وای بَر حالِ جامعه ای که دَر آن شانه هایِ جَلاد، آخرین پناهگاهِ اَشک هایِ مَحکوم است۱۸
به هنگام مرگ، جوان محکوم به اعدام هیچ کسی را پاک تر، نزدیک تر و بی ریا تر از جلادش نمی یابد تا بر روی شانه های گریه کند! گریه قربانی بر شانه های جلاد، یَعنی مرگ روحی جامعه ای پست و بی ارزش! یعنی نابودی تمدن و فرهنگی چند هزار ساله و یعنی مرگِ تدریجی ایران!