سهراب ارژنگ


صاحب امتیاز و مدیر مسئول

سهراب ارژنگ دوران ابتدایی را در دبستان مسعود سعد، و متوسطه را در دبیرستان ادیب تهران گذرانید. با آن که به رشته های سیاسی علاقمند بود، ولی جو دیکتاتوری حاکم مانع از انجام خواسته او شد. از این روی، پس از گذران رشته فیزیک با بهره گیری از استادانی مانند دکتر حسابی، مهندس ریاضی، دکتر عیسی صدیق، در دوران زنده یاد دکتر فرخ رو پارساسالها به کار آموزش پرداخت. سپس برای ادامه تحصیل به اروپا رفت و در رشته کاربرد فیزیک از انگلیس فوق لیسانس گرفت، و دکترا ی دولتی خود را با درجه بسیار ممتاز از دانشگاه لویی پاستور فرانسه به پایان رسانید. مدتی نیز در نقاط مختلف اروپا به کار پرداخت. در دوران انقلاب به شدت با حرکت اسلامی و روی کارآمدن آخوند و بعدها حتی با انتصاب مهندس بازرگان که از پیش شناسایی نزدیک با او داشت به شدت مخالفت ورزید و چند بار مورد ضرب و شتم خردباختگان آن زمان قرار گرفت.

سهراب ارژنگ در هیچ انتخاباتی شرکت ننمود و ورود خمینی و محاصره او در فرودگاه به وسیله آخوندهای جنایتکار را موجب بدبختی، پریشانی، و درماندگی مردم ایران می دانست. شماری از دوستان متعصب دانشگاهی و حتی بستگانش، به دلیل نفرت او از رژیم اسلامی و تلاش های سیاسی، از وی برای همیشه از او جداشدند.

سهراب ارژنگ سرانجام به ناچار، به استخدام دولت ایران در آمد. سالی چند در سمت ها و پست های گوناگونی تلاش نمود تا برای مملکت و در خط مردم مفید و کارساز باشد. از آن جا که میزان فساد، دزدی، چپاول و غارتگری را در هرکجا و هر پست عملاً مشاهده نمود و راهی برای جلوگیری از آنان نیافت، به ناچار همه کارها را رها کرده با برداشت های خود از کجروی های رژیم و وضعیت و مشکلات تأسف آور زندگی مردم، در ایران نخست به نوشتن کتابی در مورد تاریخ ایران و علت شکست های کشورمان پرداخت که تا کنون به دلیل وضعیت بد مالی به چاپ نرسیده، مدتی نیز در یکی از شهرستان های ایران مخفیانه به فعالیت سیاسی پرداخت که بازهم هربار مورد بدگویی، و ناسزاگویی و تعقیب، اطرافیان گردید.

سرانجام از چهار سال پیش تا کنون با برپایی سایت «فضول محله»، و همکاری شماری از هم میهنان نویسنده، نقاش، کارشناس کامپیوتر، به نوشتن مقاله های سیاسی پرداخته است. محل کار و چند تن از همکارانش، هم اکنون در لندن، پاریس، کشور دیگر اروپا و آمریکا است. او از همکاری دوستان و نویسندگانی چند در این کشورهای بهره می گیرد.

نکته دیگر- سهراب ارژنگ و همه همکارانش به هیچ حزب و گروه و دسته ای وابستگی ندارند و کمترین کمکی از فردی، جایی، و یا مقامی دریافت نکرده اند. همه افراد گروه از بام تا شام برای زندگی روزمره جان می کنند، و ساعاتی چند از شامگاهان حتی گاهی تا نزدیک به بامداد به کارهای مطالعه، نویسندگی چاپ و پخش روزانه فضول محله می پردازند.

نکته پایانی این که سهراب از چند بیماری گوناگون و خردکننده رنج می برد و ناچار است روزها و هفته هایی از عمر خود را در بیمارستان و یا بستر در خانه بگذراند. شمار زیادی از مقاله های نوشته شده، محصول شب های بیخوابی در بیمارستان است.

بایگانی نویسنده: سهراب ارژنگ

پیامد زندگی کودکان کنار جاده ها نارسایی ریوی و آسیب های مغزی است۰

بنا به گزارش روزنامه میل جنین و نوزادان در خانواده هایی که کنار جاده های شلوغ و پر ترافیک زندگی می کنند و ناگزیر به تنفس هوای آلوده به گاز کربنیک، گازهای گوگرد دار، و گازهای سمی دیگر می باشند به بیماری های ریوی، و نارسایی مغزی دچار می شوند. پیامد دیگر، بیماری های روانی و رفتار غیر طبیعی است.

در کشور آخوند و مصیبت زده ما، مأمور آتش نشانی به کام مرگ می رود تا کودکی از مرگ نجات یابد۲

در جریان آتش سوزی در طبقه دهم یک ساختمان در تهران، آتش نشانان با تلاش نفس‌گیر توانستند ساکنان گرفتار شده را از میان دود و آتش از مرگ حتمی نجات دهند. امید عباسی فرمانده ایستگاه ۶۸ آتش نشانی به دلیل شدت دود زدگی و حرارت در وضعیت خطرناکی قرار دارد به طوری كه خبر مرگ مغزی این آتش نشانی تایید شده است.

آیت الدلار رفسنجانی، برای چپاولگری بیشتر با اجازه ملای مشهدی وارد گود می شود۲

آورده اند روزگاری که مردم در جهان در مسابقات خردورزی از یکدیگر پیشی می گیرند، بخت از ملت آرام و نجیب و همیشه در رؤیای کشورمان برگشت، و هیولایی سیه دل از دیار تازیان بر آن چند صباحی حکومت کرد.آن دیوانه زنجیری عربده کشان به جان ملت افتاد و تا شیشه عمرش به سنگ نخورده بود، از سلحشوران و بیگناهان بکشت،

رژیم در برابر شورای ملی، با دستپاچگی رفسنجانی را وارد گود نمود۱۳

بی گمان در هیچ زمانی از تاریخ گذشته کشورمان، کمتر دوره ای مانند امروز دیده شده که مردم ایران این چنین تشنه آزادی و دموکراسی باشند. از تلاش های بیکران دلاوران دوران مشروطیت که بگذریم، چالش مردم ایران با رژیم از سال ۸۸ تا کنون، و از خود گذشتگی آنان را می توان یگانه و کم نظیر در تاریخ میهنمان دانست.

در غرب سگهادوست وفادارانسانند ولی در رژیم سگ ستیز آخوندی، باید آنان را نابود کرد۵

پس از آنکه قصابخانه کهریزک به دلیل رسوایی بین المللی از جنایات بیشمار خود به حالت نیمه تعطیل در آمد و چرخ های انسان کشی ولایت فقیه در کوتاه زمانی از کار ایستاد، حال، گویا نوبت قلع و قمع و کشتار سگها در آنجا فرا رسیده است. جمع آوری سگها و تلبار کردن آنان در منجلابی در کهریزک از سگ ستیزی آخوند است.

فرهنگ آش و لاش کشورمان بازیچه دست چاله میدانی ها و روضه خوانهای بی فرهنگ۲

در هفته ای که امروز پایان آنست در ایران بنام هفته معلم و برای سپاس از مقام شامخ معلم نامگذاری شده بود. ولی تنها چیزی که در سرزمین ولایتمدار که آخوندهای لاشخور آنرا قبضه کرده اند به چشم نخورد ستایش و برگزاری مقام معلم بود.

قصه انتخابات ولایتی و رل خامنه ای که با خروج باد ازخود، نمازها را باطل می کند۰

در رژیم اسلامی برای هر تصمیم گیری، باید از هفت خان رستم بگذرد. نخست به مجلس ارائه شود، آن طرح در کمیسیون مربوطه بررسی می گردد. مراحل بعدی، تصویب شورای نگهبان است و آنگاه خان هفتم یا ملای مشهدی تصمیم نهایی را می گیرد که کار او مانند خروج باد در رکعت آخر نماز است که می تواند همه چیز را باطل می کند.

توطئه پلید رژیم برای بدنام کردن و از بین بردن آیت الله کاظمینی۲

بر اساس گزارش روزنامه اکونومیست۲۷ آوریل ۲۰۱۳، رژیم اسلامی ادعا میکند از چند سال پیش تا کنون، تعدادی در ایران خود را امام زمان و نجات دهنده بشریت می نامند. رژیم اینگونه مدعیان را به بیمارستان روانی فرستاده تا تحت درمان قرار گیرند و یا با بازجویی آنان به اعتراف و اقرار ادعای پوچ و واهی خود وادار کند.