نگاهی به فرهنگ دهاتی و عقب ماندگی فکری در روستاهای ایران – بخش دوم ۷

در بخش نخست این مقاله به عقب افتادگی فکری و فرهنگ فقیر دهاتی، تا حدودی پرداختیم. در بخش دوم این مقاله به دلایل پدیدار گشتن عقب افتادگی فکری و فرهنگ دهاتی، در روستاهای کشور خواهیم پرداخت و آن معضلات را ریشه یابی خواهیم نمود.

به گمان نگارنده دلایل پدید آمدن بی فرهنگی و همچنان عقب افتادگی فکری در روستاهای بیشمار کشور را می توان به سه دسته اساسی، تقسیم بندی کرد:

۱- نبودن آموزش درست و عدم دسترسی روستاییان به کتاب ها، مقالات، جزوه ها و دیگر چیزهایی که به انسان در راستای رشد فکری و وسیع شدن دیدگاه ها نسبت به زندگی و دانش بشری، کمک می کنند. کمتر روستایی را می توان نام برد که دارای یک کتابخانه درست و حسابی، که در آن بتوان انواع و اقسام کتاب های سودمند را یافت، باشد.

فرتور ثمانه عظیمی، دختر بچه بینوایی را نشان می دهد که به خاطر آتش سوزی در کلاس مدرسه اش، در روستای درودزن مرودشت از توابع شیراز، سوخته و زیبایی و سلامتش را از دست داده است. روستاییان از داشتن مدارس امن و استاندارد نیز محرومند.

فرتور ثمانه عظیمی، دختر بچه بینوایی را نشان می دهد که به خاطر آتش سوزی در کلاس مدرسه اش، در روستای درودزن مرودشت از توابع شیراز، سوخته و زیبایی و سلامتش را از دست داده است. روستاییان از داشتن مدارس امن و استاندارد نیز محرومند.

همچنین نبودن مدارس و آموزشگاه های علمی در روستاها و یا محدود بودن مدارس به پنج کلاس ابتدایی، و دور بودن مدارس راهنمایی و دبیرستان ها از محل زندگی دانش آموزان، سبب می گردد که کودکان و نوجوانان روستا به جای درس خواندن و دنبال دانش رفتن، خانه نشین شده و یا سر کار روند و قرآنی به دست گیرند و قاری و یا حافظ قرآن شوند و از یادگیری علم، باز مانند.

۲- خرافات دین اسلام که در دل و جان مردمان روستایی ریشه دوانده و عملن قدرت درست اندیشیدن و منطقی برخورد کردن را از ایشان گرفته است؛ مردمان روستا بیش از اندازه خرافاتی بوده و پیش از انجام هر کاری باید شکم آخوند را پُر کرده تا ملای بی سواد برای شان سر کتاب باز کند، ساعت ببیند و یا دعایی بنویسد تا مردم بی دانش بتوانند به ادامه کار روزانه شان بپردازند.

خرافاتی بودن و اعتقاد شدید به ماور الطبیعه، امکان انسانی زندگی نمودن و منطقی پنداشتن و رفتار نمودن در چهارچوب زندگی های زمینی را از مردمان دهات گرفته است. روستاییان به مانند ماشین های کوکی و از پیش برنامه ریزی شده می مانند و تمامی سخنان و کردارشان تکراری و تاریخ مصرف گذشته است و کمترین خلاقیت، نبوغ و یا پیشرفتی در سراسر زندگی شان وجود ندارد.

۳- سنت ها و باورهای غلط نهادینه شده در افکار روستاییان یکی دیگر از عوامل عقب ماندگی ایشان است. بیشتر خانواده های روستایی، یک دو جین بچه دارند.! این نکته بسیار تأسف بار است چرا که جمعیت زیاد در محیطی محدود چون روستا که مردم زندگی های سختی را دارند، سبب بیشتر شدن فقر و سخت تر شدن زندگی ها و مهم تر از همه، پیدایش نسلی بی سواد و بی آینده و سربار جامعه خواهد شد.

مردم روستا بر این باورند که “خدا روزی رسان است” و یا “هر آنکه دندان دهد، نان دهد” و یا “بچه با خودش برکت و روزی می آورد” و ده ها خرافه سنتی دیگر که در دل و جان آن مردمان ریشه دوانده است. مردم جوامع فقیر و عقب افتاده، به غیر از “بچه پس انداختن” هنر دیگری ندارند. یک نگاه به خانواده های فقیر و بی سواد و یا کشورهای قحطی زده آفریقایی بیاندازید تا بدین حقیقت پی ببرید.

فرتور روستایی در سیستان و بلوچستان را نشان می دهد؛ فقر و بدبختی بخش هایی جدا ناشدنی از زندگی های اندوه بار مردم این روستاست. هزاران روستای محروم در ایران وجود دارد و دولت کمترین اقدامی برای بهتر کردن زندگی های مردمان ساکن آن روستاها نمی کند.

فرتور روستایی در سیستان و بلوچستان را نشان می دهد؛ فقر و بدبختی بخش هایی جدا ناشدنی از زندگی های اندوه بار مردم این روستاست. هزاران روستای محروم در ایران وجود دارد و دولت کمترین اقدامی برای بهتر کردن زندگی های مردمان ساکن آن روستاها نمی کند.

مردم روستاهای ایران نیز با وجود محروم بودن از کمترین امکانات برای رشد درست بچه و با اطمینان از اینکه فرزند دلبندشان آینده ای سخت و دردناک خواهد داشت؛ دل را به دریا زده، بر الله مدینه توکل کرده و بچه تولید می کنند. جمعیت زیاد و امکانات بسیار بسیار کم، یکی از دلایل عقب ماندگی فکری مردمان روستاهای ایران می باشد.

از دیگر سنت های غلط روستاییان می توان به ازدواج اجباری دختران کم سن و سال با مردان مورد تأیید پدر های شان نام برد؛ زن ستیزی در فرهنگ روستاهای ایران، سنتی جای افتاده و جدا ناشدنی است. تمامی زنان روستایی که از زندگی جز فحش و کتک و تحقیر و پختن و شستن و عروسکی در بستر بودن، چیز دیگری ندیده اند؛ قربانی سیستم فرهنگی غلط روستایی هستند.

در بخش بعدی مقاله، راه کاری برای مبارزه با هر یک از سه مورد یاد شده، ارائه خواهد شد. زنده باد آزادی، پاینده باد ایران، سرنگون باد استبداد.

  • Razmjoo

    با سپاس، درودی گرم و صمیمانه به جناب پارسای عزیز!
    هممیهن عزیز اگر شما از خانواده محترم پارسا در استان لرستان و از فامیلِ ارزشمندِ زنده یاد محمد پاسا هستید، تقاضا دارم مرا مطلع کنید.
    ادرس ایمیلی من از این قرار است:
    razmjoo.kafar@yahoo.com

  • Desbiliun

    بهلول را گفتند فرق « مستراح » و « منبر » چیست؟

    گفت در اصلشان فرقی نیست.

    هرکس که نخواهد « در جمع » بریند، در آن رود ؛ و هرکس که بخواهد « بر جمع » بریند، بر این رود.

  • Ario_sha

    آقای پارسا  دو مقاله شما را مطالعه نمودم ولی علیرغم آنکه در کلیت موضوع با شما موافقم ولی در تحلیل موضوع بسیار به بیراه رفتید،متاسفانه اینگونه مقالات نه اینکه دردی را دوا نمی کند بلکه سبب فاصله بیشتر بین روستاییان وشهرنشینان میگردد. آقای پارسا من منکر عدم  تناقضات فرهنگ روستایی و فرهنگ شهری نیستم اما رسم انصاف هم نیست که فرهنگ روستایی را هم با فرهنگ شهر نشینی سنجید! آقای پارسا دهاتی بودن جرم نیست و تمام بدبختی ما از دهاتیها نیست ! فراموش نکنیم تا قبل از اصلاحات ارضی در ایران همین دهاتیها که در فلاکت زندگی می کردند در سیاست ایران هیچگاه نقشی نداشته اند و همیشه در هر حرکتی سیاسی _حتی انتخاب وکیل در مجلس _ تابع نظر ارباب  شهر نشین خویش بوده اند وبه دلیل وجود مشکلات برنامه ای و اجرا در اصلاحات ارضی آواره شهرهای بزرگ و کوچک شدند  و برای لقمه ای نان بر هر دری کوفتند! آقای پارسا دهاتی های ایران  اینک عمله های  حاجی بازاریهای  شهر نشینی هستند که خون نداها و سهرابها کوچکترین ارزشی برایشان نداشت و برای دوام و قوام حکومت اسلامی که پشتوانه تجارت ایشان است سکوت پیشه کردندولی برای پرداخت مالیات به انواع و اقسام اعتراضات متوسل شدند!

  • rahimian

    این فرتور به نظر شخصی بی سواد و امل است که به علت دور بودن از فرهنگ پاک و صمیمی مردم روستا تحلیل های بچگانه و احمقانه می نویسد و در سایت می گذارد.اگر مرد بود بود می آمد به روستاهای جنوب کشور مثل کرمان کهنوج و جیرفت و قلعه گنج و منوجان و… سر می زد و می دید مردم این روستاها به برکت و عزتی که جمهوری اسلامی برایشان مهیا کرده به چه درجاتی از پیش رفت و ترقی رسیده اند. این انسان بی سواد و احمق فکر می کند مردم مثل خودش بی شعور و کم عقل هستند که هر چه جفنگ و هرز در چنته دارد به خوردشان بدهد. 

    • Sprkma

      به لطف خلفای حاکم بر ایران و نیزه غلامان حامیشان امروز در ایران هیچ مشکلی نیست .
      باور ندارید بیایید  ایران در فرودگاه خمینی به شما نشان خواهیم داد.

  • بردیا

    من خودم یه روستایی ام با کلیت حرف شما موافقم دلایل عقب موندگی فرهنگی تو روستا هارو که شما بر شمردید قبول دارم ولی من خیلی از شهری هارو هم میشناسم که از روستایی ها بدترن اونم تو پایتخت به دنیا اومدن اونجا مدرسه رفتن وسی سال هم دارن اونجا زندگی میکنن به شدت مذهبی و خرافه پرست اند دانشگاه هم رفتن کار شناس ارشد هم شدن ولی اعتقادات قرون وسطایی دارن هربلایی که سر ما اومد ازحکومت منحوس اسلامیه اگه کتابخونه ای هست تو روستاها همش کتابهای مذهبی و خزعبلاته البته بعضی از روستاها وضعشون بهتر از بعضی شهر هاست از لحاظ مدنیت نسل جدید وضع خیلی بهتری داره نسبت به پدر ومادرش به امید روزی که شاید ماخودمون نبینیمش

  • Sun_sea30

    رحیمیان اگر ممکن است لطف کن و کمی از ترقیات و پیشرفت اخلاقی و علمی و فرهنگی مناطق جنوب برایمان تعریف کن تا ما هم بیشتر با عزت و اقتداری که حکومت اسلامی به مناطق روستائی داده است اشنا شویم .قربونت