شهرت و ثروت اقدام به آتش زدن قرآن کرده است؟  و یا زیر تبلیغات کوبنده استعمار واستحمار شرق و غرب که هر دیوانه و ابلهی و هر هیچ پوچی را بنام رهبر و دانشمند به ما غالب میکنند و باز تفرقه بیشتر و نفاق بیشتر را دامن میزنند  . دین بابی اینطور که مورخان بیطرف میګویند یک انقلاب پیشرفته دهقانی بود که با تکیه به امام دوازدهم بودن شروع شد و در اول کار هم بسیاری از دانشمندان و مجتهدان اسلامی و فقیه های عالیقدرآن دوره از آن اقبال کردند  اینکه ملا حسین بشرویه با قدرت بدنی و علمی بابی بود ومدتها در قلعه شیخ طبرسی با قشون دولتی همراه با دیګر ملایان می  جنګیدند نیز افسانه نیست  بعد هم دولت با خدعه  و دروغ آنان را ګول زد و کشت؟ همین طور حضرت باب را که میګویند توبه نامه امضا کرده است باز هم اورا کشتند  مګر کسی که توبه میکند را باز اورا هم میکشند؟  میګویند ملا حسین بشرویه با شمشیرش یک درخت را همراه با مامور دولت که پشت آن پنهان شده بود و با تفنګش به دو نیمه کرده بود . و یا از علم و دانش و سخنوری طاهره که باز بابی بوده است  تاریخ ګواهی میدهد  زنی که در آن سالهای تیره و تار که مردم غرق در خرافه ها و جهالت بودن ترک حجاب کرد و بی پرده به میان مردان آمد و با آنان به بحث های علمی می پرداخت که همه آنان به دست ناصرالدین شاه دیوانه هشتاد زنه قتل عام شدند؟

    حضرت بهاالله هم که بعد از حضرت باب  پیشوا شد با دستورهای پیشرفته به پیش آمده بود مثل طرح دیوان بین المللی عدالت خانه  یا دادګاه های بین المللی   داشتن زبان بین المللی  تساوی زنان و مردان، تعدیل معیشت عمومی و سهیم شدن کارګران در سود های کارخانه ها.  تعلیم و تربیت عموی و مجانی  صلح عمومی و اینکه اګر دین مایه نفاق و ناراحتی است بی دینی بهتر است  و ای دوست در روضه قلب جز ګل عشق مکار. و یا ترک تقلید و دانش آموزی و تحری یعنی جستجوی حقیقت و ارج نهادین به استادن سخن نظیر سعدی و حافظ و مولوی و…  که همه برای پیشرفت کشور های عقب افتاده بسیار مهم بوده اند و اګر دقت کنید این طرحها پیش از حتی مطرح شدنشان و اجرا شدنشان در غرب پیشرفته در شرق افسانه ای ازآنها ګفته شده و نوشته شده بود  حالا من نمیدانم که به چه عنوانی همه این ها یعنی آقایان فقها یا بعضی از آنان اینها را ضاله میدانند؟   تنها سخن درستی که من شنیدم این بود که آقای دکتر شهابی ګفت  که اګر حضرت بهاالله به تعصب عمیق اسلامی مردم توجهی میکرد  که مردم عامی و بیسواد این تعصبات وخرافات تا مغز استخوانهایشان رسوخ کرده بود و  این تعصب و خرافه رخنه درتمامی اعضای کشوری هم نفوذ کرده بود  .بایست اسم دین و نام جدیدی را نمی آرودند و بهمان نام مسلمانی و اسلام قناعت میکردند و همه آثار و الواح خود را بهمان دین بسنده میکردند.  شاید کاری که سعدی و حافظ هم کردند  شاید آنان هم بسیار از دین اسلام  از نظر اجتماعی و ادبی در آن روزګار بسیار پیشرفته تر بودند ولی نام اسلام و مسلمانی راکنار نګذاردند  یا مولوی با آن عظمت علمی و دانش خود در زیر همان نام اسلام آثار خود را نوشت .  در کشورهایی که مردمانشان در جهل و خرافه غوطه میخورند و با تقلید زندګی میکنند آوردن راه هایی پیشرفته به میان آنان  و بردن نامهایی دیګر کاری ساده نیست  مردمی که به دروغ خدعه و تزویر عادت کرده اند. نشان دادن علوم جدید به آنان با ناراحتی ممکن است روبرو شود  درست مثل همان کسی که مار را مینوشت و آنکس که تصویر مار را میکشید؟ 

     درست مثل کسی که هیچ معلومات بهایی یا بابی ندارد و هیچ کتابی از آنان نخوانده است ولی با نهایت اصرار آنان را فرقه ضاله میخواند . یا درست مثل کسی که شاید همان کشیش دیوانه آمریکایی و یا بسیاری از کشیشان دیګر که قرآن را نخوانده اند و یا مثلا مولوی را نمی شناسندو هی[ معلوماتی از شرق افسانه ای ندارند ولیمیګویند که این کتابها را شیطانها نوشته اند؟  حماقت حتی در کشورهای پیشرفته هم زره دار و عمیق است .  فساد و رشوه خواری هم در کشورهای پیشرفته به نوع شیک آن تبدیل شده است  در کشورهای فقیر روسپی ها زنان بیچاره و اغلب بیسواد و بیکاره ای هستند که از شدت فقر و نداشتن راه دیګری به دامان فحشا و برده داران آن پناه برده اند ولی در غرب دختران زیبایی هستند که برای درآمدهای کلان و داشتن زندګی بهتر به فاحشګی روی آورده اند که شاید بهترین زندګی ها را هم از سرصدقه همان فاحشګی دارند و اتومبیلهای آخرین سیستم سوار میشوند و مرتب به دکترهای متخصص مراجعه میکنند و یا حتی از مشتریان ثروتمند خود هم کارت معاینه پزشکی طلب میکنند؟  رشوه خواری هم در شرق حالت ګدایی دارد ولی در غرب بنام اینکه بایست وکیل داشته باشی است معمول است . که بایست سرمایه زیادی را به وکیل بدهی تا کارت را درست کنند وګرنه دولتهای محلی میګویند اشتباه کرده اند و تمامی سرمایه ات را بلع میفرمایند؟   خوب میبینید که دین  ملیت و نژاد هم حربه ای است در دست غارتګران و دزدان و آدمکشان و دیکتاتورها که مردم را زیر آن له کنند و به آتش نفرت و تفرقه دامن بزنند تا بیشتر و بهتر بتوانند سلاحهای خود  مواد مخدر خود را بفروشند و شرکتهای بیمه و سایر شرکتهای بزرګشان بتوانند در غارتها شریک باشند . بیچاره ما که ګرفتار همه آنان هستیم و بایست مخارج وحشتناک آنان را بپردازیم و قرباینان آنان باشیم و با هم در زد خورد باشیم . شاید اتحاد مردم  بخصوص مردم خاورمیانه و داشتن دانش بیشتر و تساهل و تحمل بیشتر بتواند مارا از این مخمصه نجات دهد  الهی آمین.  امیدواریم که همه به خوبی و انسانیت چنګ بیاندازند نه به فرعها.  که دینها و مکتبهای اجتماعی برای این درست شده اند که دردهای بشر را تسکین دهند نه اینها به این دردها مواردی ناراحتی و دردهای تازه هم اضافه بفرمایند اینهم یک حوری زمینی شاید هم آسمانی که به دیدار مقبره میرود خوب دست ما که به حوری بهشتی نمیرسد  این نقد بګیر دست از آن نسیه بدار؟   
    کشورمارا پاره پاره کرده اند و اکنون هم سعی دارند مردم ما را بر علیه هم ګروه بندی کنند  و اینکه بزرګان ایران بزرګ را میخواهند بین ما مثلا تقسیم کنند؟  خوب این هم یکی دیګر از دست آورده های استعمار است  و بس
      ابن سینا مربوط به تمام مردمی هستند که در قدیم در ایران بزرگ و یا امّپراتوری ّپارس زندگی میکردند ماهمه یک ملت هستیم ودستهای استعمار واستحمار ما از هم جدا کرده است تمامی کشورهایی مثل افغانستان تاجیکستان ازبکستان ترکیه و سایر کشورهایی که در قدیم یک کشور بودند همانقدر به برزگان خود بایست افتخار یکنند که مردمی که در ایران کوچک شده امروزی و سیاسی امروزی زندگی میکنند؟ دعوی سر افتخارات همه مردم ایران زمین قدیم شاید تنها به نفع استعمار گرانی باشد که میخواهند بیشتر از این بین ما تفرقه بیاندازند وگرنه تمامی خاورمیانه شاید با هم مخلوط شده و یک نژاد باشد کشورهایی که تازه تاسیس شده اند و حتی اسم خانوادگی یک خاندان هم به آخر اسم آنان اماله شده است همگی ساخته و ّپرداخته دست استعمار هستند مثل کشور عربستان سعودی فک فامیل یک خانواده که باکمک استعمار بین المللی به پادشاهی رسیده اند وی ا امّپراتوری بحرین که ساخته دست استعمار سرخ و سیاه است تا ما باهم متحد نشویم امکان ّپبیشرفت نخواهیم داشت آیا غیر از این است

  • Nashmil Noori

    Bashe….Shoma ke rast migid..dige nahayate felakate ke darid khodetunam gul mizanid..manam vaghan klhaste shodam baske shoma vaghihid ke dune dune matalebi ro ke neveshtid dast kari kardid..vaghan baratun motasefam chon shoma faghat adaye ensanhaye fahmidaro dar miarid va hazeram ghasam bokhoram ke hatta 10 ketab dar morede in neveshtehaye BI ASASETUN motale’e nakardid…man dige hichvaght be in page sar nemizanam.khialetun rahat bashe.hamin baraye man kafi bud ke shoma unghadr sathe daneshetun payineo cheshmetun bastast ru be haghayegh ke javabi nadarid baraye man va nacharid begid az in page beram.age ta alanam miomadam vase in bud ke behetun sabet konam cheghadr kutah fekr va ozr mikham amma bi savadid…ba hamun 200 nafari ke like mikonan neveshtehatuno khosh bashid.tayid konid ham digaro va tasavor konid alan hameye donya ba shoman…khoda negahdaretun…!!!!!

  • Nashmil Noori

    Bashe….Shoma ke rast migid..dige nahayate felakate ke darid khodetunam gul mizanid..manam vaghan klhaste shodam baske shoma vaghihid ke dune dune matalebi ro ke neveshtid dast kari kardid..vaghan baratun motasefam chon shoma faghat adaye ensanhaye fahmidaro dar miarid va hazeram ghasam bokhoram ke hatta 10 ketab dar morede in neveshtehaye BI ASASETUN motale’e nakardid…man dige hichvaght be in page sar nemizanam.khialetun rahat bashe.hamin baraye man kafi bud ke shoma unghadr sathe daneshetun payineo cheshmetun bastast ru be haghayegh ke javabi nadarid baraye man va nacharid begid az in page beram.age ta alanam miomadam vase in bud ke behetun sabet konam cheghadr kutah fekr va ozr mikham amma bi savadid…ba hamun 200 nafari ke like mikonan neveshtehatuno khosh bashid.tayid konid ham digaro va tasavor konid alan hameye donya ba shoman…khoda negahdaretun…!!!!!

  • Nashmil Noori

    Bashe….Shoma ke rast migid..dige nahayate felakate ke darid khodetunam gul mizanid..manam vaghan klhaste shodam baske shoma vaghihid ke dune dune matalebi ro ke neveshtid dast kari kardid..vaghan baratun motasefam chon shoma faghat adaye ensanhaye fahmidaro dar miarid va hazeram ghasam bokhoram ke hatta 10 ketab dar morede in neveshtehaye BI ASASETUN motale’e nakardid…man dige hichvaght be in page sar nemizanam.khialetun rahat bashe.hamin baraye man kafi bud ke shoma unghadr sathe daneshetun payineo cheshmetun bastast ru be haghayegh ke javabi nadarid baraye man va nacharid begid az in page beram.age ta alanam miomadam vase in bud ke behetun sabet konam cheghadr kutah fekr va ozr mikham amma bi savadid…ba hamun 200 nafari ke like mikonan neveshtehatuno khosh bashid.tayid konid ham digaro va tasavor konid alan hameye donya ba shoman…khoda negahdaretun…!!!!!

  • saeed

    خیلی خوبه که اینقد حرفاتون دلسوزانست و فقط تو فکر میهنید… ولی نمیدونم تا چه حد صداتون به اقشار مختلف جامعه میرسه …. چرا یک شبکه ماهواره ای تاسیس نمی کنید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    • این حرف های دلسوزانه تون من رو کشته!!!
      آخه کجای این حرف ها دلسوزانه است برادر من؟!!
      این حرف ها عین تفرقه است. من سه ساعت دارم گلوی خودم رو پاره میکنم میگم اتحاد اتحاد
      بعد آقای فضول محله میگه هر قومی باید برای خودش حکومت و قوانینی تشکیل بده، خیلی عذر میخوام ولی یه آدم ساده هم می تونه بفهمه که این حرفها، همون حرفهای آمریکا و اسراییل هستش، همونی که میخواد سر به تن مسلمونا نباشه!
      خواهشا من رو به دشمن تراشی متهم نکنید، خودتون هم میدونید که جریان از این قراره!

  • saeed

    خیلی خوبه که اینقد حرفاتون دلسوزانست و فقط تو فکر میهنید… ولی نمیدونم تا چه حد صداتون به اقشار مختلف جامعه میرسه …. چرا یک شبکه ماهواره ای تاسیس نمی کنید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    • این حرف های دلسوزانه تون من رو کشته!!!
      آخه کجای این حرف ها دلسوزانه است برادر من؟!!
      این حرف ها عین تفرقه است. من سه ساعت دارم گلوی خودم رو پاره میکنم میگم اتحاد اتحاد
      بعد آقای فضول محله میگه هر قومی باید برای خودش حکومت و قوانینی تشکیل بده، خیلی عذر میخوام ولی یه آدم ساده هم می تونه بفهمه که این حرفها، همون حرفهای آمریکا و اسراییل هستش، همونی که میخواد سر به تن مسلمونا نباشه!
      خواهشا من رو به دشمن تراشی متهم نکنید، خودتون هم میدونید که جریان از این قراره!

  • Amir S Ghiassi

     بن لادن و درک او از غارتګریها و قربانی شدن مردم شما هم حتما خوانده اید که بن لادن از طمع و دزدی و خیانت سران عرب و درماندګی مردم عادی بخشم آمده بود  ولی آیا او توانست کاری خوب برای مردم انجام دهد آیا او توانایی فکرکردن درست را نداشت؟  با کشت کشتار که نمی شود به مردم تحت ظلم کمک کرد  زیرا این درست همان راهی است که دزدان وغارتګران میخواهند نفرت بیشتر کشت کشتار بیشتر و حمله و نابودی بیشتر؟ اګر بن لادن فکر درستی میداشت باید میدانست که ملل تحت ظلم از شکاف عمیق ثروت و امکانان رنج می برند  یکی از شدت سیری و پرخوری و افراط در شهوت و عیش نوش می ترکد و دیګری از بیکاری ګرسنګی بی برنامه ای تلف میشود. شاید هر کودکی بتواند این مشګل را درک کند که جوانان ما به برنامه ریزی علمی کار دانشګاه  فعالیت و زندګی معمولی نیاز مند هستند تا کشت کشتار و تعلیم دیدن برای جنګهای بیهوده  بن لادن عملا با تمامی مردم غرب سر دشمنی داشت که این یک کار بسیار کودکانه میتواند باشد  یک کودک غربی یک کارګر زحمت کش غربی ویا یک دانشجو و کارمند و انسان معمولی دیګر چه پیوندی با دزدان وغارتګران و نفرت فروشان دارد؟ 

     بیشتر طبقه مردم فقیر و حتی متوسط هم خودشان حتی در غرب هم قربانی سیستمی هستند که حریص و غارتګر و بی انصاف است و بن لادن  متاسفانه حتی اګر دید دلسوزانه هم برای مردم در مصیبت داشت ولی راهی کاملا اشتباهی میرفت.  اګر او واقعا طالب پیشرفت علمی و صنعتی کشورهای دنیای سوم یا اسلامی بود بایست برای ساختن بیمارستانها برای مردم دردمند  سرمایه ګذاری میکرد یا ایجاد کار و تاسیس دانشګاه ها تا فاصله علمی بین مردم خاورمیانه و غرب را کند ویا ساختن مسکن وکار برای جوانانی که به عشق حوریان بهشتی روی مین ها ندوند ویا بخود بمب وصل نکنند؟  آیا واقعا بن لادن از یک درک معمولی عاجز بود؟ آیا واقعا نمی فهمید که دزدان وشیوخ عرب که با جمع میلیاردها ثروت ملی مردم از راه فساد و نامشروع مردم خود را وامانده و درمانده کرده اند با این کشت کشتار ها نفعی نخواهند برد بلکه زیانهای بیشتری هم خواهند کرد؟  آیا دیوانه ګانی نظیر سرهنګ قذافی و یا خرس ها چاق و هیولاهایی که سرمایه ملی کشور را می بعلند بایست هدف او باشد یا مردم بی ګناه تنها به جرم غربی بودن و مسلمان نبودن؟ آیا بن لادن با ندانم کاریهایشایش عملا به مردم در بند خیانت کرد و بیشتر به نفع همان دزدان و غارتګرانی کار کرد که مثلا میخواست برعلیه آنان بجنګند. آیا او نمی توانست بفهمد که مشګل ما در بی دانشی و خرافات و نفرت و حسادت و نداشتن حس همکاری با هم است  متاسفانه او عملا در همان راهی قدم زد که سیستم شیطانی طالب آنست نفرت بیشتر جنګ کشت کشتار و خرابی بیشتر  نه صلح  ترقی مدارا و پیشرفتهای علمی فرهنګی و صنعتی؟

      آیا او فکر میکرد با کشتتن غربی ها مردم مسلمان خوشبخت تر خواهند شد  آیا مردمی بیسواد و بی دانش و بدون داشتن معلومات روز میتوانند دربرابر بقول او دزدان و خیانتکاران بایستند یا بسادګی ګول میخورند و آلت دست میګردند.   مشګل ما و مردم ما بلکه مشګل تمام مردم در بند دنیا چه در غرب و چه در هر کجای دیګر  مردمی هستند که طماع سیر نشدنی  غارتګر دزد فاسد و بی انصاف هستند  و برای دیګران حق زندګی و حیات قایل نیستند  در مقیاس کوچک اګر آنان رییس اداره ای شدند میخواهند همه تابع و مطیع آنان باشند و اګر کسی مستقل فکر کرد کنار ګذاشته میشود  میخواهند زیر ورو را غارت کنند  از هر اعتمادی سو استفاده میکنند و کلاه هر کسی را که بتوانند و به آنان اطمینان کرده است بلند میکنند وبعد هم اورا درګیر یک دادګستری بیهوده  پلیسان بیهوده و سیستم بمن چه میکنند  و در مقیاس بزرګتر کسانی نظیر سرهنګ قذافی که خود را برتر و بیشتر و انقلابی تر از دیګران می بینند و اموال ملی را غارت میکنند و در بانکهای بقول خودشان کافرستانها می خوابانند؟ و قرباینان هم کسانی هستند که یک عمر کار میکنند و آهی در بساط ندارند یعنی بیشتر طبقه متوسط دنیا و طبقه های فقیر محروم  نفرت دودستګی ها و بیهودګی مشګل است  تفرقه مشګل ساز است  و متاسفانه بن لادن جز محکم کردن ستون های نفرت و غارت عملا کاری بهتر انجام نداد و با کارهای بیهوده اش باعث دردسرهای بیشتر برای مردم محروم ګردید   جنګ بایست با بی دانشی  خرافه ها و ظلم و جور باشد برای ریشه کردن مشګلات مردم بی ګناه نه به دام انداختن آنان در قفسهای دیګری که قبلا آماده شده اند.  آیا بن لادن به حضرت مسیح ایمان نداشت؟ که ګفت همدیګر را دوست بدارید همچنانکه من شما را دوست دارم  آیا با تایید حضرت محمد که حضرت مسیح را پیامبر الوالعزم خوانده بود بایست پیروان اورا سلاخی کند؟

     باید مشګل دزدان و غارتګران و نفرت افکنان را از حساب دیګر مردمان زحمت کش و رنج دیده کاملا جدا کرد  کاری که بن لادن نتوانست انجام دهد وشاید با فکر محدود و بی محتوایش کار خدمت به مردم در بند  را تنها در جنګ و کشتار بهتر می دید؟  باز متاسفانه به مردم عادی نیز مجال آن داده نشد که دربرابر عقاید پوچ و افراطی او ابراز عقیده شود  کاری که بایست با بحث و ګفتګو انجام میشد به نفرت و دزدی و خیانت و کشت کشتار رسید؟  اګر کسی حرفی حق دارد باید آنرا بګوید و جوابش را هم بشنود  مسلم است که همه ما اشتباه میکنیم و درحدی فکر میکنیم که از اطرافیان خود بهره برداری کرده ایم  برای همین است که این همه اختلاف های فکری وجود دارد  ولی حق یکی است و اګر امکان مباحثه و ګفت ګوها داده شود شاید بسیاری از مردم درک بهتری از هم داشته باشند  نه اینکه ما خودمان بهتر وبیشتر و دیګران را هیچ یا هچ بپنداریم؟ درست مثل دیوانه نظیر قذافی که با در دست داشتن ثروتهای دزدی شده مال مردم به همان مردم حمله میکند و از آنان اطاعت محض میخواهد   چرا شاید چون قبلا به او اعتماد کرده اند که مثلا او میخواسته با امپریالیست ها بجنګد؟  حالا خودش ماری شده صدها برابر بدتر از همان بقول خودش امپریالیستها ؟  قرباینان جهان  کارګران و زحمت کشان ومردم متوسط و فقیر باهم متحد شوید وبرای صلح آزادی  دانش و برابری دوستی و برابر کار کنید شاید دزدان هم از کارهای زشت خویش شرمنده شوند؟

  • Amir S Ghiassi

     بن لادن و درک او از غارتګریها و قربانی شدن مردم شما هم حتما خوانده اید که بن لادن از طمع و دزدی و خیانت سران عرب و درماندګی مردم عادی بخشم آمده بود  ولی آیا او توانست کاری خوب برای مردم انجام دهد آیا او توانایی فکرکردن درست را نداشت؟  با کشت کشتار که نمی شود به مردم تحت ظلم کمک کرد  زیرا این درست همان راهی است که دزدان وغارتګران میخواهند نفرت بیشتر کشت کشتار بیشتر و حمله و نابودی بیشتر؟ اګر بن لادن فکر درستی میداشت باید میدانست که ملل تحت ظلم از شکاف عمیق ثروت و امکانان رنج می برند  یکی از شدت سیری و پرخوری و افراط در شهوت و عیش نوش می ترکد و دیګری از بیکاری ګرسنګی بی برنامه ای تلف میشود. شاید هر کودکی بتواند این مشګل را درک کند که جوانان ما به برنامه ریزی علمی کار دانشګاه  فعالیت و زندګی معمولی نیاز مند هستند تا کشت کشتار و تعلیم دیدن برای جنګهای بیهوده  بن لادن عملا با تمامی مردم غرب سر دشمنی داشت که این یک کار بسیار کودکانه میتواند باشد  یک کودک غربی یک کارګر زحمت کش غربی ویا یک دانشجو و کارمند و انسان معمولی دیګر چه پیوندی با دزدان وغارتګران و نفرت فروشان دارد؟ 

     بیشتر طبقه مردم فقیر و حتی متوسط هم خودشان حتی در غرب هم قربانی سیستمی هستند که حریص و غارتګر و بی انصاف است و بن لادن  متاسفانه حتی اګر دید دلسوزانه هم برای مردم در مصیبت داشت ولی راهی کاملا اشتباهی میرفت.  اګر او واقعا طالب پیشرفت علمی و صنعتی کشورهای دنیای سوم یا اسلامی بود بایست برای ساختن بیمارستانها برای مردم دردمند  سرمایه ګذاری میکرد یا ایجاد کار و تاسیس دانشګاه ها تا فاصله علمی بین مردم خاورمیانه و غرب را کند ویا ساختن مسکن وکار برای جوانانی که به عشق حوریان بهشتی روی مین ها ندوند ویا بخود بمب وصل نکنند؟  آیا واقعا بن لادن از یک درک معمولی عاجز بود؟ آیا واقعا نمی فهمید که دزدان وشیوخ عرب که با جمع میلیاردها ثروت ملی مردم از راه فساد و نامشروع مردم خود را وامانده و درمانده کرده اند با این کشت کشتار ها نفعی نخواهند برد بلکه زیانهای بیشتری هم خواهند کرد؟  آیا دیوانه ګانی نظیر سرهنګ قذافی و یا خرس ها چاق و هیولاهایی که سرمایه ملی کشور را می بعلند بایست هدف او باشد یا مردم بی ګناه تنها به جرم غربی بودن و مسلمان نبودن؟ آیا بن لادن با ندانم کاریهایشایش عملا به مردم در بند خیانت کرد و بیشتر به نفع همان دزدان و غارتګرانی کار کرد که مثلا میخواست برعلیه آنان بجنګند. آیا او نمی توانست بفهمد که مشګل ما در بی دانشی و خرافات و نفرت و حسادت و نداشتن حس همکاری با هم است  متاسفانه او عملا در همان راهی قدم زد که سیستم شیطانی طالب آنست نفرت بیشتر جنګ کشت کشتار و خرابی بیشتر  نه صلح  ترقی مدارا و پیشرفتهای علمی فرهنګی و صنعتی؟

      آیا او فکر میکرد با کشتتن غربی ها مردم مسلمان خوشبخت تر خواهند شد  آیا مردمی بیسواد و بی دانش و بدون داشتن معلومات روز میتوانند دربرابر بقول او دزدان و خیانتکاران بایستند یا بسادګی ګول میخورند و آلت دست میګردند.   مشګل ما و مردم ما بلکه مشګل تمام مردم در بند دنیا چه در غرب و چه در هر کجای دیګر  مردمی هستند که طماع سیر نشدنی  غارتګر دزد فاسد و بی انصاف هستند  و برای دیګران حق زندګی و حیات قایل نیستند  در مقیاس کوچک اګر آنان رییس اداره ای شدند میخواهند همه تابع و مطیع آنان باشند و اګر کسی مستقل فکر کرد کنار ګذاشته میشود  میخواهند زیر ورو را غارت کنند  از هر اعتمادی سو استفاده میکنند و کلاه هر کسی را که بتوانند و به آنان اطمینان کرده است بلند میکنند وبعد هم اورا درګیر یک دادګستری بیهوده  پلیسان بیهوده و سیستم بمن چه میکنند  و در مقیاس بزرګتر کسانی نظیر سرهنګ قذافی که خود را برتر و بیشتر و انقلابی تر از دیګران می بینند و اموال ملی را غارت میکنند و در بانکهای بقول خودشان کافرستانها می خوابانند؟ و قرباینان هم کسانی هستند که یک عمر کار میکنند و آهی در بساط ندارند یعنی بیشتر طبقه متوسط دنیا و طبقه های فقیر محروم  نفرت دودستګی ها و بیهودګی مشګل است  تفرقه مشګل ساز است  و متاسفانه بن لادن جز محکم کردن ستون های نفرت و غارت عملا کاری بهتر انجام نداد و با کارهای بیهوده اش باعث دردسرهای بیشتر برای مردم محروم ګردید   جنګ بایست با بی دانشی  خرافه ها و ظلم و جور باشد برای ریشه کردن مشګلات مردم بی ګناه نه به دام انداختن آنان در قفسهای دیګری که قبلا آماده شده اند.  آیا بن لادن به حضرت مسیح ایمان نداشت؟ که ګفت همدیګر را دوست بدارید همچنانکه من شما را دوست دارم  آیا با تایید حضرت محمد که حضرت مسیح را پیامبر الوالعزم خوانده بود بایست پیروان اورا سلاخی کند؟

     باید مشګل دزدان و غارتګران و نفرت افکنان را از حساب دیګر مردمان زحمت کش و رنج دیده کاملا جدا کرد  کاری که بن لادن نتوانست انجام دهد وشاید با فکر محدود و بی محتوایش کار خدمت به مردم در بند  را تنها در جنګ و کشتار بهتر می دید؟  باز متاسفانه به مردم عادی نیز مجال آن داده نشد که دربرابر عقاید پوچ و افراطی او ابراز عقیده شود  کاری که بایست با بحث و ګفتګو انجام میشد به نفرت و دزدی و خیانت و کشت کشتار رسید؟  اګر کسی حرفی حق دارد باید آنرا بګوید و جوابش را هم بشنود  مسلم است که همه ما اشتباه میکنیم و درحدی فکر میکنیم که از اطرافیان خود بهره برداری کرده ایم  برای همین است که این همه اختلاف های فکری وجود دارد  ولی حق یکی است و اګر امکان مباحثه و ګفت ګوها داده شود شاید بسیاری از مردم درک بهتری از هم داشته باشند  نه اینکه ما خودمان بهتر وبیشتر و دیګران را هیچ یا هچ بپنداریم؟ درست مثل دیوانه نظیر قذافی که با در دست داشتن ثروتهای دزدی شده مال مردم به همان مردم حمله میکند و از آنان اطاعت محض میخواهد   چرا شاید چون قبلا به او اعتماد کرده اند که مثلا او میخواسته با امپریالیست ها بجنګد؟  حالا خودش ماری شده صدها برابر بدتر از همان بقول خودش امپریالیستها ؟  قرباینان جهان  کارګران و زحمت کشان ومردم متوسط و فقیر باهم متحد شوید وبرای صلح آزادی  دانش و برابری دوستی و برابر کار کنید شاید دزدان هم از کارهای زشت خویش شرمنده شوند؟

  • Amir S Ghiassi

     تفرقه یا اتحاد بین کشورهای خاورمیانه شمال آفریقا مدیترانه ای و آسیای مرکزی حتما شما هم یادتان هست که هنګامیکه در دوره شاه به مدرسه میرفتیم معلمان ما با چه شوری از ایران باستان حکایت ها میګفتند و ازحمله عربان و اسکندر و مغول بدیها میګفتند که عربان آمدند و کتابخانه های مارا سوزانیدند زنان و مردان و کودکان مارا کشتند ویا به اسارت بردند مغولها هم همین کارها را کردند و یا اسکندر تخت جمشید را آتش زد و سربازانش را مجبور کرد که همسر ایرانی بګیرند و یا مردان و ایران را به یونان کوچانید تا با زنان یونانی عروسی کنند  و نیز مغول ها اسلام آورده و با فرهنګ ایرانی یا اسلامی خو ګرفتند و با ایرانیان ترکان وعربان مخلوط شدند حالا چرا شاهان ساسانی یا هخامنشی و خوارزم شاهان نتوانستند در برابر اینان مقاومت کنند و شکست خوردند خود بحث دیګری است  ولی آنچه که مسلم میشود این است که ما باهمه آنان کم بیش مخلوط شده ایم  مثل اینکه آذربایجانیها  بعضی از آنان خود را مثلا آریایی نمی دانند  در صورتیکه همه میدانیم که آریایی ها برای داشتن سبزه و هوای ګرمتر و اینکه ګله های آنان احتیاج به خوراک داشت از قفقاز به طرف جنوب آمدند و با مردم بومی این منطقه ها مخلوط شدند  جنګها و نبردهای بیهوده بین ایران باستان وروم هم که معلوم است که باعث کش مکشهای زیادی بین دو ابر قدرت آن زمان بود باز نیز مردم این دو کشورهای بزرګ را باحتمال با هم مخلوط کرده است ولی ارثیه ما از اینها چیست ؟ 

      عربهای سوسمار خور ملخ خور   عجم های کثیف و ګنګ  ترکان خر  لرهای بی شعور و کودن  رشتی های بی غیرت اصفهانی های خسیس  تهرانی های سیرابی خور لش و چاله میدانی و… هزارها توهین به مردمی که در این خطه زندګی میکنند؟ چرا ؟   بسیار ساده است تفرقه بیانداز و حکومت کن   حال برای همه روشن شده است که همه ما ګرفتار دیوانه قدرت و اربابان آنان هستیم  مثلا ملکه الیزابت با قرنها سابقه تاریخی پادشاهی  اینطور که میګویند مثلا مثل سرهنګ قذافی مثلا انقلابی سرمایه  پول نقد دلار و یا پوند های دست نخورده تانشده ندارد  در حالیکه در بانکهای  آمریکایی این فرزند انقلاب و حامی مظلومین که آنان را از دست  مستعمره کننده ګان مثلا نجات داد و انقلاب فرموده سی چهار میلیارد دلار پول نقد خوابانیده است و ادعای میهن پرستی و نجات مردم را هم دارد؟

     در صورتیکه ثروت نقد پادشاهان اروپایی شاید به یک میلیارد دلار هم نرسد   که نظیر این دیوانه ګان تحمیلی کم هم نیستند. شیوخ میلیارد عرب که کشوررا ملک شخصی خود میدانند و تمامی ثروت مردم را غارت میکنند و در بانکهای کافرستان بقول خودشان واریز میفرمایند و در کاخهای تلا و ګرمابه ساخته شده از عاج دوش میګیرند و زنان و دختران  را می فریبند و با داشتن سرمایه دزدی شده کلان همه آنان را مثل آهن ربا به حرمسرا های خود می ربایند و سرګرم عیش و نوش و باده ګساری و خندیدن به ریش همه ماهستند.  این دانشجوی عرب و یا کارګر یهودی نیست که با ما بایست سابقه نفرت داشته باشد بلکه غارتګران و دزدانی که همه مارا میچاپند و از نفرت مصنوعی بین ما سو استفاده میکنند و با سرګرم بودن ما به زد خوردهای پوچ آنان همراه با اربابان خود جیبها و بانګهایشان را مملو از سرمایه های ملی ما میکنند. رهبران فاسد دزد و بی وجدان هستند که بین ما الکی تفرقه میاندازند و خودشان شاید با همان رهبران ظاهرا مخالف می خوارګی میکنند و با هم شاید نرد عشق هم میبازند هنګامیکه در سرکلاس بودم دیدم که شاګردان مثلا عربستان سعودی من هم شبیه بما هستند وهمان دردسرهای دیکتاتوری را به دوش میکشند  بین ما تفرقه میاندازند  بنامها سنی شیعه و یا بهایی مسیحی و یهودی و یا  ترک لر فارس  کرد  و خودشان از دور این مشګلات را که ایجاد کرده اند مدیریت میکنند   درحالیکه بیش از سی میلیون از مردم خاورمیانه و کشورهای اسلامی به دریوزګی به غرب و کشورهای پیشرفته آمده اند و تنها باهوشان در کارهای مربوط به رشته هایشان بخدمت ګرفته میشوند بقیه از معلومات و دانش خود که برای کشورهایشان بسیار مفید هم هست استفاده ای نکرده کم بیش به دلالی و کارهای بدنی مشغولند .

     بیش از شاید پنجاه میلیون هم در کشورها ی ما به اعتیاد  مبتلا هستند و جوانان ما کار ندارند  دانشګاه ندارند  مدرسه فنی ندارند  مسکن برای خودشان ندارند  نمی توانند ازدواج کنند  و بیشتر آنان به خود ارضایی مشغولند  در حالیکه رهبران آنان در آغوش دلبران فتان روزګار میګذارنند  آنان با نفرت و بی دانشی دست به ګریبان  هستند و سیستم آنان را بخاطر مبلغی مجهز میکند و به جنګ سایر برادران خود میفرستد  نفرت بین ترک فارس عرب عجم  بهایی و مسلمان و سنی و شیعه را مرتب دامن میزنند و مردم را به کلاهبرداری دزدی  سو استفاده از هم سعایت بدګویی حسادت  و تمامیت خواهی و نداشتن تحمل و تساهل تشویق میکنند و تنور فساد و نفرت را داغ نګه میدارند  در حالیکه خودشان حتی به دنبال کشورشان اسم خانوادګی خود را هم اضافه میفرمایند. و با ګسترش خرافات جهل نفرت و اعتیاد مردم را له میکنند تا هیچ امکان بلند شدن را نداشته باشند  دیګران را فرقه های ضاله می پندارند و مردم  کم سواد و متعصب را به کشتار آنان تشویق میکنند  و یا غارت یکدیګر را توسعه میدهند  ماموران ګرسنه و قاضی ګرسنه و بازپرس فقیر را تشویق به رشوه خواری میکنند تا همه ما سرګردان باشیم  ترکان را برعلیه فارسهای مثلا فتنه ګر می شورانند در صورتیکه خود فارسها هم قربانی همان سیستمی هستند که ترکان هستند کلام  ای دوست در روضه قلب جز ګل عشق مکار را کلام ضاله  میګویند و یا سراپرده یګانګی در عالم برپا شده به چشم بیګانګی در هم ننګرید که همه شما بار یک دارید و برګهای یک شاخسار و ګلبرګهای یک ګلبن را کلام فاسد و به مهر بهایی ګری آنرا از استعمار بین المللی رد یابی میکنند؟

     و یا به عنوان کلام و دین وفرقه ضاله آنرا به دیګران کم سواد متعصب و بی سواد حقنه میکنند؟ عوض دانش و دانشګاه خرافات و دیوانګی و کشت کشتار برای مردم ما هدیه آورده اند کارهایی که قرنها پیش در اروپا خاتمه یافته است اکنون آنان در خاورمیانه و کشورهای اسلامی رونق میدهند نفرتهای تاریخی و ګذشته را زنده نګه میدارند در صورتیکه آنان ګذشته و به تاریخ تعلق دارند  مګر بین فرانسه و آلمان ویا بریتانیا اینهمه جنګ نبود پس چرا اکنون آنان متحدند و ما متفرق  آیا زمان آن نیست که ما هم به استعمار بین المللی و خود فروخته ګان محلی شان پشت کنیم و با تکیه به دانش و پشتوانه عظیم تاریخی خودمان از دانش و علم و صنعت از دیګران عقب افتاده تر نباشیم؟  مولوی سعدی حافظ خیام  اقبال لاهوری و بیدل افغانی راهها را بما نشان داده اند  باید فرزند زمان باشیم و با دوستی و ګذشت وهمکاری و همراهی ما هم به قافله علم و دانش بپیوندیم.  ایکاش ما هم رهبران دلسوزی داشتیم که  درک میکردند دوره خود خواهی و ثروت اندوزیهای کلان خاتمه یافته است و بایست برای خدمت به مردم کمر همت ببندند  نه برای دزدی و غارت که در جایی که ظلم برقرار است حتی خود ظالم هم در امان نخواهد بود 

  • Amir S Ghiassi

     تفرقه یا اتحاد بین کشورهای خاورمیانه شمال آفریقا مدیترانه ای و آسیای مرکزی حتما شما هم یادتان هست که هنګامیکه در دوره شاه به مدرسه میرفتیم معلمان ما با چه شوری از ایران باستان حکایت ها میګفتند و ازحمله عربان و اسکندر و مغول بدیها میګفتند که عربان آمدند و کتابخانه های مارا سوزانیدند زنان و مردان و کودکان مارا کشتند ویا به اسارت بردند مغولها هم همین کارها را کردند و یا اسکندر تخت جمشید را آتش زد و سربازانش را مجبور کرد که همسر ایرانی بګیرند و یا مردان و ایران را به یونان کوچانید تا با زنان یونانی عروسی کنند  و نیز مغول ها اسلام آورده و با فرهنګ ایرانی یا اسلامی خو ګرفتند و با ایرانیان ترکان وعربان مخلوط شدند حالا چرا شاهان ساسانی یا هخامنشی و خوارزم شاهان نتوانستند در برابر اینان مقاومت کنند و شکست خوردند خود بحث دیګری است  ولی آنچه که مسلم میشود این است که ما باهمه آنان کم بیش مخلوط شده ایم  مثل اینکه آذربایجانیها  بعضی از آنان خود را مثلا آریایی نمی دانند  در صورتیکه همه میدانیم که آریایی ها برای داشتن سبزه و هوای ګرمتر و اینکه ګله های آنان احتیاج به خوراک داشت از قفقاز به طرف جنوب آمدند و با مردم بومی این منطقه ها مخلوط شدند  جنګها و نبردهای بیهوده بین ایران باستان وروم هم که معلوم است که باعث کش مکشهای زیادی بین دو ابر قدرت آن زمان بود باز نیز مردم این دو کشورهای بزرګ را باحتمال با هم مخلوط کرده است ولی ارثیه ما از اینها چیست ؟ 

      عربهای سوسمار خور ملخ خور   عجم های کثیف و ګنګ  ترکان خر  لرهای بی شعور و کودن  رشتی های بی غیرت اصفهانی های خسیس  تهرانی های سیرابی خور لش و چاله میدانی و… هزارها توهین به مردمی که در این خطه زندګی میکنند؟ چرا ؟   بسیار ساده است تفرقه بیانداز و حکومت کن   حال برای همه روشن شده است که همه ما ګرفتار دیوانه قدرت و اربابان آنان هستیم  مثلا ملکه الیزابت با قرنها سابقه تاریخی پادشاهی  اینطور که میګویند مثلا مثل سرهنګ قذافی مثلا انقلابی سرمایه  پول نقد دلار و یا پوند های دست نخورده تانشده ندارد  در حالیکه در بانکهای  آمریکایی این فرزند انقلاب و حامی مظلومین که آنان را از دست  مستعمره کننده ګان مثلا نجات داد و انقلاب فرموده سی چهار میلیارد دلار پول نقد خوابانیده است و ادعای میهن پرستی و نجات مردم را هم دارد؟

     در صورتیکه ثروت نقد پادشاهان اروپایی شاید به یک میلیارد دلار هم نرسد   که نظیر این دیوانه ګان تحمیلی کم هم نیستند. شیوخ میلیارد عرب که کشوررا ملک شخصی خود میدانند و تمامی ثروت مردم را غارت میکنند و در بانکهای کافرستان بقول خودشان واریز میفرمایند و در کاخهای تلا و ګرمابه ساخته شده از عاج دوش میګیرند و زنان و دختران  را می فریبند و با داشتن سرمایه دزدی شده کلان همه آنان را مثل آهن ربا به حرمسرا های خود می ربایند و سرګرم عیش و نوش و باده ګساری و خندیدن به ریش همه ماهستند.  این دانشجوی عرب و یا کارګر یهودی نیست که با ما بایست سابقه نفرت داشته باشد بلکه غارتګران و دزدانی که همه مارا میچاپند و از نفرت مصنوعی بین ما سو استفاده میکنند و با سرګرم بودن ما به زد خوردهای پوچ آنان همراه با اربابان خود جیبها و بانګهایشان را مملو از سرمایه های ملی ما میکنند. رهبران فاسد دزد و بی وجدان هستند که بین ما الکی تفرقه میاندازند و خودشان شاید با همان رهبران ظاهرا مخالف می خوارګی میکنند و با هم شاید نرد عشق هم میبازند هنګامیکه در سرکلاس بودم دیدم که شاګردان مثلا عربستان سعودی من هم شبیه بما هستند وهمان دردسرهای دیکتاتوری را به دوش میکشند  بین ما تفرقه میاندازند  بنامها سنی شیعه و یا بهایی مسیحی و یهودی و یا  ترک لر فارس  کرد  و خودشان از دور این مشګلات را که ایجاد کرده اند مدیریت میکنند   درحالیکه بیش از سی میلیون از مردم خاورمیانه و کشورهای اسلامی به دریوزګی به غرب و کشورهای پیشرفته آمده اند و تنها باهوشان در کارهای مربوط به رشته هایشان بخدمت ګرفته میشوند بقیه از معلومات و دانش خود که برای کشورهایشان بسیار مفید هم هست استفاده ای نکرده کم بیش به دلالی و کارهای بدنی مشغولند .

     بیش از شاید پنجاه میلیون هم در کشورها ی ما به اعتیاد  مبتلا هستند و جوانان ما کار ندارند  دانشګاه ندارند  مدرسه فنی ندارند  مسکن برای خودشان ندارند  نمی توانند ازدواج کنند  و بیشتر آنان به خود ارضایی مشغولند  در حالیکه رهبران آنان در آغوش دلبران فتان روزګار میګذارنند  آنان با نفرت و بی دانشی دست به ګریبان  هستند و سیستم آنان را بخاطر مبلغی مجهز میکند و به جنګ سایر برادران خود میفرستد  نفرت بین ترک فارس عرب عجم  بهایی و مسلمان و سنی و شیعه را مرتب دامن میزنند و مردم را به کلاهبرداری دزدی  سو استفاده از هم سعایت بدګویی حسادت  و تمامیت خواهی و نداشتن تحمل و تساهل تشویق میکنند و تنور فساد و نفرت را داغ نګه میدارند  در حالیکه خودشان حتی به دنبال کشورشان اسم خانوادګی خود را هم اضافه میفرمایند. و با ګسترش خرافات جهل نفرت و اعتیاد مردم را له میکنند تا هیچ امکان بلند شدن را نداشته باشند  دیګران را فرقه های ضاله می پندارند و مردم  کم سواد و متعصب را به کشتار آنان تشویق میکنند  و یا غارت یکدیګر را توسعه میدهند  ماموران ګرسنه و قاضی ګرسنه و بازپرس فقیر را تشویق به رشوه خواری میکنند تا همه ما سرګردان باشیم  ترکان را برعلیه فارسهای مثلا فتنه ګر می شورانند در صورتیکه خود فارسها هم قربانی همان سیستمی هستند که ترکان هستند کلام  ای دوست در روضه قلب جز ګل عشق مکار را کلام ضاله  میګویند و یا سراپرده یګانګی در عالم برپا شده به چشم بیګانګی در هم ننګرید که همه شما بار یک دارید و برګهای یک شاخسار و ګلبرګهای یک ګلبن را کلام فاسد و به مهر بهایی ګری آنرا از استعمار بین المللی رد یابی میکنند؟

     و یا به عنوان کلام و دین وفرقه ضاله آنرا به دیګران کم سواد متعصب و بی سواد حقنه میکنند؟ عوض دانش و دانشګاه خرافات و دیوانګی و کشت کشتار برای مردم ما هدیه آورده اند کارهایی که قرنها پیش در اروپا خاتمه یافته است اکنون آنان در خاورمیانه و کشورهای اسلامی رونق میدهند نفرتهای تاریخی و ګذشته را زنده نګه میدارند در صورتیکه آنان ګذشته و به تاریخ تعلق دارند  مګر بین فرانسه و آلمان ویا بریتانیا اینهمه جنګ نبود پس چرا اکنون آنان متحدند و ما متفرق  آیا زمان آن نیست که ما هم به استعمار بین المللی و خود فروخته ګان محلی شان پشت کنیم و با تکیه به دانش و پشتوانه عظیم تاریخی خودمان از دانش و علم و صنعت از دیګران عقب افتاده تر نباشیم؟  مولوی سعدی حافظ خیام  اقبال لاهوری و بیدل افغانی راهها را بما نشان داده اند  باید فرزند زمان باشیم و با دوستی و ګذشت وهمکاری و همراهی ما هم به قافله علم و دانش بپیوندیم.  ایکاش ما هم رهبران دلسوزی داشتیم که  درک میکردند دوره خود خواهی و ثروت اندوزیهای کلان خاتمه یافته است و بایست برای خدمت به مردم کمر همت ببندند  نه برای دزدی و غارت که در جایی که ظلم برقرار است حتی خود ظالم هم در امان نخواهد بود 

  • Amir S Ghiassi

     بیداد و دیکتاتوری و کشت کشتار در قرن بیست یکم بابا رحمت به کفن دزد های قبلی؟ وقتی روزنامه ها را میخوانیم از یک طرف شادی و تجمل و زیبابی و ثروت و زندګی بسیار لوکس را به رخ ما می ګشند و از یک طرف کشت کشتار و بی انصافی دزد جنایت خیانت و ظلم و فقر بیچارګی را بایست در همان روزنامه تماشا کنیم فاصله وحشتناک بین فقیر و غنی و شیادان و غارتګران با طبقه مظلوم و غارت شده و یا شست شوی مغزی شده و آلت دست فتنه ګران ګردیده و بازیچه دست تمامیت خوانان و فاسدان شده است  بسیار دلخراش است  مرګ و نیستی برای ګروهی و شادی و ثروت های نجومی غیرمشروع برای ګروهی دیګر رهبران همه ګروه ها یا ګروهګ ها کم بیش در ثروت وقدرت دست پا میزنند و پیروان مظلوم و ساده دلشان بجان هم افتاده مشغول سلاخی همدیګر هستند  رهبران دینی  و مکتب های اجتماعی  حتی با وجود تضاد با هم یا ظاهری و یا واقعی همه در بهترین زندګی ها هستند و پیروان ساده دل آنان با فقر جنګ و بینوایی دست در ګریبان تا بتوانند مخارج رهبران را بپردازند  تا مادامیکه هدف غارت شده ګان قرار ګیرند. 

     عروسی های افسانه ای و مهمانی های هزار یک شبی قصرهای ساخته شده از تلا وعاج ګرمابه های مرصع  که در آن شیوخ عرب همراه با دلبران نازنین از همه دنیا دست چین شده اند تا دل شیخ میلیارد را بدست آورند  که از مکتب اسلام حداکثر سود را میبرد  و در ضیافتهای کافران هم بقول خودشان دعوت میشوند فرزندان آنان یعنی شاهزاده ګان در قمارخانه های غرب به بازی وکیف مشغولند و پیروان ساده دل آنان بعنوان شیعه و سنی به قتل وکشتار همدیګر مشغول؟ از یک طرف ثروتمندان ریشه دار با ارثهای کلان از فامیل خود همیشه ثروتمند و در رده بالا هستند و فقیران بایست مالیاتهای کلان به شرکتهای دولتی و ملتی بپردازند تامثلا بیمه و امنیت داشته باشند  از طرف دیګر نوکیسه های تازه به دوران ثروت های نجومی رسیده که مثلا از بین کارګران و طبقه متوسط بوده اند به این جمع پیوسته و باغارتهای بیشتر مردم طبقه خودرا کنار ګذاشته به آنان خیانت نموده و با خرید بمب و وسایل کشتار به جنګ همانانی میروند که از طرف آنان به بهانه جنګ با امپریالیست کمونیست ویا مذهب و یاغیر مذهب به قدرتهای جدیدی دست یافته اند به عبارت دیګر آنان به بهانه جنګ با استعمار واستحمار بین المللی از طرف ملتهای خود مثلا نامزد شده اند ولی پس از پیروزی خودشان بدتر از قبلی ها رفتار میکنند بطوریکه سرمایه های دزدی شده و غارتګری های بیشمار آنان روی مستعمره ګران را کاملا سفید  کرده است .  باز در این وسط تنها مردم عادی هستند که از هر طرف غارت شده کشته و یا شهید می شوند. رهبران ملی ګرا مثلا  مذهبی یون  مثلا همراه با سایر رهبران در ناز و نعمت و غرق در ثروت و تجمل زندګی میکنند و پیروان آنان با جنګ و کشتار و کشت همدیګر مشغولند و یا درفقر و اعتیاد  بیکاری و بی مدرسه و بی دانشی ګرفتارند  یا باید با آفتابه دزدی و کلاهبرداری  خود را در سطح آب نګه دارند که دزدی های خرد آنان با قطع دست پا سرګردن همراه میتواند باشد .

    ولی دزدیهای میلیاردی شیوخ آنان و رهبرانشان با سکوت و به به ګفتن ها همراهی میشود.  با وجود اینهمه فساد و ظلم باز طبقه هستند که ساده  لوحانه در خدمت این دزدان بیشرفت هستند وبرای دریافت مزدی ناچیز به روی سایر برادران در بند خود شمشیر می کشند؟   آنان یا ګول بهشت و جهنم را خورده اند و شست شوی مغزی شده اند تا آدمک ثروتمندان دزد باشند ویا به طمع لقمه نانی خود را به آنان فروخته اند زیرا از وحشت ګرسنګی و منزوی شدن می هراسند  زیرا میدانند که آنان قوی پنجه هستند  و میخواهند زندګی کنند و بخور نمیری داشته باشند.  در حالیکه ګروهی از مردم در نهایت راحتی و خوش ګذرانی و ثروت وتجمل و آسایش زندګی میکنند که بیشتر آنان راه های غیرقانونی و غیر انسانی فساد  دزدی این ثروتهای خونین و غیر مشروع را جمع آوری کرده اند دیګر مردمان وارث حقیقی بایست با ناراحتی کشمکش ها زندګی کنند و یا یکبار که همه قربانی دزدان عظیم شان بودند اند بایست یکبار هم طمعه دزدان خرده پا باشند که برای بقای خود مجبورند به راه دزدی وفساد پناه ببرند. قربانیان مضاعف زندګی بمراتب وحشتناکتر از اکثر قربانیانی دارند که تنها فدای حرص و آز  فرمانرویان و دیکتاتور های دزد تمامیت خواه فاسد شده اند  متاسفانه این سلسله فساد همین طور ګروهی از طبقه های دیګر را بخود جلب میکنند آنانکه که قدرت دزدیهای عظیم ندارند و به کلاهبرداری دوستان وخانواده و مردم دیګری مشغولند که به آنان اعتماد کرده اند و یاحتی برای کمک به آنان قدم پیش ګذارده اند  بدین ترتیب آنان قربانی دوباره ای هستند   زیرا یا به کمک دیګر قربانیان رفته و خود دوباره قربانی شده اند و یا به دیګران اعتماد کرده و آنان با تکیه به فساد دستګاه آنان را دوباره غارت فرموده اند و بدین ترتیب این سلسله ادامه دارد. مثالهای فراوانند و احتیاج به ذکر نیست  دیوانه ای که به عنوان نبرد با امپریالیست  به قدرت و ثروتی نامتعادل رسیده و میلیارد ها دلار در بانکهای همان بقول خودش استعمارګران ذخیره فرموده و حالا هم با توپ تانګ به جنګ ملت خود که آنان را آنچنان چاپیده است میرود  که دست التماس و کمک مردم خودش را باز بسوی کسانی داراز میکند  که مثلا او با آنان برای آزادی آنان جنګیده است؟  بابا رحمت به کفن دزد قبلی؟

    ده توصیه دوستانه یک آدم افسرده
    ۱) مدرسه رفتن بی فایده است چون اگه باهوش باشی معلم وقت تو رو تلف میکنه، اگه خنگ باشی تو وقت معلمو. 
    ۲) دنبال پول دویدن بی فایده است، چون اگه بهش نرسی از بقیه بدت میاد اگه بهش برسی بقیه از تو. 
    ۳) عاشق شدن بی فایده است، چون یا تو دل اونو میشکنی یا اون دل تورو یا دنیا دل هردوتونو. 
    ۴) ازدواج کردن بی فایده است، چون قبل از ۳۰ سالگی زوده بعد از ۳۰ سالگی دیر. 
    ۵) بچه دار شدن بی فایده است، چون یا خوب از آب در میاد که از دست بقیه به عذابه یا بد از آب در میاد که بقیه از دستش به عذابن. 
    ۶) پیک نیک رفتن بی فایده است، چون یا بد میگذره که از همون اول حرص میخوری یا خوش میگذره که موقع برگشتن غصه میخوری. 
    ۷) رفاقت با دیگران بی فایده است، چون یا از تو بهترن که نمیخوان دنبالشون باشی یا ازشون بهتری که نمیخوای دنبالت باشن. 
    ۸) دنبال شهرت رفتن بیفایده است، چون تا مشهور نشدی باید زیر پای بقیه رو خالی کنی ولی وقتی شدی بقیه زیر پای تو رو خالی میکنن. 
    ۹) انقلاب کردن بی فایده است، چون یا شکست میخوری و دشمن اعدامت میکنه یا پیروز میشی و دوست اعدامت میکنه.

    ۱۰) ایمیل فرستادن بی فایده است، چون یا خوب مینویسی که مطلبتو به اسم خودشون میفرستن و حرص میخوری یا بد مینویسی که مطلبتو نمیخونن و حرص میخوری.

  • Amir S Ghiassi

     بیداد و دیکتاتوری و کشت کشتار در قرن بیست یکم بابا رحمت به کفن دزد های قبلی؟ وقتی روزنامه ها را میخوانیم از یک طرف شادی و تجمل و زیبابی و ثروت و زندګی بسیار لوکس را به رخ ما می ګشند و از یک طرف کشت کشتار و بی انصافی دزد جنایت خیانت و ظلم و فقر بیچارګی را بایست در همان روزنامه تماشا کنیم فاصله وحشتناک بین فقیر و غنی و شیادان و غارتګران با طبقه مظلوم و غارت شده و یا شست شوی مغزی شده و آلت دست فتنه ګران ګردیده و بازیچه دست تمامیت خوانان و فاسدان شده است  بسیار دلخراش است  مرګ و نیستی برای ګروهی و شادی و ثروت های نجومی غیرمشروع برای ګروهی دیګر رهبران همه ګروه ها یا ګروهګ ها کم بیش در ثروت وقدرت دست پا میزنند و پیروان مظلوم و ساده دلشان بجان هم افتاده مشغول سلاخی همدیګر هستند  رهبران دینی  و مکتب های اجتماعی  حتی با وجود تضاد با هم یا ظاهری و یا واقعی همه در بهترین زندګی ها هستند و پیروان ساده دل آنان با فقر جنګ و بینوایی دست در ګریبان تا بتوانند مخارج رهبران را بپردازند  تا مادامیکه هدف غارت شده ګان قرار ګیرند. 

     عروسی های افسانه ای و مهمانی های هزار یک شبی قصرهای ساخته شده از تلا وعاج ګرمابه های مرصع  که در آن شیوخ عرب همراه با دلبران نازنین از همه دنیا دست چین شده اند تا دل شیخ میلیارد را بدست آورند  که از مکتب اسلام حداکثر سود را میبرد  و در ضیافتهای کافران هم بقول خودشان دعوت میشوند فرزندان آنان یعنی شاهزاده ګان در قمارخانه های غرب به بازی وکیف مشغولند و پیروان ساده دل آنان بعنوان شیعه و سنی به قتل وکشتار همدیګر مشغول؟ از یک طرف ثروتمندان ریشه دار با ارثهای کلان از فامیل خود همیشه ثروتمند و در رده بالا هستند و فقیران بایست مالیاتهای کلان به شرکتهای دولتی و ملتی بپردازند تامثلا بیمه و امنیت داشته باشند  از طرف دیګر نوکیسه های تازه به دوران ثروت های نجومی رسیده که مثلا از بین کارګران و طبقه متوسط بوده اند به این جمع پیوسته و باغارتهای بیشتر مردم طبقه خودرا کنار ګذاشته به آنان خیانت نموده و با خرید بمب و وسایل کشتار به جنګ همانانی میروند که از طرف آنان به بهانه جنګ با امپریالیست کمونیست ویا مذهب و یاغیر مذهب به قدرتهای جدیدی دست یافته اند به عبارت دیګر آنان به بهانه جنګ با استعمار واستحمار بین المللی از طرف ملتهای خود مثلا نامزد شده اند ولی پس از پیروزی خودشان بدتر از قبلی ها رفتار میکنند بطوریکه سرمایه های دزدی شده و غارتګری های بیشمار آنان روی مستعمره ګران را کاملا سفید  کرده است .  باز در این وسط تنها مردم عادی هستند که از هر طرف غارت شده کشته و یا شهید می شوند. رهبران ملی ګرا مثلا  مذهبی یون  مثلا همراه با سایر رهبران در ناز و نعمت و غرق در ثروت و تجمل زندګی میکنند و پیروان آنان با جنګ و کشتار و کشت همدیګر مشغولند و یا درفقر و اعتیاد  بیکاری و بی مدرسه و بی دانشی ګرفتارند  یا باید با آفتابه دزدی و کلاهبرداری  خود را در سطح آب نګه دارند که دزدی های خرد آنان با قطع دست پا سرګردن همراه میتواند باشد .

    ولی دزدیهای میلیاردی شیوخ آنان و رهبرانشان با سکوت و به به ګفتن ها همراهی میشود.  با وجود اینهمه فساد و ظلم باز طبقه هستند که ساده  لوحانه در خدمت این دزدان بیشرفت هستند وبرای دریافت مزدی ناچیز به روی سایر برادران در بند خود شمشیر می کشند؟   آنان یا ګول بهشت و جهنم را خورده اند و شست شوی مغزی شده اند تا آدمک ثروتمندان دزد باشند ویا به طمع لقمه نانی خود را به آنان فروخته اند زیرا از وحشت ګرسنګی و منزوی شدن می هراسند  زیرا میدانند که آنان قوی پنجه هستند  و میخواهند زندګی کنند و بخور نمیری داشته باشند.  در حالیکه ګروهی از مردم در نهایت راحتی و خوش ګذرانی و ثروت وتجمل و آسایش زندګی میکنند که بیشتر آنان راه های غیرقانونی و غیر انسانی فساد  دزدی این ثروتهای خونین و غیر مشروع را جمع آوری کرده اند دیګر مردمان وارث حقیقی بایست با ناراحتی کشمکش ها زندګی کنند و یا یکبار که همه قربانی دزدان عظیم شان بودند اند بایست یکبار هم طمعه دزدان خرده پا باشند که برای بقای خود مجبورند به راه دزدی وفساد پناه ببرند. قربانیان مضاعف زندګی بمراتب وحشتناکتر از اکثر قربانیانی دارند که تنها فدای حرص و آز  فرمانرویان و دیکتاتور های دزد تمامیت خواه فاسد شده اند  متاسفانه این سلسله فساد همین طور ګروهی از طبقه های دیګر را بخود جلب میکنند آنانکه که قدرت دزدیهای عظیم ندارند و به کلاهبرداری دوستان وخانواده و مردم دیګری مشغولند که به آنان اعتماد کرده اند و یاحتی برای کمک به آنان قدم پیش ګذارده اند  بدین ترتیب آنان قربانی دوباره ای هستند   زیرا یا به کمک دیګر قربانیان رفته و خود دوباره قربانی شده اند و یا به دیګران اعتماد کرده و آنان با تکیه به فساد دستګاه آنان را دوباره غارت فرموده اند و بدین ترتیب این سلسله ادامه دارد. مثالهای فراوانند و احتیاج به ذکر نیست  دیوانه ای که به عنوان نبرد با امپریالیست  به قدرت و ثروتی نامتعادل رسیده و میلیارد ها دلار در بانکهای همان بقول خودش استعمارګران ذخیره فرموده و حالا هم با توپ تانګ به جنګ ملت خود که آنان را آنچنان چاپیده است میرود  که دست التماس و کمک مردم خودش را باز بسوی کسانی داراز میکند  که مثلا او با آنان برای آزادی آنان جنګیده است؟  بابا رحمت به کفن دزد قبلی؟

    ده توصیه دوستانه یک آدم افسرده
    ۱) مدرسه رفتن بی فایده است چون اگه باهوش باشی معلم وقت تو رو تلف میکنه، اگه خنگ باشی تو وقت معلمو. 
    ۲) دنبال پول دویدن بی فایده است، چون اگه بهش نرسی از بقیه بدت میاد اگه بهش برسی بقیه از تو. 
    ۳) عاشق شدن بی فایده است، چون یا تو دل اونو میشکنی یا اون دل تورو یا دنیا دل هردوتونو. 
    ۴) ازدواج کردن بی فایده است، چون قبل از ۳۰ سالگی زوده بعد از ۳۰ سالگی دیر. 
    ۵) بچه دار شدن بی فایده است، چون یا خوب از آب در میاد که از دست بقیه به عذابه یا بد از آب در میاد که بقیه از دستش به عذابن. 
    ۶) پیک نیک رفتن بی فایده است، چون یا بد میگذره که از همون اول حرص میخوری یا خوش میگذره که موقع برگشتن غصه میخوری. 
    ۷) رفاقت با دیگران بی فایده است، چون یا از تو بهترن که نمیخوان دنبالشون باشی یا ازشون بهتری که نمیخوای دنبالت باشن. 
    ۸) دنبال شهرت رفتن بیفایده است، چون تا مشهور نشدی باید زیر پای بقیه رو خالی کنی ولی وقتی شدی بقیه زیر پای تو رو خالی میکنن. 
    ۹) انقلاب کردن بی فایده است، چون یا شکست میخوری و دشمن اعدامت میکنه یا پیروز میشی و دوست اعدامت میکنه.

    ۱۰) ایمیل فرستادن بی فایده است، چون یا خوب مینویسی که مطلبتو به اسم خودشون میفرستن و حرص میخوری یا بد مینویسی که مطلبتو نمیخونن و حرص میخوری.

  • Amir S Ghiassi

     بیداد و دیکتاتوری و کشت کشتار در قرن بیست یکم بابا رحمت به کفن دزد های قبلی؟ وقتی روزنامه ها را میخوانیم از یک طرف شادی و تجمل و زیبابی و ثروت و زندګی بسیار لوکس را به رخ ما می ګشند و از یک طرف کشت کشتار و بی انصافی دزد جنایت خیانت و ظلم و فقر بیچارګی را بایست در همان روزنامه تماشا کنیم فاصله وحشتناک بین فقیر و غنی و شیادان و غارتګران با طبقه مظلوم و غارت شده و یا شست شوی مغزی شده و آلت دست فتنه ګران ګردیده و بازیچه دست تمامیت خوانان و فاسدان شده است  بسیار دلخراش است  مرګ و نیستی برای ګروهی و شادی و ثروت های نجومی غیرمشروع برای ګروهی دیګر رهبران همه ګروه ها یا ګروهګ ها کم بیش در ثروت وقدرت دست پا میزنند و پیروان مظلوم و ساده دلشان بجان هم افتاده مشغول سلاخی همدیګر هستند  رهبران دینی  و مکتب های اجتماعی  حتی با وجود تضاد با هم یا ظاهری و یا واقعی همه در بهترین زندګی ها هستند و پیروان ساده دل آنان با فقر جنګ و بینوایی دست در ګریبان تا بتوانند مخارج رهبران را بپردازند  تا مادامیکه هدف غارت شده ګان قرار ګیرند. 

     عروسی های افسانه ای و مهمانی های هزار یک شبی قصرهای ساخته شده از تلا وعاج ګرمابه های مرصع  که در آن شیوخ عرب همراه با دلبران نازنین از همه دنیا دست چین شده اند تا دل شیخ میلیارد را بدست آورند  که از مکتب اسلام حداکثر سود را میبرد  و در ضیافتهای کافران هم بقول خودشان دعوت میشوند فرزندان آنان یعنی شاهزاده ګان در قمارخانه های غرب به بازی وکیف مشغولند و پیروان ساده دل آنان بعنوان شیعه و سنی به قتل وکشتار همدیګر مشغول؟ از یک طرف ثروتمندان ریشه دار با ارثهای کلان از فامیل خود همیشه ثروتمند و در رده بالا هستند و فقیران بایست مالیاتهای کلان به شرکتهای دولتی و ملتی بپردازند تامثلا بیمه و امنیت داشته باشند  از طرف دیګر نوکیسه های تازه به دوران ثروت های نجومی رسیده که مثلا از بین کارګران و طبقه متوسط بوده اند به این جمع پیوسته و باغارتهای بیشتر مردم طبقه خودرا کنار ګذاشته به آنان خیانت نموده و با خرید بمب و وسایل کشتار به جنګ همانانی میروند که از طرف آنان به بهانه جنګ با امپریالیست کمونیست ویا مذهب و یاغیر مذهب به قدرتهای جدیدی دست یافته اند به عبارت دیګر آنان به بهانه جنګ با استعمار واستحمار بین المللی از طرف ملتهای خود مثلا نامزد شده اند ولی پس از پیروزی خودشان بدتر از قبلی ها رفتار میکنند بطوریکه سرمایه های دزدی شده و غارتګری های بیشمار آنان روی مستعمره ګران را کاملا سفید  کرده است .  باز در این وسط تنها مردم عادی هستند که از هر طرف غارت شده کشته و یا شهید می شوند. رهبران ملی ګرا مثلا  مذهبی یون  مثلا همراه با سایر رهبران در ناز و نعمت و غرق در ثروت و تجمل زندګی میکنند و پیروان آنان با جنګ و کشتار و کشت همدیګر مشغولند و یا درفقر و اعتیاد  بیکاری و بی مدرسه و بی دانشی ګرفتارند  یا باید با آفتابه دزدی و کلاهبرداری  خود را در سطح آب نګه دارند که دزدی های خرد آنان با قطع دست پا سرګردن همراه میتواند باشد .

    ولی دزدیهای میلیاردی شیوخ آنان و رهبرانشان با سکوت و به به ګفتن ها همراهی میشود.  با وجود اینهمه فساد و ظلم باز طبقه هستند که ساده  لوحانه در خدمت این دزدان بیشرفت هستند وبرای دریافت مزدی ناچیز به روی سایر برادران در بند خود شمشیر می کشند؟   آنان یا ګول بهشت و جهنم را خورده اند و شست شوی مغزی شده اند تا آدمک ثروتمندان دزد باشند ویا به طمع لقمه نانی خود را به آنان فروخته اند زیرا از وحشت ګرسنګی و منزوی شدن می هراسند  زیرا میدانند که آنان قوی پنجه هستند  و میخواهند زندګی کنند و بخور نمیری داشته باشند.  در حالیکه ګروهی از مردم در نهایت راحتی و خوش ګذرانی و ثروت وتجمل و آسایش زندګی میکنند که بیشتر آنان راه های غیرقانونی و غیر انسانی فساد  دزدی این ثروتهای خونین و غیر مشروع را جمع آوری کرده اند دیګر مردمان وارث حقیقی بایست با ناراحتی کشمکش ها زندګی کنند و یا یکبار که همه قربانی دزدان عظیم شان بودند اند بایست یکبار هم طمعه دزدان خرده پا باشند که برای بقای خود مجبورند به راه دزدی وفساد پناه ببرند. قربانیان مضاعف زندګی بمراتب وحشتناکتر از اکثر قربانیانی دارند که تنها فدای حرص و آز  فرمانرویان و دیکتاتور های دزد تمامیت خواه فاسد شده اند  متاسفانه این سلسله فساد همین طور ګروهی از طبقه های دیګر را بخود جلب میکنند آنانکه که قدرت دزدیهای عظیم ندارند و به کلاهبرداری دوستان وخانواده و مردم دیګری مشغولند که به آنان اعتماد کرده اند و یاحتی برای کمک به آنان قدم پیش ګذارده اند  بدین ترتیب آنان قربانی دوباره ای هستند   زیرا یا به کمک دیګر قربانیان رفته و خود دوباره قربانی شده اند و یا به دیګران اعتماد کرده و آنان با تکیه به فساد دستګاه آنان را دوباره غارت فرموده اند و بدین ترتیب این سلسله ادامه دارد. مثالهای فراوانند و احتیاج به ذکر نیست  دیوانه ای که به عنوان نبرد با امپریالیست  به قدرت و ثروتی نامتعادل رسیده و میلیارد ها دلار در بانکهای همان بقول خودش استعمارګران ذخیره فرموده و حالا هم با توپ تانګ به جنګ ملت خود که آنان را آنچنان چاپیده است میرود  که دست التماس و کمک مردم خودش را باز بسوی کسانی داراز میکند  که مثلا او با آنان برای آزادی آنان جنګیده است؟  بابا رحمت به کفن دزد قبلی؟

    ده توصیه دوستانه یک آدم افسرده
    ۱) مدرسه رفتن بی فایده است چون اگه باهوش باشی معلم وقت تو رو تلف میکنه، اگه خنگ باشی تو وقت معلمو. 
    ۲) دنبال پول دویدن بی فایده است، چون اگه بهش نرسی از بقیه بدت میاد اگه بهش برسی بقیه از تو. 
    ۳) عاشق شدن بی فایده است، چون یا تو دل اونو میشکنی یا اون دل تورو یا دنیا دل هردوتونو. 
    ۴) ازدواج کردن بی فایده است، چون قبل از ۳۰ سالگی زوده بعد از ۳۰ سالگی دیر. 
    ۵) بچه دار شدن بی فایده است، چون یا خوب از آب در میاد که از دست بقیه به عذابه یا بد از آب در میاد که بقیه از دستش به عذابن. 
    ۶) پیک نیک رفتن بی فایده است، چون یا بد میگذره که از همون اول حرص میخوری یا خوش میگذره که موقع برگشتن غصه میخوری. 
    ۷) رفاقت با دیگران بی فایده است، چون یا از تو بهترن که نمیخوان دنبالشون باشی یا ازشون بهتری که نمیخوای دنبالت باشن. 
    ۸) دنبال شهرت رفتن بیفایده است، چون تا مشهور نشدی باید زیر پای بقیه رو خالی کنی ولی وقتی شدی بقیه زیر پای تو رو خالی میکنن. 
    ۹) انقلاب کردن بی فایده است، چون یا شکست میخوری و دشمن اعدامت میکنه یا پیروز میشی و دوست اعدامت میکنه.

    ۱۰) ایمیل فرستادن بی فایده است، چون یا خوب مینویسی که مطلبتو به اسم خودشون میفرستن و حرص میخوری یا بد مینویسی که مطلبتو نمیخونن و حرص میخوری.

  • Amir S Ghiassi

     برنامه ای که شاید برای خاورمیانه و شمال آفریقا ریخته اند هرچند سالی بل بشویی و شلوغی راه می اندازند و ګروهی را بر علیه ګروه دیګر خشمګین و عصبانی میسازند و بعد از یک سلسله کشت کشتار ها وحساب تسویه کردنها  یک ګروه دیګر جای ګروه قبلی را میګیرند  این ګروه ها هم که قبلا همه با هم متحد بودند باز در میانشان شکاف میافتد و به سر کله هم میزنند  سرمایه داران و دزدان هم سرمایه های خود را مشروع و یا غیر مشروع از کشور با تریلی ها ویا از طریق بانکها و عوامل خود خارج میکنند و بعد از مدتی که آبها از آسیاب افتاد یک سری دزد و شیاد تازه نفس حریص و طماع با تمامیت خواهی سر کار میآیند و مردم را درو میکنند و جیب های ګشادشان را پر میکنند تا باز ګروهی دیګری بیآید و آنان را کنار بزنند و خودشان امور را در دست بګیرد  باز روز از نو و روزی از نو.

      اګر در سونامی ژاپن ارتش به کمک مردم میدود در سونامی خاورمیانه و شمال آفریقا ارتش و پلیس خدمتګذار  دیکتاتور های دیوانه زنجیری هستند و با توپ تانګ و مسلسلهای خود کار آمریکایی روسی و یا اروپایی بجان خواهران و برادران خود  میافتند؟ بارک الله  آنان با تبلیغات کوبنده خود هر خری را یک دانشمند و هر بی شعور خواه وتمامیت طلبی را مقدس و دانشمند جا میزنند و مردم هم مسخ شده دنبال آنان راه می افتند تا خودشان درک کنند که چه ګولی خورده اند .  در سرزمین زیبای ما افغانستان چه کردند  دست مردم اسلحه دادند  تا به برادر کشی بپردازند  و آخر سر هم یک کشور سوخته تحویل دادند  کسی که سالیان درازی جنګ کرده بود کاری دیګر بلد نبود کشوری که اکنون بایست با دلسوزی دوباره ساخته شود   این همه تفرقه بین زن مرد  و سایر قومها و ملیت های خاور میانه و شمال آفریقا برای چه انداخته اند  خیلی ساده برای اینکه وقت جوانان مارا بګیرند و از تحصیلات و سازندګی و پیشرفت باز دارند  در جنګ ایران و عراق چه همین برنامه بود یک دیوانه ای مثل صدام را به جنګ انسان مقدس کامل و خدایی خدا پرست  دلسور مردم و مهربان مثل امام خمینی امام کامل واقعی و نایب برحق امام زمان که در علم و دانش و فن صنعت سرآمد همه بود  تحریک کردند و او با نادانی و جهالت به جنګ سرآمد دانشمندان عصر امام خمینی و یاران وفادارش که همه تنها برای خدمت به مرد یخه پاره میکردند آمد و اینهمه  به هر دو کشور خسارت زد مردانی که نه فکر پول و ثروت بودند و نه در قید تجمل و شهوت رانی مجبور شدند که در برابر دیوانه بنام صدام قرار بګیرند.

     و ازکار سازندګی محروم شوند  آنان میخواستند که تنها برای رضای خدا کارکنند و دین را تعالی بدهند و خدمت بکنند استحمار و استعمار جهانی نمی تواند ببیند که دانشمندانی ګرامی و با علم و دانش که حتی در فنون نظامیګری و جنګ هم سرآمد همه ژنرالهای آمریکایی هستند  رهبران کشورهای دنیای سوم شده اند آنان میخواهند که اشخاصی حریص  ابله نادان و بی سواد رهبر جامعه بشوند تا مردم را به بیراهه بکشانند  نه استادان علم فقه و قرآن  که در همه علوم هم سرآمد هستند رهبر یک جامعه عقب افتاده بشوند.  برای همین است که مرتب فتنه فساد میکنند میلیارد ها دلار و یورو از کشور خارج میکنند  و اجازه  نمی دهند که این اساتید بزرګ مردم را راهنمایی نمایند و مشګلات کشور را عاقلانه رفع کنند.  آنان تنها به دیوانه ګانی نظیر صدام و قذافی میدان میدهند که مردم را با ګلوله توپ و مسلسلهای خود کار هواپیما و قایق های توپ دار بکشند و اموالشان را هم در بانکهای کافرستانها بخوابانند  تا انشاالله برای رفتن به آن دنیا بتوانند با این دلارهای باد آورده مخارج حوریان بهشتی را بدهند.  میګویند به عمر ګفتند که ما در ایران کتابخانه هایی پیدا کرده ایم که در آن پراز کتاب است با اینها چه کنیم  عمر فرمودند  که یا این کتابها موافق قرآن هستند که ما به آنان احیتاجی نداریم  زیرا اینطور که میګویند در قرآن درباره همه علوم نوشته شده است  و اګر مخالف قرآن هم هستند آنان را بسوزانید که کفر هستند  و بدین ترتیب کتابهای بی نظیر ایرانی همه سوختند و از بین رفتند.  اکنون هم ما بایست دانشګاه هایی داشته باشیم که در آن فقط فقه قرآن درس بدهند .

    و همه در تحت نظر آقایان اساتید قم و آیات عظام باشد و اګر خدای نخواسته به دکترپزشک متخصص احیتاج داشتیم خوب  یکی یا چند تایی از خارج وارد میکنیم مثل اینکه اکنون هم داریم همه چیز را ارزان از خارج وارد میکنیم  از چین ګرفته تا هر کشور دیګر فعلا آنان برای ما جنس های بنجل خود را صادر میکنند و ما در عوض کارخانه های خود را تعطیل میکنیم و تا مردمو کارخانه های آنان استراحت بکنند  ما اینهمه پول نفت داریم آنرا به دست ملت میدهیم تا خرج کنند و ناراحت نباشد  میګویند کار مال خر است چرا مردم نجیب ما بایست کار کنند که ملت نجیب ما نبایست کار کنند و زحمت بکشند و درس بخوانند  آنان میتوانند تنها مقلد باشند و آقایان آیات عظام آنان را رهنمایی میکنند احیتاجی نیست که فسفر مغزشان هدر بدهند و این علوم منحوس وغریبه را بخوانند آنان مقلد باشند کافی است  هیچ احتیاجی به تحصیل عمومی نیست  اګر آنان بطوری تربیت شوند که بفهمند دین یعنی چه آڼوقت می دانند و می فهمند که بهشت یعنی چه  آنجایی که پراز حوریان همیشه دوشیزه هست که بعد از هر عشقباری دوباره دوشیزه میشوند البته من شنیده ام و غلمانها یعنی حوریان مرد که  همیشه مردانګی آنان سفت سخت است  و تنها آنان از مومنان پذیرایی میکنند.  بدین ترتیب آنان با قرار دادن مهره های خودشان در سرکارها  دوباره مردم را بهم میریزند و یک دیوانه دیګر را حمایت میکنند تاکشور را از عمق تخریت کند.  در عوض شرکتهای بزرګ آنان بعد از هر تخریب میآیند و دوباره همه چیز را از نو میسازند و تریلیونها دلار حاصل از فروش نفت را باز پس میګیرند  و این بازی همچنان ادامه دارد  تمامیت خواهی حرص و غارت کردن ثروتهای ملی توسط  ابلهان و عوامل آنان که درنهایت به جیب قدرتهای بزرګ و اربابان اصلی پشت پرده واریز میګردد.

  • Amir S Ghiassi

     برنامه ای که شاید برای خاورمیانه و شمال آفریقا ریخته اند هرچند سالی بل بشویی و شلوغی راه می اندازند و ګروهی را بر علیه ګروه دیګر خشمګین و عصبانی میسازند و بعد از یک سلسله کشت کشتار ها وحساب تسویه کردنها  یک ګروه دیګر جای ګروه قبلی را میګیرند  این ګروه ها هم که قبلا همه با هم متحد بودند باز در میانشان شکاف میافتد و به سر کله هم میزنند  سرمایه داران و دزدان هم سرمایه های خود را مشروع و یا غیر مشروع از کشور با تریلی ها ویا از طریق بانکها و عوامل خود خارج میکنند و بعد از مدتی که آبها از آسیاب افتاد یک سری دزد و شیاد تازه نفس حریص و طماع با تمامیت خواهی سر کار میآیند و مردم را درو میکنند و جیب های ګشادشان را پر میکنند تا باز ګروهی دیګری بیآید و آنان را کنار بزنند و خودشان امور را در دست بګیرد  باز روز از نو و روزی از نو.

      اګر در سونامی ژاپن ارتش به کمک مردم میدود در سونامی خاورمیانه و شمال آفریقا ارتش و پلیس خدمتګذار  دیکتاتور های دیوانه زنجیری هستند و با توپ تانګ و مسلسلهای خود کار آمریکایی روسی و یا اروپایی بجان خواهران و برادران خود  میافتند؟ بارک الله  آنان با تبلیغات کوبنده خود هر خری را یک دانشمند و هر بی شعور خواه وتمامیت طلبی را مقدس و دانشمند جا میزنند و مردم هم مسخ شده دنبال آنان راه می افتند تا خودشان درک کنند که چه ګولی خورده اند .  در سرزمین زیبای ما افغانستان چه کردند  دست مردم اسلحه دادند  تا به برادر کشی بپردازند  و آخر سر هم یک کشور سوخته تحویل دادند  کسی که سالیان درازی جنګ کرده بود کاری دیګر بلد نبود کشوری که اکنون بایست با دلسوزی دوباره ساخته شود   این همه تفرقه بین زن مرد  و سایر قومها و ملیت های خاور میانه و شمال آفریقا برای چه انداخته اند  خیلی ساده برای اینکه وقت جوانان مارا بګیرند و از تحصیلات و سازندګی و پیشرفت باز دارند  در جنګ ایران و عراق چه همین برنامه بود یک دیوانه ای مثل صدام را به جنګ انسان مقدس کامل و خدایی خدا پرست  دلسور مردم و مهربان مثل امام خمینی امام کامل واقعی و نایب برحق امام زمان که در علم و دانش و فن صنعت سرآمد همه بود  تحریک کردند و او با نادانی و جهالت به جنګ سرآمد دانشمندان عصر امام خمینی و یاران وفادارش که همه تنها برای خدمت به مرد یخه پاره میکردند آمد و اینهمه  به هر دو کشور خسارت زد مردانی که نه فکر پول و ثروت بودند و نه در قید تجمل و شهوت رانی مجبور شدند که در برابر دیوانه بنام صدام قرار بګیرند.

     و ازکار سازندګی محروم شوند  آنان میخواستند که تنها برای رضای خدا کارکنند و دین را تعالی بدهند و خدمت بکنند استحمار و استعمار جهانی نمی تواند ببیند که دانشمندانی ګرامی و با علم و دانش که حتی در فنون نظامیګری و جنګ هم سرآمد همه ژنرالهای آمریکایی هستند  رهبران کشورهای دنیای سوم شده اند آنان میخواهند که اشخاصی حریص  ابله نادان و بی سواد رهبر جامعه بشوند تا مردم را به بیراهه بکشانند  نه استادان علم فقه و قرآن  که در همه علوم هم سرآمد هستند رهبر یک جامعه عقب افتاده بشوند.  برای همین است که مرتب فتنه فساد میکنند میلیارد ها دلار و یورو از کشور خارج میکنند  و اجازه  نمی دهند که این اساتید بزرګ مردم را راهنمایی نمایند و مشګلات کشور را عاقلانه رفع کنند.  آنان تنها به دیوانه ګانی نظیر صدام و قذافی میدان میدهند که مردم را با ګلوله توپ و مسلسلهای خود کار هواپیما و قایق های توپ دار بکشند و اموالشان را هم در بانکهای کافرستانها بخوابانند  تا انشاالله برای رفتن به آن دنیا بتوانند با این دلارهای باد آورده مخارج حوریان بهشتی را بدهند.  میګویند به عمر ګفتند که ما در ایران کتابخانه هایی پیدا کرده ایم که در آن پراز کتاب است با اینها چه کنیم  عمر فرمودند  که یا این کتابها موافق قرآن هستند که ما به آنان احیتاجی نداریم  زیرا اینطور که میګویند در قرآن درباره همه علوم نوشته شده است  و اګر مخالف قرآن هم هستند آنان را بسوزانید که کفر هستند  و بدین ترتیب کتابهای بی نظیر ایرانی همه سوختند و از بین رفتند.  اکنون هم ما بایست دانشګاه هایی داشته باشیم که در آن فقط فقه قرآن درس بدهند .

    و همه در تحت نظر آقایان اساتید قم و آیات عظام باشد و اګر خدای نخواسته به دکترپزشک متخصص احیتاج داشتیم خوب  یکی یا چند تایی از خارج وارد میکنیم مثل اینکه اکنون هم داریم همه چیز را ارزان از خارج وارد میکنیم  از چین ګرفته تا هر کشور دیګر فعلا آنان برای ما جنس های بنجل خود را صادر میکنند و ما در عوض کارخانه های خود را تعطیل میکنیم و تا مردمو کارخانه های آنان استراحت بکنند  ما اینهمه پول نفت داریم آنرا به دست ملت میدهیم تا خرج کنند و ناراحت نباشد  میګویند کار مال خر است چرا مردم نجیب ما بایست کار کنند که ملت نجیب ما نبایست کار کنند و زحمت بکشند و درس بخوانند  آنان میتوانند تنها مقلد باشند و آقایان آیات عظام آنان را رهنمایی میکنند احیتاجی نیست که فسفر مغزشان هدر بدهند و این علوم منحوس وغریبه را بخوانند آنان مقلد باشند کافی است  هیچ احتیاجی به تحصیل عمومی نیست  اګر آنان بطوری تربیت شوند که بفهمند دین یعنی چه آڼوقت می دانند و می فهمند که بهشت یعنی چه  آنجایی که پراز حوریان همیشه دوشیزه هست که بعد از هر عشقباری دوباره دوشیزه میشوند البته من شنیده ام و غلمانها یعنی حوریان مرد که  همیشه مردانګی آنان سفت سخت است  و تنها آنان از مومنان پذیرایی میکنند.  بدین ترتیب آنان با قرار دادن مهره های خودشان در سرکارها  دوباره مردم را بهم میریزند و یک دیوانه دیګر را حمایت میکنند تاکشور را از عمق تخریت کند.  در عوض شرکتهای بزرګ آنان بعد از هر تخریب میآیند و دوباره همه چیز را از نو میسازند و تریلیونها دلار حاصل از فروش نفت را باز پس میګیرند  و این بازی همچنان ادامه دارد  تمامیت خواهی حرص و غارت کردن ثروتهای ملی توسط  ابلهان و عوامل آنان که درنهایت به جیب قدرتهای بزرګ و اربابان اصلی پشت پرده واریز میګردد.

  • Amir S Ghiassi

     برای ریشه کنی تمامیت خواهی  ظلم و فساد چه بایست کرد. آیا حاکمان ظالم خود در امان هستند؟ و یانه؟ اکنون مردم دنیا با مشګلات و مصیب هایی در ګیر هستند حتی کشورهایی مثل ژاپن که توانسته اند به تمدن صنتعی و رونق اقتصادی برسند باز هم درګیر مسایلی هستند که خوشبختانه با کمک از تکنیک های جدید صدمه آن را به مردم بسیار کاهش داده اند  ولی مردم کشورهای خاورمیانه دچار سونامی های دیګری هستند از نوع تمامیت خواهی یک مشت دیوانه مغرور که خود را خدایګانها میدانند و فکر میکنند که اجاره دارند هر غلطی که میخواهند بکنند و چون کشورهای پیشرفته هم از این دیوانه های حاکم استفاده میکنند چشم هایشان را به روی دیوانګی ها و کشت کشتارهایشان و غارتها و دزدیهایشان می بندند  و چون میدانند که این دیوانه ګان سرمایه مردم و ملی کشورهایشان را می دزدند و در کشورهای آنان سرمایه ګذاری میکنند و یا در بانکهایشان  ثروت نامشروع ودزدی شده را می خوابانند و بعد از اینکه ملتهایشان بیدار شدند آنان براحتی این اموال دزدی شده را به نفع خودشان بالا می کشند  دزدی که به ګناه آلوده شده است توسط دزد دیګری بطور مثلا قانونی غارت میشود  و در نتیجه این ملت های تحت ستم و محروم هستند که بازنده ګان اصلی هستند .

     آنان هم یا بایست به آفتابه دزدی ها بپردازند و یا کاملا غارت شده و فقیر باقی بمانند و از فقر مادی و فرهنګی و صنعتی زجر بکشند و یا بعنوان آدمک هایی خود باخته به صورت ګروه های جدا از هم به نبردهای بی حاصل باهم بپردازند  مثل همان جنګ ها ونفرت های بین اقلیتها و اکثریت ها و یا بین ګروه های مختلف که همه خود را محق و عالم و دیګران را ګمراه میدانند  . مثل اینکه مسلمانان مغرور که حتی قرآن را هم نخوانده اند  سایر فرقه ها و مذهب ها را ګمراه و یا ضاله میخوانند در صورتیکه دیګران هم آنان را عقب افتاده و همراهان شیطان می پندارند  مثلا شیعه های تندرو سنی ها را ګمراه و یا بهاییان یا بابیان را فرقه ضاله و مسیحیان تندرو هم همه آنان را همراهان ګول خوردګان شیطان رجیم میدانند ؟    بیسوادان مغرور که باسوادان را جاهل میدانند و اګر با سوادان بتوانند ثابت کنند که آنان اشتباه میکنند عوض تشکر با آنان دشمن می شوند زیرا به غرور بی سوادی آنان برخورده است   مردمی که بعنوان دوستان صمیمی به انسان نزدیک میشوند ولی نظر آنان ګرفتن حس اعتماد و دوستی و در نهایت دزدی و غارت طرف دیګر است  متاسفانه تمامی انسانیت ها در اثر این نوع زندګی ها از بین رفته و مردم به ناچار تبدیل به دزدان و آدمک ها شده اند و کسانی هم که میخواهند انسان و خوب باشند بایست جریمه هایی هولناک بپردازند  یا بایست همرنګ جماعت شد و یا سوخت و ساخت. 

     متاسفانه علاوه برمشګلات دنیایی مشګل دیګر مردم خاورمیانه دست پنجه نرم کردن با دیوانه ګانی هست که فکر میکنند تافته بافته جدا هستند و چیزی نزدیک به خداو جنون خود پرستی و دیکتاتوری آنانرا فرا ګرفته است بطوریکه برای به کرسی نشاندن حرف خود حاضرند مردمان بسیاری را از بین ببرند و به دست جیره خواران و مسخ شده ګان هر جنایتی را انجام میدهند و با سکوت معنا دار کشورهای پیشرفته که عزت خود را در ذلت آنان می بینند به کارهای ناشایست خود ادامه میدهند و تفرقه هایی بیشتر بین مردم فرافکنی میکنند.  مثلی است که میگویند که چاه کن همیشه ته چاه است یا لااقل بیشتر وقتهایی که کار میکند ته چاه میرود  شاید مشگل اساسی مردم ما یا خاورمیانه تمامیت خواهی سو استفاده از محبتها و شیادی باشد.  پدری که دخترش را دوست دارد و هرچه دارد به او میدهد تا بتواند شوهر و زندگی خوبی داشته باشد  توسط دختر به  نواخانه برده میشود  و یا دختری که یک عمر از کمک و حمایت مادرش برخوردار بوده است  پس از آنکه مادر مریض و درمانده شد با او مثل یک مرده رفتار میکند و ارزشی برایش قایل نیست .  مشگل تمامیت خواهی ها است  متاسفانه اکنون کسانی که سنگ تساوی زنها را به سینه میکوبند از آنان مثل فرشته هایی بی عیب سخن میگویند در صورتیکه همان طور که مرد بدهست زن بدهم هست  زنانی که با حیله و تظاهر به عشق و دلداده گی تمامی سرمایه های مرد را غارت میکنند و اورا در خیابان رها میکنند.

      اصولا تمامیت خواهی ظلم بد است چه از جانب مرد به زن باشد و چه در شرایطی که زن توانایی دارد از جانب زن به مرد.  حتما شما این را دیده اید که زنان در موقعیت های بالای اداری و یا اجتماعی براحتی به مردان تجاوز هم میکنند.  و یا برای اینکه مردان بازیچه آنان باشند آنان را تهدید به اخراج و آزار مینمایند.  متاسفانه بعضی از خانمها روی بی انصافی و ظلم زنان سرپوش میگذارند   بسیاری از زنان هستند که با حیله و فتنه مردانی را غارت کرده اند و بعد هم با فتنه و بازی آنان را مقصر نشان داده اند و با گریه زاری و دروغ خود را مظلوم و مرد را ظالم نشان داده اند.  همانطوریکه انسانیت به نژاد و یا رنگ پوست و یا ملیت و دین بستگی ندارد همانطور هم به جنسیت بستگی ندارد.   ساسان خواهرش را خیلی دوست داشت و برای خود لباس نمی خرید ولی برای خواهرش میخرید  زیرا میخواست که خواهرش احساس نکند که فقیر تر از دوستانش است   ساسان تمامی درآمد خود را صرف خواهر میکرد تا او احساس فقر ننماید متاسفانه این یک واقعیت شده بود و خواهر فکر میکرد که برادرش بایست بد لباس وصرفه جو کن باشد و این وظیفه اوست که هرچه دارد به او بدهد.  همانطوریکه از خشونت ها و بی انصافی های مردان نسبت به زنان داستانهایی گفته شده همانطور هم از بی انصافی و نارو زدن و غارت مردان توسط زنان داستانهایی بسیاری اتفاق افتاده است  مشگل کلی خود خواهی تمامیت طلبی و بی انصافی است و به نظر من این مرز جنسی ندارد همانطوریکه مرز مذهبی هم ندارد. 

      همانطوریکه یک یهودی ممکن است دزد شیاد و غارتگر و فتنه گر باشد و یهودی دیگری مهربان و با محبت و انسان  یک زن هم ممکن است بد سرشت  بد اخلاق و بی همه چیز باشد مثل یک مرد داشتن دستگاه زنانه و یا مردانه در انسان بخوبی و یا به بدی او قاعدتا کمکی نخواهد کرد.  اما مشگل دیگر این است که مثلا در ایران حتی در زمان شاه داشتن دوست پسر برای دختران و یا رابطه های جنسی قبل از ازدواج برای دختران بسیار بد بود و حتی متاسفانه پدرانی بودند که مجبور بودند که دختر خودشان را به سختی تنبیه کنند و یا حتی در مواردی اورا به قتل برساند  این یک مشگل اجتماعی مذهبی و تمدنی هست و به مرد اینطور تلقین شده است که بایست از خواهر دختر و یا همسرش مواظبت کند تا به مرحله فساد کشیده نشود و مثلا دوست پسر جنسی و یا رابطه آزاد جنسی نداشته باشد متاسفانه قربانی هم بیشتر از میان زنان بیسواد و یا فقیر جامعه هستند وگرنه دختران وزنان ثروتمند هرکاری که بخواهند در پوشش انجام میدهند و کسی کاری به کار آنان ندارد.  دختر زیبا و ثروتمند براحتی ازدواج میکند و اگر همسرش را نخواست براحتی با مردی رابطه های عاشقانه برپا میکند و چون امکانات خوبی دارد هم مرد یا معشوق جرات بهره وری ندارد و هم محیط را برای کام کشی خودشان ترتیب میدهند  خوب بعضی وقتها هم ممکن است که اشتباه محاسبه کرده باشند و لو بروند  بسیاری از دانشجویان پسر خوش بر رو در دوره دانشجویی که امکان ازدواج و یا داشتن دوست دختر بارابطه جنسی ندارند سراغ این بانوان باصطلاح شوهر دار میروند و با آنان رابطه عمیق جنسی و یا حتی عشقی برقرار میکنند و شوهران هم کاملا از این موضوع بی اطلاع هستند. 

     به عبارت دیگر زن تمامی مزایای زنانگی را دارد و مرد مجبور است تمامی مخارج ایشان را بپردازد و معشوق هم دارد و در حقیقت سر مرد این بار کلاه رفته است زیرا بجای یک زن نجیب با یک قالتاق تمام عیار زندگی میکند. ظلم و ستم و حقه بازی و خیانت بد است چه از جانب مرد به زن باشد و چه از جانب زن به مرد. و تعصب بیجا داشتن اینکه زن همیشه خوب و مرد همیشه بد است عادلانه نیست  درست مثل اینکه مثلا بهایی ها در این دوره بسیار در فشار بودند و بی دلیل اعدام و از کار برکنار و یا مورد آزاد اذیت قتل و غارت واقع شده اند ولی این دلیل این نمی شود که همه آنان خوب و پاک سرشت هستند در میان همانان هم دزدان و قالتاق های فراوانی یافت میشوندکه اگر آب ببینند شناگران ماهری هستند و چه بسا انسانی را بخاک سیاه می نشانند و با غارت و آزار وی  وی را از هستی ساقط میکنند.  و بقیه هم کیشان آنان هم تنها به صرف بهایی بودن و تعصب داشتن از دزد بهایی و غارتگر بهایی و خاین بهایی حمایت میکنند  و اصلا توجه ندارند که دین برای بهتر شدن مردم آمده است نه برای سو استفاده از نام ونشان و اینکه متاسفانه گروهی بهاییان بی گناه بی جهت و ظالمانه کشته شده اند.  کما اینکه کشته شدن و یا شهید شدن حضرت امام حسین هم برای غارتگری دزدان مسلمان نبایستی  پیراهن عثمان بشود  بد بد است و خوب خوب بدون توجه به دین آیین و جنس نژاد و ملیت  در خاورمیانه یا شمال آفریقا مردم را باگلوله میکشند و در آمریکا مردم را با غارت کردن و بی خانمان کردن  کسانی هستند که در همین آمریکا سالها با صداقت و حسن نیست و پاکی کار کرده اند ولی به دلایلی هیچ ندارند و شاید بی خانمان هم بشوند  ظلم متاسفانه بهر صورت در همه دنیا یافت میشود و بایست ریشه ظلم قطع شود.  چه ظلم زوری باشد و چه ظلم مثلا قانونی و بی تفاوتی   
    به امید روزی که شیادان و دغلکاران رسوا شود و همه مردم و همه انسانان چه زن چه مرد در کنار هم با محبت و صفا و صمیمت زندگی کنند و هیج کس برای تمامیت خواهی خود خواهی و فساد  کاری نکند و زندگی را بخود و دیگران تلخ نسازد  شاید تا آن روز ما راهی زیاد در پیش داریم.  اگر مردم به دستورات دانشمندان و انسان دوستان و یا دینها رفتار کنند  بسیاری از مشگلات حل خواهد شد ولی متاسفانه همه این مشگلات از آنجا ناشی میشود که گروهی غدار و شیاد دین  فلسفه و مکتب های اجتماعی را وسیله برای قتل و غارت دزدی و فساد کرده اند و ازتفرقه افکنی و غارت به ثروتهای بیکران رسیده اند  زن مرد مثل دو بال یک پرنده هستند که با وجود یک بال پرنده نمی تواند بپرد  و یا بدون مادر که یک زن است کدام انسانی میتواند به ثمر برسد   هر بدی بد است و هر که خوب است قابل احترام  بدون در نظر گرفتن جنسیت   نژاد دین یا بی دینی و ملیت و زبان ها  . اګر ملتهای خاورمیانه بتوانند با هم متحد شوند و با استفاده از تاریخهای مشترک و فرهنګهای مشترک باهم همکاری کنند و از جدال و تفرقه پرهیز کنند شاید بتوانند که از این مخمصه های تمامیت خواهی و فساد و ظلم راحت شوند  ظالمان هم بایست بدانند که بالاخره ظلم آنان دامن ګیر خودشان هم خواهد شد و روزی بایست حساب کتاب پس بدهند    مزن بر

    سرناتوان دست زور  که روزی در افتی بپایش چو مور

  • Amir S Ghiassi

     برای ریشه کنی تمامیت خواهی  ظلم و فساد چه بایست کرد. آیا حاکمان ظالم خود در امان هستند؟ و یانه؟ اکنون مردم دنیا با مشګلات و مصیب هایی در ګیر هستند حتی کشورهایی مثل ژاپن که توانسته اند به تمدن صنتعی و رونق اقتصادی برسند باز هم درګیر مسایلی هستند که خوشبختانه با کمک از تکنیک های جدید صدمه آن را به مردم بسیار کاهش داده اند  ولی مردم کشورهای خاورمیانه دچار سونامی های دیګری هستند از نوع تمامیت خواهی یک مشت دیوانه مغرور که خود را خدایګانها میدانند و فکر میکنند که اجاره دارند هر غلطی که میخواهند بکنند و چون کشورهای پیشرفته هم از این دیوانه های حاکم استفاده میکنند چشم هایشان را به روی دیوانګی ها و کشت کشتارهایشان و غارتها و دزدیهایشان می بندند  و چون میدانند که این دیوانه ګان سرمایه مردم و ملی کشورهایشان را می دزدند و در کشورهای آنان سرمایه ګذاری میکنند و یا در بانکهایشان  ثروت نامشروع ودزدی شده را می خوابانند و بعد از اینکه ملتهایشان بیدار شدند آنان براحتی این اموال دزدی شده را به نفع خودشان بالا می کشند  دزدی که به ګناه آلوده شده است توسط دزد دیګری بطور مثلا قانونی غارت میشود  و در نتیجه این ملت های تحت ستم و محروم هستند که بازنده ګان اصلی هستند .

     آنان هم یا بایست به آفتابه دزدی ها بپردازند و یا کاملا غارت شده و فقیر باقی بمانند و از فقر مادی و فرهنګی و صنعتی زجر بکشند و یا بعنوان آدمک هایی خود باخته به صورت ګروه های جدا از هم به نبردهای بی حاصل باهم بپردازند  مثل همان جنګ ها ونفرت های بین اقلیتها و اکثریت ها و یا بین ګروه های مختلف که همه خود را محق و عالم و دیګران را ګمراه میدانند  . مثل اینکه مسلمانان مغرور که حتی قرآن را هم نخوانده اند  سایر فرقه ها و مذهب ها را ګمراه و یا ضاله میخوانند در صورتیکه دیګران هم آنان را عقب افتاده و همراهان شیطان می پندارند  مثلا شیعه های تندرو سنی ها را ګمراه و یا بهاییان یا بابیان را فرقه ضاله و مسیحیان تندرو هم همه آنان را همراهان ګول خوردګان شیطان رجیم میدانند ؟    بیسوادان مغرور که باسوادان را جاهل میدانند و اګر با سوادان بتوانند ثابت کنند که آنان اشتباه میکنند عوض تشکر با آنان دشمن می شوند زیرا به غرور بی سوادی آنان برخورده است   مردمی که بعنوان دوستان صمیمی به انسان نزدیک میشوند ولی نظر آنان ګرفتن حس اعتماد و دوستی و در نهایت دزدی و غارت طرف دیګر است  متاسفانه تمامی انسانیت ها در اثر این نوع زندګی ها از بین رفته و مردم به ناچار تبدیل به دزدان و آدمک ها شده اند و کسانی هم که میخواهند انسان و خوب باشند بایست جریمه هایی هولناک بپردازند  یا بایست همرنګ جماعت شد و یا سوخت و ساخت. 

     متاسفانه علاوه برمشګلات دنیایی مشګل دیګر مردم خاورمیانه دست پنجه نرم کردن با دیوانه ګانی هست که فکر میکنند تافته بافته جدا هستند و چیزی نزدیک به خداو جنون خود پرستی و دیکتاتوری آنانرا فرا ګرفته است بطوریکه برای به کرسی نشاندن حرف خود حاضرند مردمان بسیاری را از بین ببرند و به دست جیره خواران و مسخ شده ګان هر جنایتی را انجام میدهند و با سکوت معنا دار کشورهای پیشرفته که عزت خود را در ذلت آنان می بینند به کارهای ناشایست خود ادامه میدهند و تفرقه هایی بیشتر بین مردم فرافکنی میکنند.  مثلی است که میگویند که چاه کن همیشه ته چاه است یا لااقل بیشتر وقتهایی که کار میکند ته چاه میرود  شاید مشگل اساسی مردم ما یا خاورمیانه تمامیت خواهی سو استفاده از محبتها و شیادی باشد.  پدری که دخترش را دوست دارد و هرچه دارد به او میدهد تا بتواند شوهر و زندگی خوبی داشته باشد  توسط دختر به  نواخانه برده میشود  و یا دختری که یک عمر از کمک و حمایت مادرش برخوردار بوده است  پس از آنکه مادر مریض و درمانده شد با او مثل یک مرده رفتار میکند و ارزشی برایش قایل نیست .  مشگل تمامیت خواهی ها است  متاسفانه اکنون کسانی که سنگ تساوی زنها را به سینه میکوبند از آنان مثل فرشته هایی بی عیب سخن میگویند در صورتیکه همان طور که مرد بدهست زن بدهم هست  زنانی که با حیله و تظاهر به عشق و دلداده گی تمامی سرمایه های مرد را غارت میکنند و اورا در خیابان رها میکنند.

      اصولا تمامیت خواهی ظلم بد است چه از جانب مرد به زن باشد و چه در شرایطی که زن توانایی دارد از جانب زن به مرد.  حتما شما این را دیده اید که زنان در موقعیت های بالای اداری و یا اجتماعی براحتی به مردان تجاوز هم میکنند.  و یا برای اینکه مردان بازیچه آنان باشند آنان را تهدید به اخراج و آزار مینمایند.  متاسفانه بعضی از خانمها روی بی انصافی و ظلم زنان سرپوش میگذارند   بسیاری از زنان هستند که با حیله و فتنه مردانی را غارت کرده اند و بعد هم با فتنه و بازی آنان را مقصر نشان داده اند و با گریه زاری و دروغ خود را مظلوم و مرد را ظالم نشان داده اند.  همانطوریکه انسانیت به نژاد و یا رنگ پوست و یا ملیت و دین بستگی ندارد همانطور هم به جنسیت بستگی ندارد.   ساسان خواهرش را خیلی دوست داشت و برای خود لباس نمی خرید ولی برای خواهرش میخرید  زیرا میخواست که خواهرش احساس نکند که فقیر تر از دوستانش است   ساسان تمامی درآمد خود را صرف خواهر میکرد تا او احساس فقر ننماید متاسفانه این یک واقعیت شده بود و خواهر فکر میکرد که برادرش بایست بد لباس وصرفه جو کن باشد و این وظیفه اوست که هرچه دارد به او بدهد.  همانطوریکه از خشونت ها و بی انصافی های مردان نسبت به زنان داستانهایی گفته شده همانطور هم از بی انصافی و نارو زدن و غارت مردان توسط زنان داستانهایی بسیاری اتفاق افتاده است  مشگل کلی خود خواهی تمامیت طلبی و بی انصافی است و به نظر من این مرز جنسی ندارد همانطوریکه مرز مذهبی هم ندارد. 

      همانطوریکه یک یهودی ممکن است دزد شیاد و غارتگر و فتنه گر باشد و یهودی دیگری مهربان و با محبت و انسان  یک زن هم ممکن است بد سرشت  بد اخلاق و بی همه چیز باشد مثل یک مرد داشتن دستگاه زنانه و یا مردانه در انسان بخوبی و یا به بدی او قاعدتا کمکی نخواهد کرد.  اما مشگل دیگر این است که مثلا در ایران حتی در زمان شاه داشتن دوست پسر برای دختران و یا رابطه های جنسی قبل از ازدواج برای دختران بسیار بد بود و حتی متاسفانه پدرانی بودند که مجبور بودند که دختر خودشان را به سختی تنبیه کنند و یا حتی در مواردی اورا به قتل برساند  این یک مشگل اجتماعی مذهبی و تمدنی هست و به مرد اینطور تلقین شده است که بایست از خواهر دختر و یا همسرش مواظبت کند تا به مرحله فساد کشیده نشود و مثلا دوست پسر جنسی و یا رابطه آزاد جنسی نداشته باشد متاسفانه قربانی هم بیشتر از میان زنان بیسواد و یا فقیر جامعه هستند وگرنه دختران وزنان ثروتمند هرکاری که بخواهند در پوشش انجام میدهند و کسی کاری به کار آنان ندارد.  دختر زیبا و ثروتمند براحتی ازدواج میکند و اگر همسرش را نخواست براحتی با مردی رابطه های عاشقانه برپا میکند و چون امکانات خوبی دارد هم مرد یا معشوق جرات بهره وری ندارد و هم محیط را برای کام کشی خودشان ترتیب میدهند  خوب بعضی وقتها هم ممکن است که اشتباه محاسبه کرده باشند و لو بروند  بسیاری از دانشجویان پسر خوش بر رو در دوره دانشجویی که امکان ازدواج و یا داشتن دوست دختر بارابطه جنسی ندارند سراغ این بانوان باصطلاح شوهر دار میروند و با آنان رابطه عمیق جنسی و یا حتی عشقی برقرار میکنند و شوهران هم کاملا از این موضوع بی اطلاع هستند. 

     به عبارت دیگر زن تمامی مزایای زنانگی را دارد و مرد مجبور است تمامی مخارج ایشان را بپردازد و معشوق هم دارد و در حقیقت سر مرد این بار کلاه رفته است زیرا بجای یک زن نجیب با یک قالتاق تمام عیار زندگی میکند. ظلم و ستم و حقه بازی و خیانت بد است چه از جانب مرد به زن باشد و چه از جانب زن به مرد. و تعصب بیجا داشتن اینکه زن همیشه خوب و مرد همیشه بد است عادلانه نیست  درست مثل اینکه مثلا بهایی ها در این دوره بسیار در فشار بودند و بی دلیل اعدام و از کار برکنار و یا مورد آزاد اذیت قتل و غارت واقع شده اند ولی این دلیل این نمی شود که همه آنان خوب و پاک سرشت هستند در میان همانان هم دزدان و قالتاق های فراوانی یافت میشوندکه اگر آب ببینند شناگران ماهری هستند و چه بسا انسانی را بخاک سیاه می نشانند و با غارت و آزار وی  وی را از هستی ساقط میکنند.  و بقیه هم کیشان آنان هم تنها به صرف بهایی بودن و تعصب داشتن از دزد بهایی و غارتگر بهایی و خاین بهایی حمایت میکنند  و اصلا توجه ندارند که دین برای بهتر شدن مردم آمده است نه برای سو استفاده از نام ونشان و اینکه متاسفانه گروهی بهاییان بی گناه بی جهت و ظالمانه کشته شده اند.  کما اینکه کشته شدن و یا شهید شدن حضرت امام حسین هم برای غارتگری دزدان مسلمان نبایستی  پیراهن عثمان بشود  بد بد است و خوب خوب بدون توجه به دین آیین و جنس نژاد و ملیت  در خاورمیانه یا شمال آفریقا مردم را باگلوله میکشند و در آمریکا مردم را با غارت کردن و بی خانمان کردن  کسانی هستند که در همین آمریکا سالها با صداقت و حسن نیست و پاکی کار کرده اند ولی به دلایلی هیچ ندارند و شاید بی خانمان هم بشوند  ظلم متاسفانه بهر صورت در همه دنیا یافت میشود و بایست ریشه ظلم قطع شود.  چه ظلم زوری باشد و چه ظلم مثلا قانونی و بی تفاوتی   
    به امید روزی که شیادان و دغلکاران رسوا شود و همه مردم و همه انسانان چه زن چه مرد در کنار هم با محبت و صفا و صمیمت زندگی کنند و هیج کس برای تمامیت خواهی خود خواهی و فساد  کاری نکند و زندگی را بخود و دیگران تلخ نسازد  شاید تا آن روز ما راهی زیاد در پیش داریم.  اگر مردم به دستورات دانشمندان و انسان دوستان و یا دینها رفتار کنند  بسیاری از مشگلات حل خواهد شد ولی متاسفانه همه این مشگلات از آنجا ناشی میشود که گروهی غدار و شیاد دین  فلسفه و مکتب های اجتماعی را وسیله برای قتل و غارت دزدی و فساد کرده اند و ازتفرقه افکنی و غارت به ثروتهای بیکران رسیده اند  زن مرد مثل دو بال یک پرنده هستند که با وجود یک بال پرنده نمی تواند بپرد  و یا بدون مادر که یک زن است کدام انسانی میتواند به ثمر برسد   هر بدی بد است و هر که خوب است قابل احترام  بدون در نظر گرفتن جنسیت   نژاد دین یا بی دینی و ملیت و زبان ها  . اګر ملتهای خاورمیانه بتوانند با هم متحد شوند و با استفاده از تاریخهای مشترک و فرهنګهای مشترک باهم همکاری کنند و از جدال و تفرقه پرهیز کنند شاید بتوانند که از این مخمصه های تمامیت خواهی و فساد و ظلم راحت شوند  ظالمان هم بایست بدانند که بالاخره ظلم آنان دامن ګیر خودشان هم خواهد شد و روزی بایست حساب کتاب پس بدهند    مزن بر

    سرناتوان دست زور  که روزی در افتی بپایش چو مور

  • Amir S Ghiassi

     جنګ بین دیوانه ګان قدرت و شهوت و مردم بی ګناه دیګر موضوع جناب سرهنګ قذافی خیلی رو شده است  مردی که مثلا قهرمان مردم لیبی بود حالا تبدیل به دیوانه ای زنجیری شده است که مردم خود را با بمب هواپیما توپ و تانک از بین میبرد برای اینکه  زمانی بیشتر بر اریکه قدرت چپاول و ثروت باقی بماند؟  و دنیا هم که سکوت کرده است و میګذارد که مردم عادی و بیګناه با ارتش مجهز وی تارمار شود.  چرا برای اینکه شرکتهای بزرګ بیمه  مواد مخدر و مواد منفجره احتیاج به بازاریاب دارد و جناب سرهنګ ما دارد اینکار را مجانی برای آنان با بخاک خون کشیدن ملت مثلا خودش انجام میدهد.  حتما میدانید که درآمد دست اندکاران یا تاجران مواد مخدر حتی از درآمد نفت هم بیشتر است و در آمد شرکتهای بیمه و مواد منفجره از کل درآمد سایر کالا ها افزون است و شرکتهای غارتګر با اضافه کردن مواد سمی به داخل غذا و ګیاهان و حیوانان آنان را مسموم ولی ګنده کرده به فروش میرسانند مرغی که راه نمی تواند برود و از فرط چاقی صدای جوجه یکروزه را درمیآورد  کشته شده به خورد مردم داده میشود.   حمله از هر طرف برای مردم بیګناه بی پناه شروع شده است  با شستشوی مغزی جوانان را علیه هم وارد جنګ و برادر کشی میکنند و به بهانه شیعه و سنی  یهودی و مسیجی مسلمان و بهایی مردم را بر علیه هم وارد کارزار مینمایند.

       فرض کنید که اګر حضرت محمد حضرت مسیح و حضرت موسی هر سه بجای اینکه در فاصله های زمانی ظهور کرده اند همه با هم میآمدند پیروان خود را علیه هم تشویق به مبارزه و کشتار میکردند؟   در آمریکا هم شرکتهای عظیم برای غارت مردم و ازبین بردن طبقه متوسط بسیج شده اند با دادن وام های راحت مردم را اجیر میکنند بعد مرتب نرخ را بالا میبرند تا جاییکه مردم قدرت پرداخت ندارند آنوقت میآیند و سرمایه های کوچک مردم را مصادره میکنند  مردم با خوردن غذاهای مسموم و بقول خودشان جانګ فود  چاق و غیر فعال میشوند و مثل معتادان به خوردن غذای اضافه می پردازند  تا بکلی زمین ګیر شوند  بعد هم به آنان مواد مخدر میدهند تا معتاد شوند  جوانان رعنا و دختران زیبا را برای دام ګستری تمرین میدهند و به بهانه ثروت و شهرت آنان را آدمکهای خود میسازند تا دیګران را هم به این ورطه هولناک بکشند   مردانی دیوانه و مجنون نظیر صدام را قدرت میدهند تا برای آنان بازار یابی کند جنګ میان عراق و ایران  میګویند تریلیون ها دلار به هر دو کشور ضرر زد و میلیونها انسان بیګناه کشته  اسیر و یا معلول و آواره شدند و سرمایه هایشان برباد رفت  کی برنده این جنګ شد هیچ کس بجز شرکتهایی که مواد منفجره و مواد مخدر شرکتهای بیمه که همه ثروت مردم را غارت کردند و رفتند  آنان برنده ګان اصلی ماجری بودند.  

     یکدندګی  تجاهل و تعصب و غیر منطقی بودن و تمامیت خواهی و منم منم کردن ودیګران را هیچ و پوچ دانستن برنامه قدرتهای بزرګ برای تفرقه افکنی و غارت است مسلمانی که قرآن نخوانده و یااګر خوانده بدون درک معنی آن بوده است چطور خودرا میتواند فقیه عالیقدر بداند و دیګران را تخطیه کند؟  کسی که مقلد صرف است و هیج پژوهشی و یا هیچ تحصیلاتی ندارد چطور قبول میکند که او همه دان است و دیګران نادان؟  مردی مغرور که تنها شش کلاس سواد دارد و استاد دانشګاه را بیسواد خطاب میکند زیرا به علم ناچیز خود مغرور است چطور میتواند آدمک قدرتهای بزرګ نشود.‎؟  تارسد دانش من بحدی که بدانم که هنوز نادانم   مولوی و سعدی چه ګفته اند  ما همه چیز را نمی دانیم و حتی علم ما و عقل ما لااقل فعلا محدود است وبسیاری از مجهولات را هنوز حل نکرده ایم  همه بیماریها هنوز درمان پذیر نیستند و…  دینها و مکتب های اجتماعی اګر توانایی ایجاد دوستی و صلح و رفاه را نداشته باشند معلوم میشود که در آنها دستګاری شده است   همانطوریکه بدست یزید  سر نوه همان پیامبری که میګفتند به او معتقد هستند بریدند؟  و یا اکنون هم باز نظیر همان کارها را میکنند.  مشګل این است که عده ای بنام  مثلا مذهبیون هیچ اعتقادی به مذهب و خدا ندارند و تنها از این حربه برای کسب نام و شهرت و قدرت و ثروت سو استفاده میکنند نظیر اینان که البته در کمونیست ها و سایر مکتب های اجتماعی هم هستند که شیادانی هستند که با سو استفاده از یک نام مردم را بخاک سیاه می نشانند.   این ګفتار طولانی است ومن مثالهای بسیاری دارم که دزدان در لباس اسلام بهاییت  و کمونیست و غیره مردم را غارت و ازاین نامها کمال سو استفاده را کرده اند.  در صورتیکه انسانهای والا بی جهت کشته میشوند ولی دزدان با سو استفاده از اعتماد و نام نیک و شهادت دیګران به غارت ودزدی میپردازند 

    مرگ همکاری که مانع پیشرفت دیگران بود

    یک روز وقتى کارمندان به اداره رسیدند ، اطلاعیه بزرگى را در تابلوى اعلانات دیدند که روى آن نوشته شده بود :« دیروز فردى که مانع پیشرفت شما در این اداره بود درگذشت . شما را به شرکت در مراسم تشییع جنازه که ساعت ١٠ در سالن اجتماعات برگزار
    مى‌ شود دعوت مى‌ کنیم . »در ابتدا ، همه از دریافت خبر مرگ یکى از همکارانشان ناراحت مى‌ شدند اما پس از مدتى ، کنجکاو مى‌ شدند که بدانند کسى که مانع پیشرفت آن‌ ها در
    اداره مى‌ شده که بوده است . این کنجکاوى ، تقریباً تمام کارمندان را ساعت١٠ به سالن اجتماعات کشاند . رفته رفته که جمعیت زیاد مى ‌شد هیجان
    هم بالا مى‌ رفت . همه پیش خود فکر مى ‌کردند : « این فرد چه کسى بود که مانع پیشرفت ما در اداره بود ؟ به هر حال خوب شد که مرد !
    »کارمندان در صفى قرار گرفتند و یکى یکى نزدیک تابوت مى ‌رفتند و وقتى به درون تابوت نگاه مى ‌کردند ناگهان خشکشان مى زد و زبانشان بند مى‌ آمد .
    آینه ‌اى درون تابوت قرار داده شده بود و هر کس به درون تابوت نگاه مى‌ کرد ، تصویر خود را مى ‌دید . نوشته‌ اى نیز بدین مضمون در کنار آینه
    بود: « تنها یک نفر وجود دارد که مى‌ تواند مانع رشد شما شود و او هم کسى نیست جز خود شما . شما تنها کسى هستید که مى ‌توانید زندگى‌ تان را متحول
    کنید . شما تنها کسى هستید که مى‌ توانید بر روى شادى‌ ها ، تصورات و موفقیت‌ هایتان اثر گذار باشید . شما تنها کسى هستید که مى ‌توانید به
    خودتان کمک کنید . زندگى شما وقتى که رئیستان ، دوستانتان ، والدین‌ تان ، شریک زندگى ‌تان یا محل کارتان تغییر مى ‌کند ، دستخوش تغییر نمى ‌شود .
    زندگى شما تنها فقط وقتى تغییر مى‌ کند که شما تغییر کنید ، باور هاى محدود کننده خود را کنار بگذارید و باور کنید که شما تنها کسى هستید که مسئول
    زندگى خودتان مى ‌باشید . مهم‌ ترین رابطه‌ اى که در زندگى مى ‌توانید داشته باشید ، رابطه با خودتان است . خودتان را امتحان کنید . مواظب
    خودتان باشید . از مشکلات ، غیر ممکن‌ ها و چیز هاى از دست داده نهراسید . خودتان و واقعیت ‌هاى زندگى خودتان را بسازید . دنیا مثل آینه
    است . انعکاس افکارى که فرد قویاً به آن ‌ها اعتقاد دارد را به او باز مى ‌گرداند . تفاوت ‌ها در روش نگاه کردن به زندگى است . » 

    نه به همدیگه!

    در روزگاری که بهانه های بسیار برای گریستن داریم ،
    شرم خندیدن، به  مضحکه هم میهنان مان را بر خود نپسندیم.
    کار سختی نیست نشنیدن، نخواندن و نگفتن لطیفه های توهین آمیز…
    با اراده جمعی این عادت زشت را به ضدارزش تبدیل کنیم.

    رخشان بنی اعتماد

    یه روز یه ترکه…

    اسمش ستار خان بود، شاید هم باقر خان.. ؛
    خیلی شجاع بود، خیلی نترس.. ؛
    یکه و تنها از پس ارتش حکومت مرکزی براومد، جونش رو گذاشت کف دستش و سرباز راه مشروطیت و آزادی شد، فداکاری کرد، برای ایران، برای من و تو، برای اینکه ما یه روزی تو این مملکت آزاد زندگی کنیم.
    یه روز یه رشتیه…

    اسمش میرزا کوچک خان بود، میرزا کوچک خان جنگلی؛
    برای مهار کردن گاو وحشی قدرت مطلقه تلاش کرد، برای اینکه کسی تو این مملکت ادعای خدایی نکنه؛
    اونقدر جنگید تا جونش رو فدای سرزمینش کرد.
    یه روز یه لره…

    اسمش کریم خان زند بود، موسس سلسله زندیه؛
    ساده زیست، نیک سیرت و عدالت پرور بود و تا ممکن می شد از شدت عمل احتراز می کرد.
    یه روز یه قزوینه…

    به نام علامه دهخدا ؛
    از لحاظ اخلاقی بسیار منحصر بفرد بوده و دیوان پارسی بسیار خوبی برای ما بر جا نهاد.
    یه روز ما همه با هم بودیم…، ترک و رشتی و لر و اصفهانی و…

    تا اینکه یه عده رمز دوستی ما رو کشف کردند و قفل دوستی ما رو شکستند… ؛
    حالا دیگه ما برای هم جوک می سازیم، به همدیگه می خندیم!!! و اینجوری شادیم !!!!
    این از فرهنگ ایرونی به دور است. آخه این نسل جدید نسل قابل اطمینان و متفاوتی هستند.
    پس با همدیگه بخندیم نه به همدیگه!

     your heart is beautiful . take care of it! مراقب قلب ها باشیم وقتی تنهاییم، دنبال دوست می گردیم

    پیدایش که کردیم، دنبال عیب هایش می گردیم
    وقتی که از دست دادیمش، دنبال خاطراتش می گردیم

    و همچنان تنها می مانیم
    هیچ چیز آسان تر از قلب نمی شکند ژان پل سارتر

  • Amir S Ghiassi

     جنګ بین دیوانه ګان قدرت و شهوت و مردم بی ګناه دیګر موضوع جناب سرهنګ قذافی خیلی رو شده است  مردی که مثلا قهرمان مردم لیبی بود حالا تبدیل به دیوانه ای زنجیری شده است که مردم خود را با بمب هواپیما توپ و تانک از بین میبرد برای اینکه  زمانی بیشتر بر اریکه قدرت چپاول و ثروت باقی بماند؟  و دنیا هم که سکوت کرده است و میګذارد که مردم عادی و بیګناه با ارتش مجهز وی تارمار شود.  چرا برای اینکه شرکتهای بزرګ بیمه  مواد مخدر و مواد منفجره احتیاج به بازاریاب دارد و جناب سرهنګ ما دارد اینکار را مجانی برای آنان با بخاک خون کشیدن ملت مثلا خودش انجام میدهد.  حتما میدانید که درآمد دست اندکاران یا تاجران مواد مخدر حتی از درآمد نفت هم بیشتر است و در آمد شرکتهای بیمه و مواد منفجره از کل درآمد سایر کالا ها افزون است و شرکتهای غارتګر با اضافه کردن مواد سمی به داخل غذا و ګیاهان و حیوانان آنان را مسموم ولی ګنده کرده به فروش میرسانند مرغی که راه نمی تواند برود و از فرط چاقی صدای جوجه یکروزه را درمیآورد  کشته شده به خورد مردم داده میشود.   حمله از هر طرف برای مردم بیګناه بی پناه شروع شده است  با شستشوی مغزی جوانان را علیه هم وارد جنګ و برادر کشی میکنند و به بهانه شیعه و سنی  یهودی و مسیجی مسلمان و بهایی مردم را بر علیه هم وارد کارزار مینمایند.

       فرض کنید که اګر حضرت محمد حضرت مسیح و حضرت موسی هر سه بجای اینکه در فاصله های زمانی ظهور کرده اند همه با هم میآمدند پیروان خود را علیه هم تشویق به مبارزه و کشتار میکردند؟   در آمریکا هم شرکتهای عظیم برای غارت مردم و ازبین بردن طبقه متوسط بسیج شده اند با دادن وام های راحت مردم را اجیر میکنند بعد مرتب نرخ را بالا میبرند تا جاییکه مردم قدرت پرداخت ندارند آنوقت میآیند و سرمایه های کوچک مردم را مصادره میکنند  مردم با خوردن غذاهای مسموم و بقول خودشان جانګ فود  چاق و غیر فعال میشوند و مثل معتادان به خوردن غذای اضافه می پردازند  تا بکلی زمین ګیر شوند  بعد هم به آنان مواد مخدر میدهند تا معتاد شوند  جوانان رعنا و دختران زیبا را برای دام ګستری تمرین میدهند و به بهانه ثروت و شهرت آنان را آدمکهای خود میسازند تا دیګران را هم به این ورطه هولناک بکشند   مردانی دیوانه و مجنون نظیر صدام را قدرت میدهند تا برای آنان بازار یابی کند جنګ میان عراق و ایران  میګویند تریلیون ها دلار به هر دو کشور ضرر زد و میلیونها انسان بیګناه کشته  اسیر و یا معلول و آواره شدند و سرمایه هایشان برباد رفت  کی برنده این جنګ شد هیچ کس بجز شرکتهایی که مواد منفجره و مواد مخدر شرکتهای بیمه که همه ثروت مردم را غارت کردند و رفتند  آنان برنده ګان اصلی ماجری بودند.  

     یکدندګی  تجاهل و تعصب و غیر منطقی بودن و تمامیت خواهی و منم منم کردن ودیګران را هیچ و پوچ دانستن برنامه قدرتهای بزرګ برای تفرقه افکنی و غارت است مسلمانی که قرآن نخوانده و یااګر خوانده بدون درک معنی آن بوده است چطور خودرا میتواند فقیه عالیقدر بداند و دیګران را تخطیه کند؟  کسی که مقلد صرف است و هیج پژوهشی و یا هیچ تحصیلاتی ندارد چطور قبول میکند که او همه دان است و دیګران نادان؟  مردی مغرور که تنها شش کلاس سواد دارد و استاد دانشګاه را بیسواد خطاب میکند زیرا به علم ناچیز خود مغرور است چطور میتواند آدمک قدرتهای بزرګ نشود.‎؟  تارسد دانش من بحدی که بدانم که هنوز نادانم   مولوی و سعدی چه ګفته اند  ما همه چیز را نمی دانیم و حتی علم ما و عقل ما لااقل فعلا محدود است وبسیاری از مجهولات را هنوز حل نکرده ایم  همه بیماریها هنوز درمان پذیر نیستند و…  دینها و مکتب های اجتماعی اګر توانایی ایجاد دوستی و صلح و رفاه را نداشته باشند معلوم میشود که در آنها دستګاری شده است   همانطوریکه بدست یزید  سر نوه همان پیامبری که میګفتند به او معتقد هستند بریدند؟  و یا اکنون هم باز نظیر همان کارها را میکنند.  مشګل این است که عده ای بنام  مثلا مذهبیون هیچ اعتقادی به مذهب و خدا ندارند و تنها از این حربه برای کسب نام و شهرت و قدرت و ثروت سو استفاده میکنند نظیر اینان که البته در کمونیست ها و سایر مکتب های اجتماعی هم هستند که شیادانی هستند که با سو استفاده از یک نام مردم را بخاک سیاه می نشانند.   این ګفتار طولانی است ومن مثالهای بسیاری دارم که دزدان در لباس اسلام بهاییت  و کمونیست و غیره مردم را غارت و ازاین نامها کمال سو استفاده را کرده اند.  در صورتیکه انسانهای والا بی جهت کشته میشوند ولی دزدان با سو استفاده از اعتماد و نام نیک و شهادت دیګران به غارت ودزدی میپردازند 

    مرگ همکاری که مانع پیشرفت دیگران بود

    یک روز وقتى کارمندان به اداره رسیدند ، اطلاعیه بزرگى را در تابلوى اعلانات دیدند که روى آن نوشته شده بود :« دیروز فردى که مانع پیشرفت شما در این اداره بود درگذشت . شما را به شرکت در مراسم تشییع جنازه که ساعت ١٠ در سالن اجتماعات برگزار
    مى‌ شود دعوت مى‌ کنیم . »در ابتدا ، همه از دریافت خبر مرگ یکى از همکارانشان ناراحت مى‌ شدند اما پس از مدتى ، کنجکاو مى‌ شدند که بدانند کسى که مانع پیشرفت آن‌ ها در
    اداره مى‌ شده که بوده است . این کنجکاوى ، تقریباً تمام کارمندان را ساعت١٠ به سالن اجتماعات کشاند . رفته رفته که جمعیت زیاد مى ‌شد هیجان
    هم بالا مى‌ رفت . همه پیش خود فکر مى ‌کردند : « این فرد چه کسى بود که مانع پیشرفت ما در اداره بود ؟ به هر حال خوب شد که مرد !
    »کارمندان در صفى قرار گرفتند و یکى یکى نزدیک تابوت مى ‌رفتند و وقتى به درون تابوت نگاه مى ‌کردند ناگهان خشکشان مى زد و زبانشان بند مى‌ آمد .
    آینه ‌اى درون تابوت قرار داده شده بود و هر کس به درون تابوت نگاه مى‌ کرد ، تصویر خود را مى ‌دید . نوشته‌ اى نیز بدین مضمون در کنار آینه
    بود: « تنها یک نفر وجود دارد که مى‌ تواند مانع رشد شما شود و او هم کسى نیست جز خود شما . شما تنها کسى هستید که مى ‌توانید زندگى‌ تان را متحول
    کنید . شما تنها کسى هستید که مى‌ توانید بر روى شادى‌ ها ، تصورات و موفقیت‌ هایتان اثر گذار باشید . شما تنها کسى هستید که مى ‌توانید به
    خودتان کمک کنید . زندگى شما وقتى که رئیستان ، دوستانتان ، والدین‌ تان ، شریک زندگى ‌تان یا محل کارتان تغییر مى ‌کند ، دستخوش تغییر نمى ‌شود .
    زندگى شما تنها فقط وقتى تغییر مى‌ کند که شما تغییر کنید ، باور هاى محدود کننده خود را کنار بگذارید و باور کنید که شما تنها کسى هستید که مسئول
    زندگى خودتان مى ‌باشید . مهم‌ ترین رابطه‌ اى که در زندگى مى ‌توانید داشته باشید ، رابطه با خودتان است . خودتان را امتحان کنید . مواظب
    خودتان باشید . از مشکلات ، غیر ممکن‌ ها و چیز هاى از دست داده نهراسید . خودتان و واقعیت ‌هاى زندگى خودتان را بسازید . دنیا مثل آینه
    است . انعکاس افکارى که فرد قویاً به آن ‌ها اعتقاد دارد را به او باز مى ‌گرداند . تفاوت ‌ها در روش نگاه کردن به زندگى است . » 

    نه به همدیگه!

    در روزگاری که بهانه های بسیار برای گریستن داریم ،
    شرم خندیدن، به  مضحکه هم میهنان مان را بر خود نپسندیم.
    کار سختی نیست نشنیدن، نخواندن و نگفتن لطیفه های توهین آمیز…
    با اراده جمعی این عادت زشت را به ضدارزش تبدیل کنیم.

    رخشان بنی اعتماد

    یه روز یه ترکه…

    اسمش ستار خان بود، شاید هم باقر خان.. ؛
    خیلی شجاع بود، خیلی نترس.. ؛
    یکه و تنها از پس ارتش حکومت مرکزی براومد، جونش رو گذاشت کف دستش و سرباز راه مشروطیت و آزادی شد، فداکاری کرد، برای ایران، برای من و تو، برای اینکه ما یه روزی تو این مملکت آزاد زندگی کنیم.
    یه روز یه رشتیه…

    اسمش میرزا کوچک خان بود، میرزا کوچک خان جنگلی؛
    برای مهار کردن گاو وحشی قدرت مطلقه تلاش کرد، برای اینکه کسی تو این مملکت ادعای خدایی نکنه؛
    اونقدر جنگید تا جونش رو فدای سرزمینش کرد.
    یه روز یه لره…

    اسمش کریم خان زند بود، موسس سلسله زندیه؛
    ساده زیست، نیک سیرت و عدالت پرور بود و تا ممکن می شد از شدت عمل احتراز می کرد.
    یه روز یه قزوینه…

    به نام علامه دهخدا ؛
    از لحاظ اخلاقی بسیار منحصر بفرد بوده و دیوان پارسی بسیار خوبی برای ما بر جا نهاد.
    یه روز ما همه با هم بودیم…، ترک و رشتی و لر و اصفهانی و…

    تا اینکه یه عده رمز دوستی ما رو کشف کردند و قفل دوستی ما رو شکستند… ؛
    حالا دیگه ما برای هم جوک می سازیم، به همدیگه می خندیم!!! و اینجوری شادیم !!!!
    این از فرهنگ ایرونی به دور است. آخه این نسل جدید نسل قابل اطمینان و متفاوتی هستند.
    پس با همدیگه بخندیم نه به همدیگه!

     your heart is beautiful . take care of it! مراقب قلب ها باشیم وقتی تنهاییم، دنبال دوست می گردیم

    پیدایش که کردیم، دنبال عیب هایش می گردیم
    وقتی که از دست دادیمش، دنبال خاطراتش می گردیم

    و همچنان تنها می مانیم
    هیچ چیز آسان تر از قلب نمی شکند ژان پل سارتر

  • Amir S Ghiassi

     دزدان و جنایتکاران بر اریکه های قدرت  وسو استفاده از حربه های تفرقه اندازی اګر شما به مطالب روزنامه ها بسنده بکنید می بینید که تقریبا همه از یک موضوع  می نالند  و آن تمامیت خواهی ها و تفرقه افکنی ها سرقت های ثروت های ملی مردم و ظلم فساد   رشوه خواری  دزدی و و جنایت هاست  در یک طرف قضیه  دزدان مسلح قانونی و یا غیر قانونی  ظالمان دیکتاتورها  آدمکهای مسخ شده تمامیت خواهان و ستمګران صف بسته اند و در طرف دیګر مردم خواهان آزادی برابری و صلح صفا  برنامه ریزی وسیع استعمار و استحمار بین المللی هم سازهایی به دست مردم ساده داده است که در آن بدمند و بهانه به دست دیګران بدهند تا همچنان ظلم و خشونت بیداد  کند. حسادت کلاهبرداری فساد  و خودخواهی و غرورهای الکی همه آتش بیار این معرکه هستند   تفرقه بین زن مرد  ترک و فارس  لر و اصفهانی  عرب و عجم   شیعه و سنی  بلوچ غیر بلوچ  بهایی مسلمان  اقلیت ها و اکثریت ها  شیرازی  و رشتی   و… همه ساخته پرداخته سیستمی است که با تفرقه اندازی براحتی به همه دهنه میزنند و سواری میګیرند و ګروهی هم برای مقام و ریاست و … به این تفرقه ها می دمند به امید اینکه از کشوری بزرګ کشورهای کوچک بسازند .

    و خودشان سردمدار رهبر و رییس جمهور آن کشورهای تازه خلق شده بشوند  زیرا آنان تنها ریاست و رهبری میخواهند و به کمتر از آن هم قانع نیستند   کشور آذربایجان جنوبی  ریاست جمهوری در پی خواهد داشت  کشور تبریز  هم یک رییس جمهور میخواهد. کشور لرستان و کشور بلوچستان  هم رهبر میخواهد  آنان در تلاش این هستند که با تفرقه و تجزبه یک سری کشورهای کوچکتر بسازند که طمعه های آسان تری برای امپریالیست غارتګر  کمونیست فاسد مذهبیون شیاد  و میلیون قلابی باشند. و کشورهای ابر قدرت هم که طالب غارتهای بیشتری هستند مسلم است که از این برادر کشی ها و از این تفرقه افکنی ها حمایت میکنند زیرا منافع آنان بهتر حفظ میشود.  نداشتن رهبران عاقل و دلسور در خاورمیانه  بجز تعدادی انګشت شمار کشورهای ما را بسوی سراشیبی وابستګی های بیشتر رهبری میکند   رهبرانی که یا بسیار خودخواه  و فاسد هستند و تنها فکر دزدی و غارت میباشند و یا آنقدر ابله و خام میباشند که چشم بسته در خط دشمن غارتګر حرکت میکنند .  یکی از حربه های برنده آن همان دین و خرافات جهل نادانی و تفرقه و کشت کشتار است که همه کشورهای مارا به بازندګی خواهد کشانید.  تفاوتهای ما مردم خاورمیانه بمراتب کمتر از تفاوتهای مردم ولایات متحده آمریکا هست  آنها متحد هستند و ما متفرق  زبانهای ما و رسم رسوم ما بهم بمراتب نزدیک تر است تا نژادها و زبانهای مردم آنجا.  آنان با آزادی درکنار هم زندګی میکنند و ما در دیکتاتوری و تفرقه زندګی میکنیم   .  دیوانه زنجیری را همچون جناب سرهنګ قذافی بما تحمیل میکنند تا تنها از او مجیز بګوییم و بعد از چهل سال اندی حکومت باز هم میخواهد سرکار بماند و جایش را به دیګر ندهد  دزدی و فساد مالی اینګونه رهبران هم که اکنون رو شده است  آنان در لباس قهرمانان ملی  مذهبی جلو میآیند وبعد از اینکه سوار خر مراد شدند به غارت و دزدی و سفت کردن پایه های حکومتی خود میپردازند . 

       متاسفانه مردم ما هم بایست چوب سادګی خود را بخورند یا برای لقمه نانی آدمکهای آنان شوند و بر سر سایر هم میهنان خود مسلسل بګیرند و آنان را بخاک خون بکشانند   ما نیز باید چوب کم سوادی و بیسوادی خود را بخوریم و جوانان ما رو در روی هم به برادر کشی بپردازند  و آنانی که برای ریاست جمهوری  و رهبری دلشان لک زده است  مردم را تحریک به تفرقه بکنند باشد که از یک کشور چندین کشور مصنوعی بسازند و رهبران بلا منازع آن کشورهای میکروسکپی بشوند و نمانیده به سازمان ملل بفرستند و یا مناسبی نظیر وزیر و وکیل و سفیر و… برای فک فامیل خود دست پا کنند.  آنان بدون شعور سیاسی میخواهند جوانان مثلا رشتی را تحریک کنند که تا کشور رشتستان را بنا کنند؟   مردان و زنان مغروری که بدون داشتن سواد  و علم سیاسی تنها به خودخواهی شش کلاس سواد خود خودرا برای ریاست جمهوریهای کشورهایی که میخواهند تاسیس کنند مثلا آماده کرده اند.  مثل ما مثل یک خانواده ای است که باهم اختلاف دارند و عوض حل اختلاف با هم دست به دامان دوستان و همسایه ګان خود زده اند  م ومسلم است که آنان تنها برای منافع خود و از هم پاشاندن خانواده دست بکار خواهند شد  تا بین زن شوهر  مادر فرزند  پدر و دختر را شکرآب کنند و به نفع خودشان از آب ګل آلوده شده ماهی های درشت بګیرند.  آنان با سوسه آمدن و خبرچینی و دودوزه بازی کردن و باصطلاح جاسوس دو طرفه بودن آتش بیار معرکه خواهند بود و بعد از از هم پاشیدګی خانواده و آوارګی مردمان آن خانواده  این آنان هستند که به غارت میپردازند   ناصر به عنوان بهایی از کار اخراج شد  همسرش با او اختلاف پیدا کرد زیرا به ناصر پنجاه ساله براحتی کاری جدید نمی دادند  همسر بنای بد رفتاری را ګداشت  ناصر به خواهرش نامه نوشت و از او تقاضای کمک کرد که چه کند خواهر نوشت که هرچه پول نقد و پس انداز داری برای من بفرست و خودت هم به اینجا بیا در کشور امکانات برایت همه نوع کاری هست.  ناصر سرمایه اش را که غارت نشده بود برای خواهر فرستاد.  دوستان مسلمان وی که از اخراج او آګاه شده بودند به سراغش آمدند و در لباس دلسوزی ګفتند  که میتوانند به او کمک کنند  از او هرچه توانستند ګرفتند و بعد هم اورا حواله دادګستری دادند بعد از سالها دوندګی در دادګستری ناصر توانست مثلا اصل پولهای غارت شده را پس بګیرد  که با توجه به تورم بی امان عملا او بازنده و غارتګران برنده اصلی بودند   ناصر که هیچ چاره ای نداشت به آمریکا رفت  شوهر خواهر که امیدوار بود ناصر به  عنوان بهایی در تهران اعدام شود ګفت اګر به خانه آنان نزدیک شود پلیس آمریک را به کمک می طلبد تا اورا با دست بند به زندان ببرند. و خواهرش ګفت میخواستی ندی  میخواستی عاقل باشی و پولهایت را نزد خودت نګه داری   خواهر بهایی و شوهر خواهی بهایی هم مثل دوستان مسلمان اورا غارت کردند. 

      این مثال برای ذکر مصیبت نیست بلکه برای این است که بدانیم کشورهای دیګر هم همچون همسایه ګان و فامیل صف کشیده اند تا از مشګلات دیګران به نفع خودشان سو استفاده بکنند.  پسر خاله بهایی ناصر این بار جلو آمدو همراه زنش با دلسوزی بسیار مثلا زیر پربال ناصر را ګرفتند وبالاخره در آخر آنان هم به جمعیت غارتګران پیوستند  نتیجه این است که متاسفانه مردم مترصد اند که از اوضاع به نفع خودشان سو استفاده کنند و سیستم تربیتی در خاور میانه هم به فردګرایی متمایل است و تربیت اجتماعی بسیار ضعیف است  و ما براحتی منافع شخصی و آنی خود را به منافع دراز مدت و ملی ترجیح میدهیم  خود خواهی ها وغرورهای ما هم آنچنان است که یک مردی که تنها شش کلاس سواد دارد رو در روی یک استاد دانشګاه میایستد و میګوید که من با سوادم و می فهمم و تو نمی فهمی؟ ګویا که آن استاد باید مشګل عقب افتادګی داشته باشد.  با این روشها ما بازیچه دست ابر قدرتها خواهیم بود و این آنان هستند که برای ما تعین تکلیف و راه میکنند و با تبلیغات کوبنده خودشان مارا سردرګم میکنند در صورتیکه راه بسیار روشن است  ما احتیاج به آزادی  برابری کار دانش و هم بستګی و اتحاد داریم  یعنی هم آن چیزی که در غرب تا اندازه بیشتری وجود دارد؟ اما برای خودشان و نه برای مهمانان ناخوانده ای نظیر ما؟ 

    آیا واقعا قدرتهای بزرگ پشت پرده و سهامداران بزرگ شرکتهای غول بیمه و اسلحه و یا مواد مخدر  میخواهند که خاورمیانه رو به دمکراسی پیش برود؟ آنان که سالهای عملا از دیکتاتورهای دست چین و دست آموز خود حمایت میکردند آیا واقعا حاضرند که اریکه قدرتهای دنیای سوم وخاور میانه را به خود مردم بسپارند  در آنصورت کی مواد منفجره و مواد مخدر و … آنان را میخرد و کی به آنان نفت ارزان میفروشد؟  آیا واقعا آنان خواهان برچیده شدن کسانی نظیر جناب سرهنگ قذافی هستند؟ و یا بازی میدهند و جنگ زرگری راه انداخته اند؟ آنان دزدان و غارتگرانی مثل مبارک و یا صدام و قذافی را نمی خواهند  پس کی را میخواهند؟   طاهره زن قهرمان سنت شکن زمان خویشاو حجاب از چهره برداشت و چون طاووسی مست در بین مردان به وعظ و خطابه گفتن پرداخت  طاهره علاوه بر زیبایی از هوشی سرشار برخودار بود و به علوم زمان مرسوم خود بسیار مسلط بود و حتی در بحث و تفیسر از مردان هم پیشتاز تر بود  نظیر طاهره در کشورهای خاورمیانه بسیار بوده اند بسیاری آنان در سکوت و فراموشی زندگی کرده اند و بسیاری دیگر بار ها گرانبهایی از خود بیادگار گذاشته اند.   طاهره که شهرت عشق دلداگی او به مردم و یا خدا بالا گرفته بود برای نبرد به شمال ایران میرفت که توسط مزدوران شاه سرکش و عقب مانده زن باره دستگیر شد و چون نخواست که با شاه منحوس ازدواج کند و دست رد به سینه شاه شهوتران زد به فرمان او خفه شد و بدنش را هنگامیکه هنوز جان داشت در چاهی فرو افکندند  باری دیوار ظلم و فساد بلندای زیادی دارد ولی شیرزنان و شیرمردان آن دیوار را همچون دیوار برلین خراب خواهند کرد. زنان ایران که در زنجیر استعمار واستحمار بین المللی پای به پای مردان هم زجر و ستم کشیده اند میروند تا دوران باشکوهی از زندگی  خود را که آزادی و برابری است با مردان و همه دنیا است شروع کنند. با امیدواری که رستاخیز خاورمیانه سلاخی نشود و به دست ابرقدرتان از راه اصلی منحرف نگردد و باز آنان مهره های دست چیده خود را که حاصل اتحاد سرخ سیاه و فتنه فساد است دوباره رو نکنند.  امپریالیست غارتگر و دیوانه گان دست آموزش و کمونیست منحرف شده غارتگران دولتی و دیوانه گان کوردلشان همراه با مذهبیون دزد فاسد و متظاهر و دروغگو همه یک اتحاد نامیمون و نامقدس در دست های نگین خود دارند که همه دینها و مکتبها را تنها بهانه کرده اند تا غارتگری کنند وگرنه نه به مکتب های خود عقیده دارند و نه به دینهایی که آنها را مثلا ترویج میکنند  آنان شیادان و حقه بازانی هستند که لباسهای جورواجور برتن میکنند تا غارت و جنایت انجام دهند و تفرقه فساد و ظلم برپا بدارند؟

  • Amir S Ghiassi

     دزدان و جنایتکاران بر اریکه های قدرت  وسو استفاده از حربه های تفرقه اندازی اګر شما به مطالب روزنامه ها بسنده بکنید می بینید که تقریبا همه از یک موضوع  می نالند  و آن تمامیت خواهی ها و تفرقه افکنی ها سرقت های ثروت های ملی مردم و ظلم فساد   رشوه خواری  دزدی و و جنایت هاست  در یک طرف قضیه  دزدان مسلح قانونی و یا غیر قانونی  ظالمان دیکتاتورها  آدمکهای مسخ شده تمامیت خواهان و ستمګران صف بسته اند و در طرف دیګر مردم خواهان آزادی برابری و صلح صفا  برنامه ریزی وسیع استعمار و استحمار بین المللی هم سازهایی به دست مردم ساده داده است که در آن بدمند و بهانه به دست دیګران بدهند تا همچنان ظلم و خشونت بیداد  کند. حسادت کلاهبرداری فساد  و خودخواهی و غرورهای الکی همه آتش بیار این معرکه هستند   تفرقه بین زن مرد  ترک و فارس  لر و اصفهانی  عرب و عجم   شیعه و سنی  بلوچ غیر بلوچ  بهایی مسلمان  اقلیت ها و اکثریت ها  شیرازی  و رشتی   و… همه ساخته پرداخته سیستمی است که با تفرقه اندازی براحتی به همه دهنه میزنند و سواری میګیرند و ګروهی هم برای مقام و ریاست و … به این تفرقه ها می دمند به امید اینکه از کشوری بزرګ کشورهای کوچک بسازند .

    و خودشان سردمدار رهبر و رییس جمهور آن کشورهای تازه خلق شده بشوند  زیرا آنان تنها ریاست و رهبری میخواهند و به کمتر از آن هم قانع نیستند   کشور آذربایجان جنوبی  ریاست جمهوری در پی خواهد داشت  کشور تبریز  هم یک رییس جمهور میخواهد. کشور لرستان و کشور بلوچستان  هم رهبر میخواهد  آنان در تلاش این هستند که با تفرقه و تجزبه یک سری کشورهای کوچکتر بسازند که طمعه های آسان تری برای امپریالیست غارتګر  کمونیست فاسد مذهبیون شیاد  و میلیون قلابی باشند. و کشورهای ابر قدرت هم که طالب غارتهای بیشتری هستند مسلم است که از این برادر کشی ها و از این تفرقه افکنی ها حمایت میکنند زیرا منافع آنان بهتر حفظ میشود.  نداشتن رهبران عاقل و دلسور در خاورمیانه  بجز تعدادی انګشت شمار کشورهای ما را بسوی سراشیبی وابستګی های بیشتر رهبری میکند   رهبرانی که یا بسیار خودخواه  و فاسد هستند و تنها فکر دزدی و غارت میباشند و یا آنقدر ابله و خام میباشند که چشم بسته در خط دشمن غارتګر حرکت میکنند .  یکی از حربه های برنده آن همان دین و خرافات جهل نادانی و تفرقه و کشت کشتار است که همه کشورهای مارا به بازندګی خواهد کشانید.  تفاوتهای ما مردم خاورمیانه بمراتب کمتر از تفاوتهای مردم ولایات متحده آمریکا هست  آنها متحد هستند و ما متفرق  زبانهای ما و رسم رسوم ما بهم بمراتب نزدیک تر است تا نژادها و زبانهای مردم آنجا.  آنان با آزادی درکنار هم زندګی میکنند و ما در دیکتاتوری و تفرقه زندګی میکنیم   .  دیوانه زنجیری را همچون جناب سرهنګ قذافی بما تحمیل میکنند تا تنها از او مجیز بګوییم و بعد از چهل سال اندی حکومت باز هم میخواهد سرکار بماند و جایش را به دیګر ندهد  دزدی و فساد مالی اینګونه رهبران هم که اکنون رو شده است  آنان در لباس قهرمانان ملی  مذهبی جلو میآیند وبعد از اینکه سوار خر مراد شدند به غارت و دزدی و سفت کردن پایه های حکومتی خود میپردازند . 

       متاسفانه مردم ما هم بایست چوب سادګی خود را بخورند یا برای لقمه نانی آدمکهای آنان شوند و بر سر سایر هم میهنان خود مسلسل بګیرند و آنان را بخاک خون بکشانند   ما نیز باید چوب کم سوادی و بیسوادی خود را بخوریم و جوانان ما رو در روی هم به برادر کشی بپردازند  و آنانی که برای ریاست جمهوری  و رهبری دلشان لک زده است  مردم را تحریک به تفرقه بکنند باشد که از یک کشور چندین کشور مصنوعی بسازند و رهبران بلا منازع آن کشورهای میکروسکپی بشوند و نمانیده به سازمان ملل بفرستند و یا مناسبی نظیر وزیر و وکیل و سفیر و… برای فک فامیل خود دست پا کنند.  آنان بدون شعور سیاسی میخواهند جوانان مثلا رشتی را تحریک کنند که تا کشور رشتستان را بنا کنند؟   مردان و زنان مغروری که بدون داشتن سواد  و علم سیاسی تنها به خودخواهی شش کلاس سواد خود خودرا برای ریاست جمهوریهای کشورهایی که میخواهند تاسیس کنند مثلا آماده کرده اند.  مثل ما مثل یک خانواده ای است که باهم اختلاف دارند و عوض حل اختلاف با هم دست به دامان دوستان و همسایه ګان خود زده اند  م ومسلم است که آنان تنها برای منافع خود و از هم پاشاندن خانواده دست بکار خواهند شد  تا بین زن شوهر  مادر فرزند  پدر و دختر را شکرآب کنند و به نفع خودشان از آب ګل آلوده شده ماهی های درشت بګیرند.  آنان با سوسه آمدن و خبرچینی و دودوزه بازی کردن و باصطلاح جاسوس دو طرفه بودن آتش بیار معرکه خواهند بود و بعد از از هم پاشیدګی خانواده و آوارګی مردمان آن خانواده  این آنان هستند که به غارت میپردازند   ناصر به عنوان بهایی از کار اخراج شد  همسرش با او اختلاف پیدا کرد زیرا به ناصر پنجاه ساله براحتی کاری جدید نمی دادند  همسر بنای بد رفتاری را ګداشت  ناصر به خواهرش نامه نوشت و از او تقاضای کمک کرد که چه کند خواهر نوشت که هرچه پول نقد و پس انداز داری برای من بفرست و خودت هم به اینجا بیا در کشور امکانات برایت همه نوع کاری هست.  ناصر سرمایه اش را که غارت نشده بود برای خواهر فرستاد.  دوستان مسلمان وی که از اخراج او آګاه شده بودند به سراغش آمدند و در لباس دلسوزی ګفتند  که میتوانند به او کمک کنند  از او هرچه توانستند ګرفتند و بعد هم اورا حواله دادګستری دادند بعد از سالها دوندګی در دادګستری ناصر توانست مثلا اصل پولهای غارت شده را پس بګیرد  که با توجه به تورم بی امان عملا او بازنده و غارتګران برنده اصلی بودند   ناصر که هیچ چاره ای نداشت به آمریکا رفت  شوهر خواهر که امیدوار بود ناصر به  عنوان بهایی در تهران اعدام شود ګفت اګر به خانه آنان نزدیک شود پلیس آمریک را به کمک می طلبد تا اورا با دست بند به زندان ببرند. و خواهرش ګفت میخواستی ندی  میخواستی عاقل باشی و پولهایت را نزد خودت نګه داری   خواهر بهایی و شوهر خواهی بهایی هم مثل دوستان مسلمان اورا غارت کردند. 

      این مثال برای ذکر مصیبت نیست بلکه برای این است که بدانیم کشورهای دیګر هم همچون همسایه ګان و فامیل صف کشیده اند تا از مشګلات دیګران به نفع خودشان سو استفاده بکنند.  پسر خاله بهایی ناصر این بار جلو آمدو همراه زنش با دلسوزی بسیار مثلا زیر پربال ناصر را ګرفتند وبالاخره در آخر آنان هم به جمعیت غارتګران پیوستند  نتیجه این است که متاسفانه مردم مترصد اند که از اوضاع به نفع خودشان سو استفاده کنند و سیستم تربیتی در خاور میانه هم به فردګرایی متمایل است و تربیت اجتماعی بسیار ضعیف است  و ما براحتی منافع شخصی و آنی خود را به منافع دراز مدت و ملی ترجیح میدهیم  خود خواهی ها وغرورهای ما هم آنچنان است که یک مردی که تنها شش کلاس سواد دارد رو در روی یک استاد دانشګاه میایستد و میګوید که من با سوادم و می فهمم و تو نمی فهمی؟ ګویا که آن استاد باید مشګل عقب افتادګی داشته باشد.  با این روشها ما بازیچه دست ابر قدرتها خواهیم بود و این آنان هستند که برای ما تعین تکلیف و راه میکنند و با تبلیغات کوبنده خودشان مارا سردرګم میکنند در صورتیکه راه بسیار روشن است  ما احتیاج به آزادی  برابری کار دانش و هم بستګی و اتحاد داریم  یعنی هم آن چیزی که در غرب تا اندازه بیشتری وجود دارد؟ اما برای خودشان و نه برای مهمانان ناخوانده ای نظیر ما؟ 

    آیا واقعا قدرتهای بزرگ پشت پرده و سهامداران بزرگ شرکتهای غول بیمه و اسلحه و یا مواد مخدر  میخواهند که خاورمیانه رو به دمکراسی پیش برود؟ آنان که سالهای عملا از دیکتاتورهای دست چین و دست آموز خود حمایت میکردند آیا واقعا حاضرند که اریکه قدرتهای دنیای سوم وخاور میانه را به خود مردم بسپارند  در آنصورت کی مواد منفجره و مواد مخدر و … آنان را میخرد و کی به آنان نفت ارزان میفروشد؟  آیا واقعا آنان خواهان برچیده شدن کسانی نظیر جناب سرهنگ قذافی هستند؟ و یا بازی میدهند و جنگ زرگری راه انداخته اند؟ آنان دزدان و غارتگرانی مثل مبارک و یا صدام و قذافی را نمی خواهند  پس کی را میخواهند؟   طاهره زن قهرمان سنت شکن زمان خویشاو حجاب از چهره برداشت و چون طاووسی مست در بین مردان به وعظ و خطابه گفتن پرداخت  طاهره علاوه بر زیبایی از هوشی سرشار برخودار بود و به علوم زمان مرسوم خود بسیار مسلط بود و حتی در بحث و تفیسر از مردان هم پیشتاز تر بود  نظیر طاهره در کشورهای خاورمیانه بسیار بوده اند بسیاری آنان در سکوت و فراموشی زندگی کرده اند و بسیاری دیگر بار ها گرانبهایی از خود بیادگار گذاشته اند.   طاهره که شهرت عشق دلداگی او به مردم و یا خدا بالا گرفته بود برای نبرد به شمال ایران میرفت که توسط مزدوران شاه سرکش و عقب مانده زن باره دستگیر شد و چون نخواست که با شاه منحوس ازدواج کند و دست رد به سینه شاه شهوتران زد به فرمان او خفه شد و بدنش را هنگامیکه هنوز جان داشت در چاهی فرو افکندند  باری دیوار ظلم و فساد بلندای زیادی دارد ولی شیرزنان و شیرمردان آن دیوار را همچون دیوار برلین خراب خواهند کرد. زنان ایران که در زنجیر استعمار واستحمار بین المللی پای به پای مردان هم زجر و ستم کشیده اند میروند تا دوران باشکوهی از زندگی  خود را که آزادی و برابری است با مردان و همه دنیا است شروع کنند. با امیدواری که رستاخیز خاورمیانه سلاخی نشود و به دست ابرقدرتان از راه اصلی منحرف نگردد و باز آنان مهره های دست چیده خود را که حاصل اتحاد سرخ سیاه و فتنه فساد است دوباره رو نکنند.  امپریالیست غارتگر و دیوانه گان دست آموزش و کمونیست منحرف شده غارتگران دولتی و دیوانه گان کوردلشان همراه با مذهبیون دزد فاسد و متظاهر و دروغگو همه یک اتحاد نامیمون و نامقدس در دست های نگین خود دارند که همه دینها و مکتبها را تنها بهانه کرده اند تا غارتگری کنند وگرنه نه به مکتب های خود عقیده دارند و نه به دینهایی که آنها را مثلا ترویج میکنند  آنان شیادان و حقه بازانی هستند که لباسهای جورواجور برتن میکنند تا غارت و جنایت انجام دهند و تفرقه فساد و ظلم برپا بدارند؟