سیروس پارسا


نویسنده و سردبیر

سیروس پارسا نویسنده ای است که آرمانش آزادی، رویایش رسیدن به دموکراسی و سکولاریسم در خاک پاک وطنش " ایران" و هدفش آگاهی دادن به هم میهنانش برای رهایی از چنگال استبداد و خردگریزی و خرافات می باشد و برای رسیدن به این هدف مقدس، تا پای جان ایستاده است. سیروس پارسا خداناباور است و چهارچوب فکری اش بر مَبنای اعلامیه جهانی حقوق بشر، خردگرایی، اومانیسم و میهن دوستی بَنا شده است.

سیروس پارسا، سَد ها مقاله در زمینه های گوناگون نگاشته که آرشیو کاری اَش در نشریه فضول محله موجود است.

سیروس پارسا یکی از اَعضای هیئت مدیره خبرنامه ملی ایرانیان بوده و افتخار همکاری با این شبکه ایران دوست، سکولار و مردمی را در کارنامه خود دارد. او مدیر تاربرگ فیسبوک فضول محله با چهارسد هزار نفر عضو می باشد و همچنین در اداره تاربرگ فیسبوک خبرنامه ملی ایران به مدیران آن برگه وزین، کمک می کند.

سیروس پارسا یک نویسنده، دین پژوه و کنشگر سیاسی مستقل است و به هیچ حزب یا گروه سیاسی خاصی وابستگی ندارد. سیروس پارسا یک جمهوری خواه سوسیال دموکرات است و الگوی سیاسی اش زنده یاد شاپور بختیار می باشد، وی زنده یاد بختیار را شریف ترین و مردمی ترین و فهمیده ترین سیاستمدار تاریخ معاصر ایران می داند و خود را ادامه دهنده راه او دانسته و تا برقراری یک حکومت سوسیال دموکرات در ایران، که خواسته و آرزوی زنده یاد بختیار بود، از پای نمی نشیند.

بایگانی نویسنده: سیروس پارسا

نگاهی به فرهنگ دهاتی و عقب ماندگی فکری در روستاهای ایران – بخش نخست۱۰

به گمان نگارنده یکی از بزرگترین معضلات اجتماعی و مشکلات موجود بر سر راه آزادی، دموکراسی و سکولاریسم در ایران، عقب ماندگی فکری و فرهنگ ارتجاعی موجود در روستاهای ایران زمین است. روستاییان کم سواد و ناآگاه که قشر عظیمی از جمعیت ایرانیان را تشکیل می دهند، مانعی بزرگ بر سر رسیدن به آزادی می باشند.

کودکان کار؛ بچه هایی که با دنیای کودکی غریبه اند۴

کودکان کار با دنیای کودکان غریبه اند؛ از لذت ها و شادی ها و بازی های دوران کودکی محروم گشته و تا چشم باز نموده اند، خود را در لا به لای جمعیت سنگدل آدم بزرگ ها پیدا کرده اند و برای فروختن یک بسته آدامس، هر روز چندین متر در پس هم میهنان شان، می دوند. بی دفاع ترین قشر جامعه، کودکان بینوای کار هستند.

اتحاد ملی، تنها راه رهایی از چنگال حکومت استبدادی است۲

همدلی و یکرنگی برای رسیدن به یک هدف مشترک، تنها راه رسیدن به آزادی و رهایی از چنگال حکومت اسلامی است؛ چنانچه چون حالا و تمام سال های گذشته، مردمان ایران زمین با یکدیگر همدل و همصدا نبوده و به جای دوستی و مهربانی، تُخم کینه و نفاق بکارند؛ هیچ راهی برای خلاصی از شر وجود این رژیم نکبت بار وجود ندارد.

برای رسیدن به آزادی، ایرانیان محکوم به همبستگی می باشند۴

گروه های مختلف اپوزوسیون اعم از افراد شناخته شده و فعالین گمنام، باید چون اعضای یک خانواده گِرد آمده و مخالفت ها و دشمنی های گذشته را به دست فراموشی بسپارند و تمامی توان و انرژی شان را نه برای دشمنی و بر علیه یکدیگر گفتن و نوشتن، که برای به زیر کشیدن رژِیم اسلامی و سید علی خامنه ای، به کار ببندند.

غرور ملی، پوچ ترین و بی اساس ترین نوعِ غرور می باشد۳۳

آرتور شوپنهاور در باب غرور ملی می گوید: " مبتذل‌ ترین نوع غرور، غرور ملی است زیرا کسی که به ملیت خود افتخار می‌کند در خود کیفیت با ارزشی برای افتخار ندارد وگرنه به چیزی متوسل نمی‌شد که با هزاران هزار نفر در آن مشترک است." آیا به راستی شوپنهاور حقیقت را بیان نمی کند؟

آیا از وضعیت اسفبار بانوان آزادی خواه در اِوین و دیگر زندان های رژیم آگاهید؟۴۰

نیک می دانید که زندانی بودن سخت و طاقت فرسا است؛ حال آن زندان می خواهد زندان حجاب اجباری باشد و یا زندانی که جامعه مردسالار و عقب افتاده با تکیه بر قوانین شریعه اسلام برای بانوان ساخته و ایشان را از حضور در جامعه و ایفای نقش های درخشان، محروم نموده است.

ادیان موهوم آسمانی تهدیدی جدی برای امنیت جوامع انسانی می باشند۱۶

چون نیک بنگریم جنایات ادیان الهی در حق مردمان جهان پس از هزاره ها هنوز ادامه داشته و چنانچه اقدامی جدی بر علیه آن مذاهب و پیروان متعصب و خردباخته شان صورت نگیرد، زنجیر جنایت های دینی تا اَبد ادامه پیدا خواهد کرد و هیچ کس را یارای ایستادن در برابر تمامی آن عقب افتادگی های دینی نخواهد بود.

استقبال مردم شیراز از سالِ نو با سرود “ای ایران” مایه افتخار و خرسندی است۱۰

ای ایران سرود ملی غیر رسمی ایران و نام یکی از مشهورترین سرودهای میهنی و ملی گرایانه‌ ایران است. بسیاری آن را مردمی‌ترین سرود معاصر در ایران دانسته‌اند و مردم شیراز با خواندن این سرود به هنگام نوروز، ایران دوستان و مردمان فرهیخته ایران زمین را به آینده درخشان این مرز و بوم امیدوار ساختند.